صنایع دستی بیانگر صنعت و هنر نیاکان و نمایشگر ذوق و هنر مردم هر کشور است.
در روزگاران گذشته صنایع دستی به عنوان پدیدهای تمام عیار در هر عهد حضور فعال داشته است. در ایامی که ماشین بوجود نیامده بود و حتی در دورانی که حضور آن به گستردگی امروز نبود این صنعت بود که حامی تمامی استعدادها و آفرینشهای سازندگی بشر بود. به همین دلیل است که امروز با نگاه به صنایعدستی هر قوم و قبیلهای میتوان دریافت آن قوم در چه مرحلهای از صنعتگری بوده است.
اما امروز صنایع دستی ایران علیرغم فراز و نشیبهای فراوان و حتی با توجه به بیمهری هایی که در برخی از دورانها پشت سر گذاشته توانسته است در زمره باارزش ترین هنرهای کاربردی جامعه مطرح گردد و نه تنها از جنبههای فرهنگی بلکه از جهات اقتصادی و اجتماعی نیز احترام و توجه و عنایت جهانیان را به خود جلب کند. بهطوریکه بسیاری از صاحبنظران ایران را یکی از سه قطب مهم صنایعدستی آسیا و جهان میدانند و از نظر تنوع شاید در صدر تمامی کشورها قرار داشته باشد.
صنایع دستی صنعتی ایران نیازمند اعتنای مسئولان
در حالی که صنایع دستی در جهان به منبع عظیم اقتصادی تبدیل میشود در ایران به دلیل اینکه همواره این صنعت کوچک شمردهشده هر روز از ارزش و جایگاه واقعی خود فاصله میگیرد بهگونهای که صنعتگران کشورمان دستیابی به بازارهای داخلی و خارجی را رؤیایی دور میدانند.
برخی کاستیها و نارساییها مرتبط با این مقوله به ضعف بازاریابی و یا کملطفی به جایگاه این میراث ارزشمند فرهنگی برمیگردد. از جمله عمدهترین تنگناها و محدودیتها میتوان به عدم شناخت کافی و مناسب از بازارهای داخلی و جهانی (بازار هدف) و سلایق مشتریان عدم توجه به سطح کیفی تولید و نوآوری در محصولات تولیدی عدم تبلیغات و بازاریابی داخلی و خارجی اشاره نمود.
صنایعدستی علیرغم داشتن مزایایی چون دسترسی آسان و ارزان به مواد اولیه عدم نیاز به سرمایهگذاری زیاد ابزار کار ساده مکمل بودن کار کشاورزی و تأثیرگذاری در صنعت گردشگری به دلیل فقدان بازار فروش و عرضه محصولات تولیدی و همچنین عدمحمایت مسئولان نمیتواند جوانان را به این بخش جلب کند.
صنعتگران این رشته با دغدغه فراوان تلاش میکنند میراث گذشتگان را به تصویر بکشند اما با بیاعتنایی مسئولان و مردم مواجه میشوند درحالیکه میتوان بهوسیله این صنعت فرهنگ هنر و تاریخ کشور را معرفی کرد ارزانی مواد اولیه دسترسی آسان بالا بودن ارزشافزوده ارزبری کم و درآمد مناسب از جمله مزایایی است که میتواند در ایجاد اشتغال و حل مشکل بیکاری کمک کند.
در صنایع دستی چون عامل تولید انسان است لذا در این رشته تولید انبوه امکانپذیر نمیباشد و عموما این رشته را به نام "فراصنعت" میشناسند یعنی واژه هنر بر صنعت مقدم است؛ اما متأسفانه قیمت آثاری که با ذوق و خلاقیت انسانی خلق میشود با توجه به ارزشافزوده بالا عدم تولید انبوه و مدتزمانی که صرف خلق آن میشود بسیار ناچیز است؛ اما مردم کشورمان هم ازیکطرف نسبت به آن بیتوجه بوده و از طرف دیگر قدرت خرید هم ندارند.
