فوتبال یکی از رشتههای ورزشی است که امروزه تمام دنیا را به خود معطوف کرده است و نگاه ورزشی به آن ساله است جای خود را به نگاه صنعتی داده و این امر به یک منبع پردرآمد برای تمام دنیا تبدیل شده است.
کشور ما تنها جایی است که در این سالها که اقتصاد وارد ورزش شده است در این خصوص هیچ اقدامی جهت آموزش و رشد آن انجام نداده و حتی دوست نداشته که نگاه خود را به آن تغییر دهد و این بیاهمیتی تبدیل شده به یک سونامی که در پی نابود کردن ورزش کشور ایران پای گذاشته است.
از سوی دیگر عدم آگاهی در بحث اقتصادی و از سویی عدم مدیریت در ورزش باعث این سونامی شده که در شهرهای چون خرمآباد که از پتانسیل کارخانه و سرمایهگذار محروم هستند، این سونامی بیشتر آسیب را وارد کرده است.
متأسفانه نتیجه این مشکلات منجر به فساد در ورزش است و هر کس در هیچ کجا جایی برایش نیست در ورزش صاحبمنصب و جایگاه میشود و دستآخر هم به دلیل نداشتن آگاهی از مباحث ورزشی بهجای قهرمانپروری کمکحال همان سونامی شده که در پی نابودی ورزش کشور است.
لرستان استانی که به عقیده مورخین که از رشادت و جسارت جوانان آن دم میزنند منطقهای است کوهستانی و از جوانانی بهرهمند است که با یک نگاه موشکافانه و یک برنامهریزی مدون میتوان به قطب و کارخانه قهرمانسازی در تمام رشتههای ورزشی مبدل گردد.
تاریخ نشان داده که با تمام بیمهریهای که در ورزش این استان وجود داشته و دارد ولی بازهم در تمام رشتههای انفرادی و گروهی حرف برای اثبات خود دارد، اما در تمام این سالها جدایی از رشتههای ورزشی دیگر فوتبال ورزشی بوده که بر اساس رفاقت همچون ورزشهای دیگر در این استان شکل گرفته و چه قبل و بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی حرفهای زیادی برای گفتن داشته است.
وقتی تاریخ فوتبال استان را ورق میزنیم چشممان به نامهایی میخورد که امروز همه در جایگاه اجتماعی از منصب خوبی برخوردار هستند و این به همان تربیت فرهنگی ورزشی گذشته بر میگردد و تبدیل شده به این که فوتبالیستهای باغیرت دیروز به مهندسین و دکتر و بازاریان موفق امروز تبدیل شدهاند ولی امروز چه کاشتهایم که فردا برداشت کنیم؟
چه گلی به سر ورزش و فوتبال زدهایم که حاصلش شده این، عزیزان خواننده در فوتبال و ورزش لرستان هر کسی در تمام این سالها اگر رشدی کرده نتیجه تلاش سخت گونه و ممارست خودش بوده یعنی اینکه هیچ کمکی مالی و معنویای نه از سوی وزارت ورزش و جوانان به او شده و نه از طرف هیأت ورزشی مربوطه! پس کجاست آن فعل جوانگرایی و پرورش قهرمان که با افتخار از آن دم میزنیم؟
آه این نسل سوخته گریبان مدیران و مسوولان را خواهد گرفت؛ یکی از فوتبالیستهای مطرح امروز در خاطراتش از خرمآباد میگفت که طوری با من برخورد شد که گفتم شاید به قول ایشان من برای فوتبال ساخته نشدهام و بروم سراغ همان کشاورزی!
حال سؤالم این است چه اتفاقی برایش افتاد که هماکنون تبدیل شده به یک ورزشکار مطرح حال با چه رویی با او عکس سلفی میگیری؟ در این شهر 50 درصد ورزشکاران نخبه به دلیل همین بیتوجهی به دام اعتیاد گرفتار شدند و زندگی آنها به پایان رسید.
