تا به حال به این فکر کردید که چگونه واژه ماه عسل باب شد؟ چهار هزار سال پیش در كشور بابل رسمی وجود داشته است كه بر اساس آن یك ماه پس از مراسم عروسی، پدر عروس برای دامادش یك نوع نوشیدنی شیرین كه از عسل درست شده بود تهیه میكرده، آنها این ماه را، ماه عسل میگفتند.
امروزه این اصطلاح را برای ماه نخست ازدواج به كار میبرند. ماه عسل؛ در تداول امروز، آن یک ماه است که عروس و داماد بلافاصله پس از ازدواج به مسافرت روند و به گردش و تفریح پردازند.
ترکیب دو کلمه ماه که در تداول و تشبیه عامیانه به معنای منتهای زیبایی و عسل که در افواه عمومی منتهای شیرینی را به آن تعبیر و تشبیه میکنند.
چند سالی است که شبکه سوم سیما برنامهای را تحت این نام، روی آنتن میبرد که به دلیل ایام و زمان پخش از پربینندهترین برنامههای صدا و سیما میباشد. اما محتوای این برنامه هیچ تناسبی با ماه و عسل و ماه عسل نداشته، بلكه روایتی تلخ از واقعیتهای ناپیدای امروز ایران دارد!
در سری جدید ماه عسل که امسال پخش میشود، تا كنون چند مهمان به این برنامه دعوت شدهاند که حکایت از پشت پرده شهرمان دارند! تحصیلکرده دانشگاه غرب و مدیرعامل شرکت کشتیرانی که هماکنون ساکن گرمخانه شهرداری است!
مادری که به خاطر اعتیاد شوهرش ایدز گرفته و از اجتماع رانده شده، کولبر یا باربری که جانباز جنگ تحمیلی است، کودکان کاری که در عین استعداد، فقر مالی، مجبورشان کرده در 12 سالگی، كنار دستگاه پرس بایستند و کار کنند تا خرج زندگی خود و خواهرانشان را تامین کنند!
ملوان کشتی ایرانی که توسط دزدان دریایی ربوده شده و چهار سال در دست دزدان دریایی اسیر بود و اگر همت خودش در فرار از دست دزدان نبود هنوز اسیر دستشان بود و مدام برای اخاذی از خانوادهاش، باید شکنجه میشد و فیلمش را مادرش تماشا میکرد!
دختر معتادی که ترک کرده بود و زندگی خوبی داشت ولی از دوستان بیشمارش میگفت که کارتنخواب هستند و ...
این موارد، تماماً حکایت از واقعیتهایی دارد که پیرامون ماست و هیچگاه به آن توجه نکردهایم.
شاید توجه یک فرد عامی به این برنامهها، بیش از یک آه و افسوس، چیزی را در بر نداشته باشد ولی قطعاً توجه دولتمردان و نمایندگان مجلس به اینگونه برنامهها، خالی از فایده نخواهد بود، اما ببینیم مسوولان و نمایندگان مجلس سرگرم حل چه مشکلاتی از جماعت فوق هستند!
مثلاً تیرماه سال گذشته، در حالی که روند افزایش نرخ اجارهبها همچنان در حال صعود بود و مقامات دولتی و نمایندگان مجلس هم تا کنون هیچ اقدام عملی در اینباره انجام نداده بودند، یکی از وکلای ملت نگرانی خود را از "سقف قطعی مبلغ رهن خانه" نمایندگان اظهار نگرانی کرده و مبلغ 100 میلیون تومان برای رهن خانه را با توجه به گرانی مسکن کافی ندانسته بود!
این اظهارات آن هم در روزهایی که مردم از گرانی خانه و اجارهبها رنج میبردند واکنشهای بسیاری به همراه داشت و نهایت ماجرای تقدیم طرحی تحت عنوان حقوق مادامالعمر نمایندگان که البته به صراحت رد شد! یا طرحی تحت عنوان "طرح استمرار حقوق مکتسبه غیرمالی نمایندگان" یا مثلاً طرحی تحت عنوان حمل اسلحه مادامالعمر توسط نمایندگان! حمل اسلحه؟! نمایندگان محترم یادشان رفته که همین مردم نجیب(خطاب کاندیداهای محترم در ایام تبلیغاتشان) به آنها رای دادهاند حالا برای زیستن در میان همین مردم نجیب، به اسلحه نیاز دارند!
یا چند روز پیش که بعضی از نمایندگان در تذکر کتبی به وزیر دادگستری خواستار اهتمام جدی برای اجرای حکم ممنوعالتصویر، ممنوعالخروج و ممنوعالبیان بودن آقای خاتمی توسط قوه قضائیه شدند!رئیس جمهور پیشینی که ممنوع البیان و ممنوع التصویر میشود!
یا طرحی که خواستار مجازات برای زوجینی بود که فرزند ندارند یا نمیخواهند! اصلاً نماینگان مجلس خود چند فرزند دارند که برای بچهدار شدن یا نشدن خانوارهای ایرانی تصمیم میگیرند؟ آمارهای موجود که نگرانکننده است! مثلاً اظهارات جعفرپور نماینده مردم لار، خنج و گراش كه میگوید: این که نمایندهها چه تعداد فرزند دارند ربطی به تصویب این طرح ندارد، تعداد فرزندانم را نمیگویم ولی با تصویب این طرح موافقم!
این اظهارات، انسان را یاد ضربالمثل معروفی میاندازد که میگوید: مرگ خوب است ولی برای همسایه! و هزاران طرح اینچنینی که در این مقال نمیگنجد...
همانگونه که از نظر گذشت، بخشی از وقت نمایندگان محترم مجلس، صرف این گونه طرحها میشود و گویی این نمایندگان، هیچ گاه ماه عسل را نمیبینند!