جوان نخبه بروجردی توانسته است در اوج محرومیت ها و با وجود بیماری ام اس خود دکتری کارآفرینی از سارمان استاندار اروپا را کسب کرده و ۹ اختراع مهم را در کشور به ثبت رساند.
خیابانهای این شهر را که قدم میزنم به این میاندیشم همت والای آدمی میتواند بحران و کمبودها را به فرصتی برای تعالی تبدیل کند. حسینیه کوچکی در دل یکی از خیابانهای شهر محلی شده برای اجتماع تعدادی از جوانانی که در پی تعالی و مشتاق پیشرفت و گریز از گوشهنشینیها هستند.
به اینجا دعوتشدهام تا نگاه مهربان کسانی را میهمان شوم که در گریز از نگاههای ترحم برانگیز مردمان شهر در پی یافتن خود هستند. حسینیهای باصفا که به همت خانواده یکی از شهدا برای اجتماع بیماران اماسی بروجرد اهداشده و کلاسهای مدیرت ذهن را برای بیماران میزبانی میکند.
تعدادی از بیماران را میبینم که حتی از دو سه پله این حسینیه بهسختی و با واکر تردد میکنند اما میآیند تا نشان دهند بیماری مانع و محدودیتی برای آنها نیست و میتوانند همچون دیگران با این بیماری مقابله کنند و سلامت خود را که روزگاری دستخوش ناملایمات دوران شده و ازدستدادهاند، دوباره به دست بیاورند.
در میان این جوانان فعال و پرجنبوجوش «علی کردی» نخبه جوان بروجردی را میبینم که مخاطب صحبتهایم قرار میگیرد. متولد سال 70 است با چهرهای گندمگون و لاغراندام مقابلمان مینشیند و گفتگویی صمیمی را با او آغاز میکنم.
تابهحال باهمت و ممارست خود بهرغم اینکه از سال 89 متوجه بیماری اماس خود میشود توانسته است 9 اختراع را در زمینههای مختلف ثبت کند. انبوه لوحهای تقدیر و نشانهای مختلف از جشنوارههای ملی را که در مقابلم میگذارد بهقدری زیاد است که نمیتوانم آنها را بشمارم؛ بیمار موفق انجمن اماس کشور، رتبه سوم جشنواره خوارزمی کشور، رتبه اول جشنواره قلم کشور، گواهی ثبت چندین اختراع کاربردی، پژوهشگر و کارآفرین برتر سطح سه بنیاد ملی نخبگان جوان برتر، تقدیرنامههای دانشگاهی و علمی متفاوت و ...
دکتری کارآفرینی از سارمان استاندار اروپا
در بین اینهمه لوح تقدیر و مدارک مختلف لوحی که با زبان انگلیسی و نشانهای بینالمللی متفاوت از دیگر الواح بود نظرم را به خود جلب میکند. ماجرای این لوح را که از او میپرسم میگوید: دکتری کارآفرینی از سارمان استاندار اروپا است. تعجب میکنم که آنطرف آبها قدر نخبگان ما را خوب میدانند و به آنها مدرک دکترا میدهند و اینجا...!!!
به عقیده خودش بیمار موفق انجمن اماس مهمترین عنوانی است که کسب کرده. فعالیتهای علمی را از سال اول راهنمایی همان زمانی که بالباس کار سر کلاس میرفته و معلمش همواره او را سرزنش میکرد که تو آخرش هیچچیزی نمیشوی(!!!) آغاز کرده گویا این حرف تلخ معلمش او را برای پیمودن این راه و نشان دادن تواناییهایش تشویق کرده تا برای نخستین بارزمانی که همان معلم از دانشآموزانش میخواهد وسیلهای را به انتخاب خود طراحی کنند و بهعنوان کاردستی به کلاس بیاورند با طراحی یک اسباببازی از وسایل دورریختنی حیرت و تشویق همان معلم را به خود جلب کند و نشان دهد تواناییهایش بالاتر از کمبودهایی است که به خاطر آن مجبور است در سنین پایین کار کند و بالباس کار سر کلاس درس حضور یابد.