خانه از پایبست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است
چه بر سر ما آمده است؟ فوتبالیستهای مطرح لرستانی همچون علیرضا خورشیدی، قاسم طیبی، غلامرضا زینیوند، محمدحسن حسینبیگی، ابراهیم میرزاپور، بیژن کوشکی، عبدالرضا عطاری، محسن سجادی، مرتضی کرمانیمقدم، وحید امیری، علی بیرانوند، بهنام بیرانوند، اصغر کرمالهی، حمید فتحی، مهرداد خادمی، کیوان امرایی، احمدرضا سهرابی و شادروان ناصر میرزایی در کجای فوتبال ما قرار داشته و دارند؟
سکان کدام بخش از فوتبال ما در دست این افراد است؟ فوتبال پایه که اساس بازیکنسازی است هدایتش بر عهده کیست؟ چه عنوانی کسب کرده؟ چه بازیکنی را معرفی کرده است؟
عزیزان لااقل ما که هیچ سهمی در پیشرفت این نفرات نداشتیم لااقل بیاید از تجربیات آنها استفاده کنید؛ نفراتی که اگر قرار باشد از آنها بنویسیم خود نیازمند کتابی قطور است؛ البته با تلاش رضا جایدری این خدمت بيش از يك دهه قبل صورت گرفت که جا دارد از ایشان بابت این اثر تشکر گردد.
هدف نام بردن از اساتید نیست چون نفراتی که خدمت کردهاند در حال حاضر هیچ سمتی در فوتبال ندارند و کنار گود نشسته و نظارهگر هستند؛ عزیزانم خیبر و فوتبال خرمآباد که روزگاری پشت خیلی از بزرگان فوتبال کشور را به خاک آشنا میکرد در حال مردن است؛ مردنی که به مثال رمان محمود دولتآبادی در جای خالی سلوچ مبدل شده و عدهای سعی دارند آن را سر پا نگه دارند؛ ولی با دست خالی و عدم برنامهریزی نمیشود نتیجهاش شده این که در هر 10 سال یک بار به یک نام ظهور میکند، در دهه 70 به نام "فجر"، در دهه 80 به نام "تربیت" و در حال حاضر به همت رئیس هیأت فوتبال استان به نام با ابهت "خیبر" نفسهای، آخر را میزند.
عزیزان با کمی دقت و دلسوزی میشود لااقل چند سال مداوم در دسته یک فوتبال کشور با قدرت حضور داشت و پایه و اساس حضور در لیگ برتر را منظم چید.
این بازیکنان شکل گرفته امروز خیبر از نسل سوخته دهه 60 و ابتدای 70 این شهر هستند که در آخر تتمههای غیرت و تعصب در خونشان توانستن با دستهای خالی و فعل خواستن در بین تیمهای که میلیاردی هزینه کردن و آرزوی ماندن در لیگ یک را داشتن این دلیرمردان با پایبرهنه این آرزو را برای شهر خودشان به واقعیت تبدیل کردن واقعیتی که فشار آن فقط بر سر اعضا و رئیس هیات فوتبال استان و کادر و بازیکنان تیم بود وقتی کمترین امکانات کاری کردن ستودنی این است نتیجه تشکر از آنها مسئولین این استان نگاهشان به کدام نقطه قفلشده که حتی به بحث توریستی این قضیه نگاه نمیکنند.
آقای مهندس بازوند استاندار محترم لرستان در روزهایی که زمزمه آمدن شما به استان بود قشری که بیشتر خوشحال بودن همین قشر ورزشکاران بود بخصوص فوتبالیها چون با سابقه شما در امر تیم داری در استان مرکزی کموبیش آشنایی داشتند؛ ولی برخلاف تمام انتظارات شما آنطور که میبایست در حق فوتبال این شهر برادری نکردید.
