انتخابات اخیر شورای شهر خرم‌آباد اگر چه با یک شگفتی بنام ولی‌اله رستمی روبرو شد، اما در مورد بسیاری از کاندیداها، چنین تعبیری مصداق ندارد. هر کدام از این 9 نفری که به شورا راه یافته‌اند به دلایلی، موفق به این کار شده‌اند؛ و البته کسانی هم از بین کاندیداها از این قطار جا مانده‌اند که باختن‌شان معنادار است. در این تحلیل، تلاش می‌کنیم دلایل برنده شدن این 9 نفر و باختن تعدادی از کاندیداهای مشهور را بررسی نماییم:
در تبلیغات انتخاباتی شورای شهر خرم‌آباد، «هفت مؤلفه‌ی اصلی» در رأی آوردن یا نیاوردن کاندیداها مؤثر است: 1 ـ «تمایز و اشتهار پیشینی»، 2 ـ «گفتمان انتخاباتی، شعار و نشان تبلیغاتی»، 3 ـ «سازمان‌دهی نیروها و امکانات»، 4 ـ «عملیاتی کردن و اجرای مطلوب برنامه‌های تبلیغاتی»، 5 ـ «بهره‌گیری از ابزارهای تبلیغاتی»، 6 ـ «طایفه»، 7 ـ «گرایش سیاسی»
به‌طور مختصر در مورد این هفت مؤلفه می‌توان گفت که: اشتهار پیشینیِ کاندیداها یک امتیاز مثبت در جهت معرفی آن‌هاست و اگر رقابت را مانند یک دوی صد متر فرض کنیم آن‌ها نه از ابتدای خط که بنا به میزان شهرتشان از متر دهم، بیستم و یا حتی پنجاهم شروع به دویدن می‌کنند و طبیعتاً احتمال برنده‌شان بیشتر است. طراحی گفتمان، شعار و پیام تبلیغاتی مناسب، می‌تواند به معرفی دیدگاه‌ها و برنامه‌های کاندیدا کمک نماید و به اقناع مخاطبان برای رأی دادن به آن‌ها کمک کند. همچنین سازمان‌دهی نیروها و امکانات، ضمن اینکه نشان از قدرت و مدیریت کاندیداست، انگیزه‌ی هواداران را افزایش می‌دهد و به جذب مخاطبان خاکستری کمک می‌کند. این سازمان‌دهی اگر درست صورت گیرد می‌تواند به عملیاتی کردن برنامه‌های تبلیغاتی برای برجسته‌سازی نام کاندیدا و نمایش قدرت مدیریت او منجر شود. در این میان ابزارهای تبلیغاتی هرکدام دارای نقش و تأثیر خاص خود هستند. به‌عنوان مثال یک بنر تبلیغاتی تأثیرش آنی برای رهگذران است در حالی که یک بروشور تبلیغاتی، لحظاتِ خلوت مخاطب را هدف می‌گیرد که در آن لحظات، با تفکر عمیق به پیام طراحی‌شده در آن می‌نگرد. این دو نوع ابزار باید برای دو هدفِ مهمِ «تصمیم عقلانی» و «شور هیجانی» هواداران، به‌موازات همدیگر تولید و عرضه شوند. رأی طایفه‌ای نیز در ادوار مختلف بر نتیجه‌ی انتخابات شوری شهر خرم‌آباد تأثیرگذار بوده است، اگر چه در این دور کمترین تأثیر را بر نتیجه‌ی انتخابات گذاشت. همچنین گرایش سیاسی افراد و بودنِ نامشان در لیست‌های سیاسی بر رأی آن‌ها تأثیرگذار است. در ادامه دلایل بردن و باختن برخی از کاندیداهای حاضر در این دوره از انتخابات را با توجه به این هفت مؤلفه مورد تجزیه‌وتحلیل قرار می‌دهیم.
برخی ی کاندیداها به طور نسبی تلاش کردند از این هفت مؤلفه برای کسب رأی مردم استفاده کنند. این تلاش‌ها در مورد برخی افراد به‌درستی انجام شد و در مورد برخی دیگر، در مسیر خطا بود.
