بر خلاف آنچه که عمدتاً در اذهان مردم جاي گرفته است؛ پدر هم به اندازه مادر براي رشد رواني کودکان مهم و باارزش است و برقراري تعادل بين روابط اين دو با فرزندانشان ميتواند از نظر رواني سبب رشد صحيح کودکان شود.
پدر نقش مهمي در شناسايي هويت جنسي کودک داشته و در عين حال که مادر سعي ميکند با نقش حفاظتي خود فرزند را حفظ کند، پدر، او را به سمت بيرون گرايش ميدهد و در کنار دادن حس اعتماد و امنيت به او اجازه شکستن محدوديتها را ميدهد.
رشته ارتباطي بين پدر و فرزند، از اهميت بسيار بالايي برخوردار است، بهگونهای که خلأ ارتباط درست، گاهي در تمام عمر مايه بروز مشکلات در زندگي فرزند ميشود.
متأسفانه بسياري از پدران فکر ميکنند که ارتباط با فرزند امر مهمي نيست و منتظر ميمانند تا کودک بزرگتر شده و سپس سعي در برقراري ارتباط با وي دارند، در حاليکه امروزه متخصصان امر کودک معتقدند که يک پدر مسئول و علاقهمند بايد از همان دوران بارداري مادر، شروع به برقراري ارتباط با فرزند کند.
از آنجا که جنين از ماه پنجم بارداري قادر به شنيدن اصوات خارج از رحم است، اين دوران را بهترين زمان براي آشنايي اوليه بين پدر و فرزند ميشمارند.
پدران در اين دوران بايد هر روز زماني را به صحبت با فرزند خود اختصاص دهند تا نوزاد از همان بدو تولد با صداي پدر ارتباط برقرار کند. همچنين پس از تولد کودک تا ششماهگی زماني است که نوزاد بايد محبت فراواني را از پدر خود دريافت کند.
در عين حال که مادر سعي ميکند با نقش حفاظتي خود فرزند را حفظ کند، پدر، او را به سمت بيرون گرايش ميدهد و در کنار دادن حس اعتماد و امنيت به او اجازه شکستن محدوديتها را ميدهد.
اين مبحث ميتواند به شيوههاي گوناگوني از قبيل ماساژ اصولي نوزاد، ارتباط چشمي با او (نگاه کردن به مدتزمان طولاني به چشمان نوزاد) و صحبت کردن با کودک عرضه شود.
پس از دوران ششماهگی، پدرها ميتوانند بازيهاي متنوعي را نيز به کارهاي قبلي خود اضافه کنند و همچنين براي فرزند خود کتابخوانده يا حتي قصه بگويند.
بازي با کودک، علاوه بر آنکه لحظات لذتبخشي را به شما و فرزندتان هديه ميکند سبب افزايش مهارتهاي حسي، حرکتي، خلاقانه و ذهني کودک نيز ميشود.
از دوران یکسالگی تا دوسالگی نيز زمان بسيار مناسبي است تا پدراني که پيشينه ارتباطي خوبي با فرزند خود برقرار کردهاند، به مستحکم ساختن اين رابطه بپردازند.
تحکيم رابطه کودک با پدر در اين دوران موجب ايجاد حس اعتماد و اطمينان براي تمام عمر ميشود و کودک تا آخر عمر ميداند که فردي به نام پدر در کنارش وجود دارد که ميتواند به وي اطمينان کرده و هر جا که لازم است از حمايتها و توجهات او برخوردار شود.
در اين دوره، کودکان کمکم قادر به راه رفتن و بيان نخستين کلمات خود هستند و پدرها راحتتر ميتوانند با آنها ارتباط دوستانه برقرار کنند.
شما ميتوانيد در اين زمان با فرزند خود به گردشهاي دو نفره برويد، حرف بزنيد، بازي کنيد، قدم بزنيد و...؛ البته کودکان در اين سن کمي دمدمیمزاج هستند و يک لحظه محبت و عاطفه دروني خود را با تمام وجود به پدر و مادر عرضه ميکنند و لحظهاي ديگر سعي ميکنند که با لجبازي از آنها فاصله بگيرند.
پس از 18 ماهگي، کودک به يک مقلد تمامعیار از کارهاي والدين خود بهويژه پدر (اگر ارتباط خوبي برقرار شده باشد) تبديل شده و از آنجا که قادر به تشخيص صداها از يکديگر است، صداي پدر را بهعنوان يک مأمن مطمئن و آرامبخش به ذهن ميسپارد (اگر پدر تا اين زمان، وقت کافي براي صحبت کردن با او صرف کرده باشد).
پس از دو سالگي، کودکان به ناظراني تبديل ميشوند که هيچچيز از چشمان تيزبينشان پنهان نميماند. آنها مدام به شما نگاه ميکنند تا از رفتار و نحوه گفتار شما تقليد کنند.
در این زمان، همچنان زمان کافي براي بازي و صحبت با فرزند خود صرف کنيد و براي بيان مطالب خود از کلمات و جملات سليس، روان و کوتاه استفاده کنيد. يادتان باشد، دامنه لغوي کودکان هنوز محدود است و با حرف زدنهاي پيدرپي و کلمات ثقيل، تنها موجب سردرگمي او ميشويد.
با افزايش سن کودک حتماً زمانهايي را براي گردشها يا غذا خوردنهای 2 نفره با يکديگر اختصاص دهيد، با او با احترام صحبت کرده و از بهکار بردن الفاظ نامناسب يا حتي شوخيهايي که بار منفي در خود دارند، بپرهيزيد بهخصوص در دوران نوجواني که تأثیر و نقش پدر بر فرزندان پررنگتر و مهمتر جلوه میکند.
به طور کلي پدرها نسبت به آنچه قبلاً تصور میشد، الگوهاي شخصيتي بسيار قویای در دوران نوجواني فرزندان محسوب میشوند.
طرز برخورد دختران با مردان و پسران با زنان بيشتر از طريق مشاهده طرز برخورد پدر با مادر شكل میگیرد.
توقعات يك دختر مبني بر چگونگي رفتار مردان با او بيشتر بستگي به اين دارد كه او در خانه چه چيز را شاهد بوده است.
پسران نيز مانند دختران در مورد چگونگي رفتار با زنان از پدرشان الگو میگیرند. آنها با زناني كه در زندگیشان نقش اصلي را بازي میکنند با روشي شبيه به رفتار پدر خود با مادرشان، رفتار میکنند. حتي اگر پسري از بدرفتاري فيزيكي و عاطفي پدر خود با مادرش بيزار باشد، بهاحتمال زياد همين الگو را با بدرفتاري با همسر خود، تكرار خواهد كرد.
تحقيقي نشان میدهد، رضايت كلي نوجوانان از زندگي به كيفيت روابط آنها با پدرشان و موقعيت اقتصادي خانوادگي بستگي دارد. نوجواناني كه روابط گرم و صمیمانهای با پدر خود دارند مثبتگرا و معتمد به نفس تر بوده و میتوانند در اتفاقاتي كه برايشان میافتد، مؤثرتر عمل كنند.
به گزارش پایگاه خبری پلیس، آن دسته از نوجواناني كه در مورد رابطهشان با پدر خود احساس خوبي ندارند، بدبینتر بوده و قادر به پذيرش مسؤوليت زندگي خود نيستند.