جناب آقای استاندار تیمداری نیازمند یک اسپانسر لااقل خوب است که شهر ما به دلیل نداشتن کارخانه جات قوی از آن محروم است ما چون استانهای اصفهان، آذربایجان، خوزستان دارای پشتوانه مالی قوی بخش صنعت نیستیم، ولی از پتانسیل نیروی جوان و آیندهدار در عرصه ورزش شاید به نوعی از این استانها هم بالاتر باشیم حال با توجه به بحث هزینه کردن یک درصد بودجه اعتبارات عمرانی در بخش ورزش میتوان با کمک حضرتعالی لااقل مرهمی گذاشت برزخم درماننشده ورزش این استان حتی شما میتوانید همانگونه که با رایزنی در بخش دیگر عمرانی استان سرمایهگذار قوی جذب نمودهاید، میتوان در بخش ورزش هم این مهم را اجرا نمایید.
استاندار عزیز شما که دایه برقراری پرواز فرودگاه خرمآباد را دارید میدانید حضور یک تیم ورزشی در سطح اول کشور باعث پر شدن ظرفیت پروازها میشود. میدانید کمک به صنعت هتل داری، تاکسیرانی، خبری و بهخصوص بحث اقتصادی استان و حتی کمک به تخمهفروشی هم میشود در شهری که جوانان آن از بیکاری و بیانگیزگی روزمره زندگی دست به خودکشی و خلاف میزنند حتی تخمهفروشی برای آنها برابری میکند با استخدام در شرکت نفت ما با این معضل حتی تخمهفروشی را هم از سبد اقتصادی این شهر حذف میکنیم، دلیل خواب خرگوشی برخی مسئولین را نمیدانم، میدانید وقتی یک جوان با ورود به جو ورزشگاه تمام انرژی خود را تخلیه میکند و با روحیه آرامتری به سطح جامعه میرود چقدر کمک به جامعه اجتماعی شهرمان میکند.
هنگامی که یک جوان تمام انرژی خود که نشات گرفته از تمام دغدغههای ذکر شده خود را در ورزشگاه خالی میکند با دلی آرام به زندگی روزمره خود برمیگردد و دائم دنبال پیگیری اخبار تیم ورزشی خود میرود تا این که در شهر ایجاد مشکل کند و دنبال آن هزاران مشکل دیگر.
جوان این شهر آنقدر استعداد دارند که نمونه آن در همین فصل کذایی لیگ دسته یک امسال که واقعاً سخت گذشت چند بازیکن ما خواهان لیگ برتری داشتند؛ ما در حال حاضر از خیلی استانهای که صاحب جایگاه در فوتبال کشور هستند در این چند ساله بیشترین بازیکن ملیپوش را داشتهایم و داریم.
حال به طور مثال اگر باشگاه خیبر مثل باشگاهی دیگر کشور چند سال در سطح اول فوتبال کشور باشد چند بازیکن ملیپوش را میتواند معرفی کند که با این حالت میتواند در طول چند سال باعث سرازیر شدن سرمایهگذار به استان شود؛ البته سرمایهگذار هم با شروط خود پای در هر عرصهی میگذارد که آنهم نیازمند همکاری عزیزان مسئول را میطلبد.
باید قبول کرد شترسواری دولا دولا نمیشود. اگر قرار باشد هر کسی سرمایه خودش را دریک امر هزینه کند و بعد هیچ سمتی نداشته باشد و بازدهی آن سرمایه بهجای دیگری برود هرگز خود را وارد این عرصه نمیکند.
در پایان از طرف همه فوتبال دوستان شهرم از مسؤولین شهرمان بهخصوص استاندار عزیز خواستارم با یک برنامهریزی مدون و یک مدیریت صحیح در پی جذب یک سرمایهگذار خوب باشید تا به هدف اصلی که همان ارتقا ورزش این شهر بخصوص فوتبال بکوشیم؛ زیرا در حال حاضر تمام تیمهای لیگ یک فوتبال کشور در حال یارگیری و تمرین و اردوهای مختلف داخلی و خارجی هستند و باعث تاسف است که باشگاه خیبر خرمآباد با این همه سابقه و این پتانسیل به دلیل مشکلات مالی و عدم توجه مسئولین و سرمایهگذار کاملاً تعطیل است و هیچ برنامهای در دستور کار خود ندارد.
رضا ملکمحمدی