آیا كسب مدال نقره بازيهای آسیایی در میان 60 ركابزن برتر بزرگترین قاره جهان كار كوچكی است؟
آروین معظمیگودرزی دوچرخهسوار موفق و محجوب بروجردی و به قول گويندگان شبكه افلاك كه اصرار دارند نامی از بروجرد نبرند و فقط بگویند دوچرخهسوار لرستانی، سالیان سال است كه در جادههای بسیار خطرناك بروجرد و بهخصوص كمربندی ناامن این شهر روزانه ساعتها ركاب میزند، بدون هیچ چشمداشتی و بدون حاشیه با یاری خداوند بزرگ و فقط با حمایت پدر و مادرش هر سال چند مدال رنگین از مسابقات داخلی و باشگاههای آسیا برای ورزش شهر، استان و كشورمان به ارمغان میآورد.
اما دریغ و درد كه این ورزشكار نخبه در استان و شهری به دنیا آمده است كه آن چیزی كه اصلاً و ابداً برای بعضی از مسوولان شهری و استانیاش مهم نیست، وجود جوانان موفق ورزشكار است!
در مراسم استقبال از این دوچرخهسواری افتخارآفرين ایران كه با دست پر از بازیهای آسیایی اینچئون برگشته بود بهجز رئیس اداره ورزش و جوانان بروجرد و رئیس شورای شهر، هیچ مسوول دیگر شهری يا استاني دیده نشد! متاسفانه بهجز دو خبرنگار ورزشی، مطلقاً هیچ نام و نشانی از خبرنگاران ديگر نيز يافت نشد.
در مراسم استقبال از این دوچرخهسواری افتخارآفرين ایران كه با دست پر از بازیهای آسیایی اینچئون برگشته بود بهجز رئیس اداره ورزش و جوانان بروجرد و رئیس شورای شهر، هیچ مسوول دیگر شهری يا استاني دیده نشد! متاسفانه بهجز دو خبرنگار ورزشی، مطلقاً هیچ نام و نشانی از خبرنگاران ديگر نيز يافت نشد.
آیا مهم بودن خبر موفقیت بینالمللی آروین معظمیگودرزی از خبرهای بعضاً پیش پا افتاده و معمولی كه فقط برای پر كردن ستونهای خبری، روی خروجی بعضی خبرگزاریها يا نشريات بروجرد و استان میرود كمتر است؟ خبرهایی مانند: فلانی عطسه كرد! باد یك درخت در فلانجا را شكست! فردا هم مثل امروز آسمان آفتابی است و امثالهم ... آیا ارزش خبریشان از افتخارآفرینی برای كشور عزیزمان ایران در عرصه بینالمللی به منظور نشان دادن فرهنگ قدرداني ما بیشتر است؟!
آروین و آروینها در عرصه ورزش این شهر و استان غریبه هستند. غریبههایی كه فقط قیافههایشان برای ما آشنا است. غریبههایی كه حالا دیگر حتی بسیاری از مسوولان بروجرد هم برای تشكر از افتخارآفرینی این ورزشكاران عزیزم، حتی به خود زحمت آمدن به مراسم استقبال از یك قهرمان تا میدان ورودی شهر را نیز نمیدهند.
قابل ذكر است در بازيهاي آسيايي اينچئون 7 ورزشكار لرستاني شركت داشتند كه بين آنها فقط آروين معظميگودرزي از بروجرد موفق به دريافت نشان نقره مسابقات دوچرخهسواري شد.(احسان روبهاني بروجرديالاصل نيز مدال برنز گرفت اما ساكن تهران است)
سعيد عادلي در رشته قايقراني از خرمآباد، احسان بهراميان در رشته جودو از خرمآباد، سعيد حيدريراد دروازهبان تيم ملي هندبال از الشتر، فرزين عرب در دوچرخهسواري از بروجرد و احسان روزبهاني و سجاد محرابي در بوكس از بروجرد ديگر ورزشكاران لرستاني حاضر در اين رقابتها بودند.
همچنين آرش ميراسماعيلي دبير فدراسيون جود از خرمآباد به عنوان مدير تيمهاي ملي، عزتالله رزمگر مربي تيم ملي هندبال از خرمآباد و مهدي آقاجاني داور بسكتبال از خرمآباد ديگر حاضران در بازيهاي 2014 اينچئون كره جنوبي بودند.
حساب كنيد از يك مدالآور چنين استقبالي شده، واي به حال آنها كه مدالي نياورند اما سالها زحمت كشيدند تا در بالاترين سطح رقابتهاي قارهي كهن حضور يابند كه آن هم افتخار كمي نيست اما چشم بينا و وجدان بيداري ميخواهد كه با يك شاخه گل، خستگي را هنگام استقبال از تن آنان به در آورد...
آيا "مسووليت" فقط پشت ميز نشستن است يا پذيرفتن مسووليت در قبال سرمايهها و نخبههاي يك شهر به اشكال مختلف؟
چطور عدهاي براي پست و مقام گرفتن به هر دري ميزنند و به استقبال يا بدرقهي بالادستيها روي قلهي قاف هم ميروند، اما در معيار سنجش راستين مسووليت، از زير بار آن، شانه خالي ميكنند و حاضر نيستند دو قدم تا ورودي يك شهر به استقبال جواني زحمتكش و افتخارآفرين بيايند؟!
جلوهها كردم و نشناخت مرا اهل دلي منم آن سوسن وحشي كه به ويرانه دميد
فرهاد داودوندی / بروجرد
چطور عدهاي براي پست و مقام گرفتن به هر دري ميزنند و به استقبال يا بدرقهي بالادستيها روي قلهي قاف هم ميروند، اما در معيار سنجش راستين مسووليت، از زير بار آن، شانه خالي ميكنند و حاضر نيستند دو قدم تا ورودي يك شهر به استقبال جواني زحمتكش و افتخارآفرين بيايند؟!
جلوهها كردم و نشناخت مرا اهل دلي منم آن سوسن وحشي كه به ويرانه دميد
فرهاد داودوندی / بروجرد