حتما همه‌ی شما گرامیان؛ با این پیامک تکراری و غیرمودبانه‌ی «من در جلسه هستم»! آشنا هستید.
مسئولان و کارمندان این مملکت به جای پاسخ‌گو بودن ناتوانی و فشل بودن خود را با این جمله‌ی کوتاهِ توهین‌آمیز خلاص و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند.
پس از بارها مراجعه‌ی حضوری به یک اداره وقتی دستت به جای نمی‌رسد به تلفن همراه متوسل می‌شوی زیرا تلفن ثابت را اصلاً جواب نمی‌دهند.
شوربختانه موبایل هوشمندشان یا در دسترس نیست یا سرگرم گپ‌وگفت با دوستان در تلگرام مفت و جانی اداره‌‌شان هستند!‌
 تازه می‌بینی موبایل که یک وسیله‌ی «ارتباطی» در عصر «ارتباطات» است هم به درد نمی‌خورد و برای لای جرز دیوار خوب می‌باشد و گرهی را از مشکلات تو نمی‌گشاید. بیچاره این مردم که دل خوش کرده‌اند به کارمندان و مدیران این کشور!
آن‌ها حتا حاضر نیستند برای لحظه‌ای وقت نازنین و گران‌بهای خود را در اختیار ارباب رجوع بگذارند و با این جمله‌ی کذایی خودشان را راحت می‌کنند؛ جمله‌ای که با ضمیر اول شخص «من» که غیرمودبانه و حاکی از گستاخی و حق به جانب بودن آنان است!
 آیا این‌ها وجدان ندارند؟
آیا این حقوقی که می‌‌گیرند، حلال است؟
 وای ما! وای بر این مملکت که به چنین روزی افتاده‌است! برای چندمین بار با یکی از کارمندان بخش حسابداری شهرداری مرکزی خرم‌آ‌باد تماس می‌گیرم و هر بار این جمله‌ی «من در جلسه هستم»! چون پتکی بر سرم فرود می‌آید!
من در جلسه‌ام یعنی: برو گم شو، یعنی مزاحم نشو، یعنی کار نداری/ داری به درک و...
به راستی این جلسات غیرضرور و همیشگی چه سودی برای جامعه‌ی بدبخت و زهوار‌دررفته‌ی ما دارد؟
جلساتی که جز وقت‌کُشی و حرام کردن نیرو و انرژی ما چیزی دربر ندارند. سهم مردم و مشتری در این بین کجاست؟ احترام به مردم که ولی‌نعمت شما هستند، کجاست؟
آیا شما می‌دانید اگر این مردم نباشند ارزش پشیزی ندارید؟! از خوابِ بی‌خیالی و غفلت بیدار شوید که خیلی زود دیر می‌شود...

سیمره