بیماری که محدودیتها را به فرصت تبدیل کرد
این آغاز راهی جدید برای علی بود که در ابتدای نوجوانیاش متوجه بیماری اماس در وجودش میشود بیماری که در ابتدا دید چشمان و حرکت پاهایش را از او گرفته و چند روزی او را میهمان بیمارستانها میکند اما در همانجا با مشاهده البسه بیمارستانی جرقه تولید لباسهای یکبارمصرف بیمارستانی و طراحی دستگاهی که این کار را انجام دهد به ذهنش خطور میکند تا پسازآنکه باارادهای تحسینبرانگیز بر بیماری خود فائق میآید دست به طراحی این وسیله بزند و موفق شود آن را با کمترین هزینه و به گواه خودش با 10 تا 15 میلیون تومان بسازد و پسازآن کارگاهی راهاندازی کند و با اشتغالزایی 6 نفر خط تولید البسه یکبارمصرف بیمارستانی را با کمترین امکانات و تسهیلات بانکی راهاندازی کند و بهعنوان کارآفرین برتر معرفی شود تا ثابت کند بیماریاش نمیتواند او را از دستیابی به قلههای رفیع موفقیت بازدارد.
میگوید: نمونه خارجی این دستگاه که در حال حاضر در اختیار برخی شرکتهای تولید البسه بیمارستانی در این شهرستان است بالغبر 400 میلیون تومان هزینهبرمی دارد. اما او باارادهای مثالزدنی و با استفاده از وسایل کماهمیت این دستگاه را بدون هیچگونه حمایتی طراحی کرده تا اختراع خود را سال 92 در سازمان ثبتاسناد و مالکیتهای صنعتی کشور با شماره اختصاصی ثبت کند و با پیگیریهای تحسینبرانگیزش موفق به دریافت رتبه سوم بخش مکانیک جشنواره خوارزمی امسال شود.
در حال حاضر در شرف تولید انبوه چند اختراع خود مشغول به فعالیتهایی است اما از اینکه به دلیل نداشتن حمایتهای مالی بهناچار مجبور به تعطیل کردن کارگاه کوچک خود شده تأسف میخورد اما اراده و ایمان قلبیاش او را به راههای جدید راهنمایی کرده و میگوید: کارگاه به جهت نبود سرمایه در گردش تعطیل شد اما به بنبست نرسیدم و مشغول کارهای دیگر شدم و در حال حاضر در شرف تولید صابونی هستم که مشاغلی همچون مکانیکها که با ابزار و آلات بسیاری در تماس هستند و در اثر آن دستانشان سیاه و روغنی میشوند با استفاده از این صابون که با ترکیبات کاملاً طبیعی بدون عوارض پوستی است با کمترین هزینه و در کمترین زمان دستان خود را از هرگونه آلودگی پاک کنند.
باوجوداینکه تحصیلات دانشگاهی ندارد و دارای دو دیپلم مکانیک و کشت گیاهان دارویی است و البته قصد دارد ادامه تحصیل دهد اما اطلاعاتش از تحصیلکردهها نیز بیشتر است و آن را مدیون ذکاوت و هوش فوقالعاده خود میداند که توانسته است باوجود محدودیتهای فراوان موفقیتهای علمی بسیاری که بهت همگان را برانگیخته کسب کند.
بیاعتنایی مسوولان به نخبگان جوان
گلایه میکند از مسئولانی که با بیمهری نسبت به وی ادامه فعالیتش را دشوار کردهاند: در بسیاری از مواقع وقتی با مسئولان استانی برای پیگیری یکی از اختراعات و طرحهای خود تماس میگیرم با بیاعتنایی گوشی تلفن خود را جواب نمیدهند و حاضر به ملاقات ما نیستند و اصلاً حمایتی از نخبگان نمیکنند.
بروجرد انجمن حمایت از بیماران اماس ندارد اما بااینحال تعدادی از جوانان در این حسینیه با تلاشهای فراوان خود میکوشند مجوز تشکیل چنین انجمنی را از مسئولانی که هزار و یک سنگ پیش پای آنها میاندازند دریافت کنند تنها برای اینکه بتوانند مکانی مناسب برای تشکیل کلاسهای خود از مسئولان دریافت کنند اما کو توجه و همتی که بتواند این نخبگان جوان را حمایت کند.
