ایجاد آزار و مزاحمت برای دیگر انسانها در تمام جوامع و فرهنگها کاری ناپسند است؛ حتی آزار رساندن به حیوانات هم کاری نکوهش شده است ؛ چنان که سعدی٬ شاعر بزرگ ایرانی صدها سال پیش در بیتی دلکش میفرماید «میازار موری که دانهکش است٬ که جان دارد و جان شیرین خوش است».
صدها سال پیش استاد سخن فارسی٬ آزار و مزاحمت حتی برای حیوان کوچکی مانند مورچه را هم نهی کرده اما شگفت اینجاست که برخی انسانها نهتنها از ایجاد مزاحمت برای هم نوعان خود ابایی ندارند٬ بلکه این کار را به حوزهای تسری میدهند که با جان انسان - عزیزترین و ارزشمندترین دارایی هر کسی - ارتباط دارد!
مزاحمتهای تلفنی برای سیستم اورژانس پیش بیمارستانی نمونه بارزی از این کار زشت و غیر انسانی است؛ کاری که محدود به یک تماس ساده و مزاحمتی به ظاهر کوچک نیست و چهبسا عواقب غیر قابل جبرانی برای شهروندانی داشته باشد که واقعاً و در آن لحظه نیازمند تماس با اورژانس ۱۱۵ و درخواست کمک هستند اما به دلیل اشغال شدن خط تلفن اورژانس توسط مزاحمین قادر به برقراری تماس و ارائه درخواست کمک خود نیستند.
یکلحظه انسانی را تصور کنید که خودش یا یکی از عزیزانش واقعاً به کمک کارکنان اورژانس نیاز مبرم دارد اما دقیقاً همان لحظه یکی از ما برای گذران اوقات فراغت و سرگرم شدن با تفریحی رایگان٬ در حال تماس مداوم با اورژانس و ایجاد مزاحمت برای کارکنان آن هستیم و نهتنها وقت٬ انرژی و آرامش کارکنان مرکز اپراتوری اورژانس را سلب میکنیم بلکه حق طبیعی و بدیهی شهروندی که نیاز به کمک کارکنان اورژانس را دارد نیز از او سلب کرده و چهبسا با همین کار بهظاهر کوچک٬ باعث از دست رفتن جان شیرین یک انسان شویم.
از دیگر نمونههای ایجاد مزاحمت برای اورژانس ۱۱۵ درخواست فرستادن آمبولانس برای مصدوم/ بیماری است که اصلأ وجود خارجی ندارد! این موضوع گرچه در ظاهر خندهدار و غیرقابلباور به نظر میرسد اما واقعیتی است تلخ که اورژانس کشور در تمام شهرها کموبیش با آن درگیر است. این کار که در فرهنگ لغات اورژانس «مأموریت کاذب» نامیده میشود بهمراتب زشتتر از مزاحمت تلفنی است؛ زیرا هنگامیکه مأموریتی کاذب به اورژانس اعلام میشود نهتنها مزاحمتهای از نوع مزاحمت تلفنی ایجاد میشود بلکه علاوه بر آن دستکم یک دستگاه آمبولانس و یک تیم اورژانس نیز درگیر مأموریتی خواهند شد که هیچ مصدوم/ بیماری ندارد و چهبسا در همین زمان در گوشه دیگری از شهر٬ قلبی در حال بازایستادن٬ نفسی در حال بند آمدن٬ خونی در حال ریخته شدن و یا مادری باردار در شرف زایمان کردن باشد و نیاز واقعی و فوری به کمک کارکنان اورژانس داشته باشد؛ همان کارکنانی که بر اثر جهالت یک شهروند٬ خود و تمام تجهیزاتشان در کوچه و خیابانهای شهر سرگرم جستجو برای یافتن آدرس یا بیماری هستند که هرگز وجود خارجی نداشته است...
مزاحمینی که چنین کارهای زشتی را انجام میدهند به احتمال بسیار قوی هرگز خواننده این نوشتار و نوشتارهای مشابه نخواهند شد اما از تمام مخاطبین محترمی که این سطور را مطالعه کرده و بر آن صحه میگذارند تقاضا میکنم به هر طریقی که صلاح میدانند در این خصوص برای اطرافیان خود فرهنگسازی و آگاهی بخشی کرده و آنان را از عواقب تلخ و فاجعهبار اینگونه مزاحمتها آگاه سازند شاید از این رهگذر درصدی ولو اندک از مزاحمتها برای سیستم اورژانس ۱۱۵ کاهش پیدا کند.
برای حسن ختام این نوشتار مجدداً به گنجینه ادب پارسی رجوع کرده و این بیت زیبا را نقل میکنم
«می بخور٬ منبر بسوزان٬ مردمآزاری مکن»!
حمزه رامین/ پایگاه خبری یافته