در مورد پدیده‌ی این دوره می‌توان گفت که او با استفاده از دو اصل از این مؤلفه‌ها، توانست برنده شود: رستمی را در خرم‌آباد همه می‌شناسند. او سال‌هاست با چهره و ظاهر متفاوت، به یک پیشه‌ی خاص اشتغال دارد. بنا بر این او هم «اشتهار پیشینی» داشت و هم از منظرهای مختلف از سایر کاندیداها متمایز بود. او در عین حال با زیرکی، توانست با «بهره‌گیری از ابزارهای تبلیغاتی» خصوصاً تلگرام، توجه و رأی مردم را جلب نماید. رستمی نه شعار داد، نه گفتمان داشت، نه سازمان‌دهی برای نیروها و امکاناتش انجام داد. او برنده‌ی هوش جامعه‌شناختی خود شد که طی سال‌ها در قلب بازار این شهر، از مردم کسب کرده بود. این در حالی بود که «افشین چگنی» می‌توانست این نقش را ایفا نماید. اشتهار و تمایز چگنی در حدی است که می‌توان او را یکی از سلبریتی های لرستان دانست؛ اما او با یک خطای استراتژیک، سعی کرد خود را از قالب چارلی چاپینی یا بهلولی خویش بیرون بکشد و در این مدت کوتاه تبدیل به یک جنتلمن و یا حتی یک مهندس یقه‌سفید شود. اگر افشین شعار و گفتمانش را بر همان سابقه و گذشته‌اش بنا می‌گذاشت و تبدیل به «بهلول لرستان» می‌شد، امروز او نفر اول شورا بود و توجه مردم به رستمی جلب نمی‌شد.
محمد مهرابی نیز دچار چنین خطایی شد. او با سه دوره حضور در شورا و یک دوره شهردار بودن در خرم‌آباد از شهرت و تمایز زیادی نسبت به دیگران برخوردار بود اما او نه نیروها و امکاناتش را به‌درستی سازمان‌دهی کرد و نه از ابزارهای تبلیغاتی به‌خوبی بهره برد. در حالی که گفتمان و پیام مناسبی داشت. در عین حال باید اضافه کنیم که مهرابی به خاطر حمایت از بهزاد مؤمنی کاندیدای جوان جریان سیاسی اصلاح‌طلب از طایفه‌ی حسنوند، پایگاه رأی سیاسی و طایفه‌ای خود را نیز دچار تزلزل کرده بود و در این انتخابات بخشی از رأی طایفه‌ای و تمام رأی سیاسی خود را به‌طور مطلق از دست داد. در حالی که همزاد محمد مهرابی، یعنی محمدجعفر همت پور برنده‌ی رأی طایفه‌ای در این دوره بود. او توانست با سازمان‌دهی درست نیروها و امکاناتش، موفق‌تر از مهرابی عمل کند و به‌عنوان عضو علی‌البدل، به شورا راه یابد. برخلاف همت پور، سبزخدا صفر بیرانوند قربانی همان چیزی شد که در دور گذشته از آن بر آمده بود؛ رأی طایفه ای. در این دور از انتخابات، می‌توان گفت که رأی مردم، بر اساس گرایش‌های طایفه‌ای نبود و مصداق این حرف هم رأی پایین جناب سبزخداست.
علی ماکنعلی، مدیر کل پیشین آموزش و پرورش استان و عضو حزب مؤتلفه، سیاسی‌ترین رأی این دوره را کسب کرد. رأی او حاصل پایگاه سیاسی مشخص او بود. او البته از اشتهار و تمایز نسبی در بین مردم برخوردار بود، اما نه شعار تبلیغاتی برجسته‌ای داشت و نه از ابزارهای تبلیغاتی به‌درستی بهره برد و نه حتی نیروها و امکاناتش را به‌درستی سازمان‌دهی کرد که اگر چنین می‌شد، او می‌بایست با توجه به لشکری که در آموزش و پرورش دارد نفر اول انتخابات می‌شد.
علی‌محمد صالحی نیز مثل ماکنعلی با رأی سیاسی به شورا راه یافت. صالحی در حالی که پیام و گفتمان انتخاباتی برجسته‌ای نداشت، با سازمان‌دهی مطلوب نیروها و امکانات و با رأی جریان اصلاحی طلبی موفق به این کار شد. در حالی که زهرا نظری به‌عنوان تنها زن راه یافته به شورای پنجم خرم‌آباد، علاوه بر رأی سیاسی جریان اصلاح‌طلبی، بخشی نیز رأی جنسیتی کسب کرد.
رستم کوشکی تنها عضو شورای چهارم است که به شورای پنجم نیز راه یافته است. او با توجه به عضویتش در شورا دارای اشتهار نسبی و خوشنام بود، اما نه شعار و پیام برجسته‌ی تبلیغاتی داشت و نه به‌درستی از ابزارهای تبلیغاتی استفاده کرد، علاوه بر آنکه رأی سیاسی چندانی هم در سبد او نبود. تحلیل رأی کوشکی قدری برای ما دشوار است. اسماعیل رضایی و اردشیر دریکوندی، فرایندی شبیه به هم داشتند؛ آن‌ها نه شعار و پیام برجسته‌ی تبلیغاتی داشتند و نه از اشتهار بالای پیشینی برخوردار بودند. آن‌ها با سازمان‌دهی درست نیروها و امکانات و البته با درصدی رأی سیاسی اصولگرایی، موفق شدند به شورا راه یابند.