علی معتقد است صلاحیت برخی مسئولان که به خاطر لابی بازی سمتی را در اختیار گرفتهاند موردتردید است چراکه نمیتوانند درکی از بیماران خاص داشته باشند.
کلاسهای مدیریت ذهن نخستین بار در کشور
مهدی گراوند دیگر جوان نخبه بروجردی است که در مقابلمان مینشیند و بامتانت و آرامش خاصی که در صدایش میتوان یافت شروع به صحبت کردن میکند: این حسینیه را خانواده یکی از شهدای بروجرد در اختیار ما قرار داده تا بتوانیم در این مکان با حضور بیماران اماس کلاسهای مدیریت ذهن را تشکیل دهیم.
25 ساله و مهندس کامپیوتر است که خود یک شرکت رایانهای دارد و ازآنجا امرارمعاش میکند اما به دلیل اینکه خود از سه سال پیش به این بیماری مبتلا شده است تعهد خاصی به بازآفرینی ذهنی بیمارانی دارد که در اثر مواجهه با این بیماری روحیه خود را ازدستدادهاند و ادامه میدهد: این کلاسها برای اولین بار است در کشور تشکیل میشود و بهصورت گروهدرمانی تجربیات بیماران از حالات مختلف مواجه با این بیماری خاص تبادل میشود و در انتها با ارائه مطالب علمی موثق برای مقابله با کنشهای ناشی از این بیماری راهکارهایی به بیماران ارائه میشود تا در جلسات بعدی نتیجه بهکارگیری این روشها بررسی شود.
400 بیمار اماسی در بروجرد
گراوند بیان میکند: در شهرستان بروجرد بنا به اعلام انجمن بیماران خاص، 400 بیمار اماسی وجود دارد که 70 درصد آنها را بهطورکلی خانمها تشکیل میدهند و در کنار درمانهای رایج نیاز به تقویت روحیه و مدیرت تمرکز و ذهن دارند تا بتوانند با مشکلات ناشی از این بیماری در زندگی خود کنار آمده و آنها را رفع کنند.
وی میافزاید: این بیماری بهگونهای است که فرد مبتلا در ابتدای راه چنانچه توانایی کافی در پذیرش آن را نداشته باشد ممکن است بهسرعت به مرحله حاد برسد اما با شرکت در کلاسهای گروهدرمانی و مدیریت ذهن و به کار گرفتن روشهای ذهنی درمان و مدیریت بیماری خود میتوانند عوارض ناشی از این بیماری خاص را به حداقل برسانند.
گلایه او نیز از مسوولان بیتوجهی به تشکیل انجمن اماس در بروجرد و نبود امکانات حداقلی برای حمایت از این بیماران است و عنوان میکند: برای دریافت مجوز تشکیل این انجمن بارها به مسئولان مختلف مراجعه کردم اما در آخرین افاضات آنها برای تشکیل این کلاسها من را متهم به سودجویی و کسب درامد از این راه کردند درحالیکه این کلاسها کاملاً رایگان اداره میشود و علاوه بر آن منبع درآمد من از راه دیگری است که نیازی به این پولها ندارم.
آنها انتظاری از مسئولان ندارند جز اینکه اجازه دهند کلاسهای مدیریت ذهنی که با تلاش و هزینه شخصی خود در این حسینیه کوچک تشکیل دادهاند در مکانی مناسبتر تشکیل شوند تا بیمارانی که توانایی تردد به این مکان را به علت داشتن چند پله ندارند بهراحتی بتوانند از آموزشهای ارائهشده استفاده کنند و درصد بهبودیافتگان به این بیماری افزایش پیدا کند.
حال که نخبگان جوان بروجردی خود برای رفع مشکلات ناشی از بیماریشان همت کرده و بهتنهایی در این راه پرفرازونشیب قدم برداشتهاند آیا بهتر نیست مسئولان استانی بهجای توهین و تحقیر آنها گوشهای از مشکلات آنها را رفع کرده و قدری نیز در روزمرگی ادارات خود برای حمایت از آنها وقت بگذارند؟
گزارش: الهام شاهدپور/ تسنیم