اشتغالزایی در این رشته قابلبررسی و تأمل است. رشتههای صنایعدستی بخصوص در بخش تجهیزات عموما نیاز به سرمایهگذاری ندارد لذا میتوان با برنامهریزی و ارائه تسهیلات جوانان بیکار را به این بخش جذب کرد اما مهمترین دغدغه در این بخش بازاریابی و فروش محصولات در داخل و خارج از کشور میباشد. برگزاری نمایشگاه یا بازارچههای محلی دائمی تبلیغ و معرفی گسترده به مردم در جذب مشتری بسیار مؤثر است.
همچنین برپایی این بازارچهها با اجاره مناسب و ثابت و مدیریت صحیح در ارتباط مستقیم تولیدکننده و مصرفکننده تأثیر بسزایی دارد.
تبلیغات در زمینه صنایعدستی
خلأ دیگری که در این بخش مشهود است، نبود تبلیغات در زمینه صنایع دستی است تا جایی که همواره در طول سال فروشگاههای این صنایع اکثر چندان مشتری و حتی بازدید کنندهای ندارد. اثر معنوی و مادی این قصور آن میشود که مردم صنایعدستی را حداقل یک کالای لوکس و تزئینی قلمداد میکنند آنقدر که در رسانههای جمعی بهویژه تلویزیون و رادیو درباره محصولات مصرفی و تنقلات رنگارنگ تبلیغ صورت میگیرد سال تا سال یکبار هم در خصوص این آثار که بسیار با ظرافت دست خلق میشوند تبلیغ نمیشود.
عدم استقبال عمومی از صنایعدستی میتواند تصور مردم از این صنعت باشد بهگونهای که صنایعدستی را یک کالای عتیقه و مخصوص افراد یا خانوادههایی میدانند که علاقه به جمعآوری عتیقهجات دارند. علت دیگر هم شاید این باشد که فرهنگ برخی از مردم مغلوب کالای وارداتی باشد اما با مدیریت علمی تخصصی و مقتدر و حمایت دولت و مسئولین میتوان در ایجاد زمینه استقبال از تولیدات صنایعدستی کشورمان کلید اصلی رونق و رویکرد مردمی به بازارهای عرضه این کالا تلاش کرد.
دولت و مسئولان ذیربط میتوانند با حمایت از این صنعت ارزشمند اشتغالزا آن را به مشاغل ارزآور در سطح کشور تبدیل نمایند. همچنین اگر مشکلات بیمهای صنعتگران و هنرمندان فعال در عرصه صنایعدستی حل شود آنها فارغ از این مشکلات طرحهای جدیدی ارائه دهند که در نهایت منجر به رشد اقتصادی این بخش و حتی کل کشور خواهد شد.
عدم تمایل مردم به خرید صنایعدستی
میزان استقبال و خرید مردم تا آن میزان نیست که چرخ زندگی صنعتگران هنرهای دستی و بومی را بهخوبی بچرخاند. گرانی شاید اولین دلیل دوری مردم از صنایعدستی باشد. نگاهی به فهرست قیمتها در فروشگاههای صنایعدستی نشان میدهد که این کالا کالایی گران است حال آنکه بخش زیادی از قیمت فروش نصیب مغازهدار میشود و نه تولیدکنندگان صنایعدستی.
چرخش سلیقه مردم و روی آوردن به دکوراسیون های غربی دیگر دلیل کاهش خرید در بازار صنایعدستی است. با این حال صنایع دستی هنوز به عنوان یک سوغات آبرومند در چمدان کسانی است که از ایران به دیگر کشورها سفر میکنند.
صنایعدستی برای حضور بینالمللی نیاز به حمایت دولت دارد. صنایعدستی سالیان سال بدون حمایت حکومتها و فقط با تکیه بر تمدن کهن ایران رشد و ادامه مسیر داده است اما تحول در این رشته زمانی صورت میگیرد که بتوانیم بازاری مناسب برای فروش آنها ایجاد کنیم. نگاه جامع و کامل همراه با مدیریت مدرن و جدی راه رسیدن به این اهداف است و این نوع نگاه و مدیریت در کنار برنامهریزیهای دقیق ما را به نتیجه مطلوب میرساند.
علی معروفی