مهرداد علی پناه یک چهره‌ی معروف به داشتن اصالت شهری، دارای اشتهار مثبت و رأی سیاسی اصولگرایی بود. البته او نیز شعار تبلیغاتی و گفتمان انتخاباتی برجسته‌ای نداشت، اما همین اشتهار، رأی اصولگرایی و اصالت شهری برای پیروز شدنش کافی بود.
اما سجاد بابایی تنها مهندسی است که در این دور از انتخابات به شورا راه یافته است. این نکته از آنجا اهمیت می‌یابد که در تبلیغات این دوره، همگان بر تخصص کاندیداها تأکید می‌کردند. بنا به رصد مستمر فعالیت‌های کاندیداها در طول هفته‌ی قانونی تبلیغات، بابایی در تبلیغات خود دارای «پیام و گفتمان مشخص» و «شعار و نشان تبلیغاتی متمایز» بود و با سازمان‌دهی مطلوب و بهره‌گیری از همه‌ی ابزارهای تبلیغاتی و شناخت صحیح جوامع هدف خود، توانست به عنوان تنها مهندسِ عمران، به شورای پنجم راه یابد. رأی بابایی یک رأی غیرسیاسی و غیر طایفه‌ای است که به اعتقاد نگارنده با تبلیغات صحیح و جلب اعتماد مردم، به دست آمده است چرا که او نه دارای اشتهار بالا و نه دارای گرایش پر رنگ سیاسی است. او یک مهندس است که فرایند تبلیغات خود را به‌خوبی سازمان‌دهی کرد و نتیجه گرفت. این در حالی بود که ثبت‌نام مهندس دیگری مثل محمد محمودی به عنوان «جوان‌ترین» کاندیدای این دوره موردتوجه رسانه‌ها قرار گرفت و او در روز ثبت‌نام، برنامه‌هایش را با زنده‌یاد علی‌محمد ساکی مقایسه کرد؛ اما محمودی در طول دوره تبلیغات با وجودی که گفتمان و شعار مناسبی و جذابی داشت نتوانست نیروها و امکاناتش را درست سازمان‌دهی کند و به همین خاطر موفق به کسب رأی موردنیاز برای راه‌یابی به شورا نشد.
در پایان به یک کاندیدای دیگر اشاره می‌کنم که دارای تخصص منحصربه‌فردی بود اما موفق نشد به شورا راه یابد؛ سرهنگ حشمت اله اسکینی. او تنها کاندیدای حاضر در میدان بود که دارای تخصص در امر حمل و نقل شهری یا ترافیک بود. سرهنگ با انتخاب گفتمان و شعار تبلیغاتی مناسب به میدان آمده بود اما با توجه به اینکه یک نظامی است، در کمال تعجب ستاد تبلیغاتی منظم و منسجمی نداشت. سرهنگ اگر نیروها و امکاناتش را به‌درستی سازمان‌دهی می‌کرد با توجه به اینکه موضوع ترافیک یک موضوع فراگیر است می‌توانست رأی مردم را جلب نماید؛ اما سرهنگ موفق نشد صدایش را به گوش مردم برساند.
فرصت اندک است وگر نه به بررسی رأی دیگرانی مثل دکتر ناصر طرهانی نژاد، دکتر مسعود ارشادی، مهندس فرامرز شیراوند، شریف پاک‌نژاد، جافر وفایی، بهزاد یاراحمدی و ... می‌پرداختیم. به همه‌ی راه‌یافتگان به شورای پنجم شهر خرم‌آباد تبریک می‌گوییم و برایشان آرزوی موفقیت می‌کنیم. والسلام

علی زیودار/ کارشناس ارشد تحقیق در ارتباطات
 
 
توضیح یافته: مطالب منتشره لزوما نشانگر دیدگاه پایگاه خبری یافته نیستند. ما در انجام رسالت رسانه ای خویش، اقدام به انتشار نوشتار با آراء و عقاید متنوع می نماییم و چنان که طرح و جهت نقد و نوشتار افراد مختلف متفاوت است، برداشت های مخاطبان از نوشته ها نیز ممکن است متفاوت باشد