به قلم وحید حاج سعیدی:اواخر اردیبهشت امسال بود که صنعت خودروسازی ایران دچار تحولی شگرف شد و مدیران شرکت ایران خودرو بدون اینکه لبخند بزنند یا مسخره بازی دربیاورند خیلی جدی و مجلسی با امضای میثاق نامهای که مدیرعامل گروه صنعتی ایران خودرو آن را اقدامی ماندگار در تاریخ ایران خودرو دانسته است، عهد کردند که از این پس خودروی ناقص تولید نکنند. یعنی با هم قسم شدند اگر شده فرش زیر پایشان را بفروشند، پول سودی از بازار تهیه کنند، وام ۲۴ درصد بگیرند ولی خودروی ناقص تولید نکنند که مجبور شوند پشت کوه و کمر مخفی کنند و رئیس جمهور به آنها گیر بدهد!
بعد هم ۱۲ روز رنجآور و ملالانگیز را پشت سر گذاشتند و برای رسیدن اول خرداد له له میزدند و هر روز با خود میخوانند که « اردیبهشت مردم اردی جهنم ماست » تا خرداد دوست داشتنی زودتر بیاید و تولید خودروی کسری دار، متوقف شود!
و اما اصل میثاق نامه:
«ما مدیران گروه صنعتی ایران خودرو در راستای اجرای فرامین ریاست محترم جمهور، مقام عالی وزارت و مدیرعامل محترم گروه صنعتی ایران خودرو مبنی بر افزایش تولید همراه با ارتقای کیفیت، با استعانت از خداوند متعال هم پیمان میشویم تولید خودروی کسری دار را از ابتدای خرداد ماه ۱۴۰۱ متوقف نموده و ضمن تلاش مضاعف برای رعایت الزامات کیفی، فرایند تولید عبور مستقیم را در کلیه سایتهای تولیدی به عنوان فرهنگ تولیدی شرکت ایران خودرو نهادینه نماییم. »
احساس مسئولیت و وظیفهشناسی را ملاحظه فرمودید؟! باور بفرمائید این حجم از احساس مسئولیت و نهادینه کردن آن به عنوان فرهنگ تولیدی شرکت آن هم فقط در کمتر از ۲۵ سال در کل صنعت مرکبسازی دنیا از ارابههای اساطیری و سلطنتی دوران مادها گرفته تا خودروهای برقی و هوشمند شرکتهای بزرگ خودروسازی امروز بیسابقه است. حقیقتاً وقتی جناب میر سلیم افاضات میکنند خودرو سازان داخلی لج خودرؤسازان خارجی را در آوردهاند پر بیراه فرمایش نکرده و اینکه چگونه این فکر درخشان به ذهن مسئولان مفخم ایران خودرو رسیده است همه کارشناسان اقتصادی را انگشت به دهان گذاشته است!
یعنی فکر کنم اگر کسی کپی برابر اصل یا حتی یک کپی رنگی از این میثاق نامه را تحویل شرکت بنز، فورد، جاگوار، تویوتا، فولکس، بیاو دبلیو، یا حتی شرکتهای کرهای و چینی بدهد، علاوه بر تحویل یک دستگاه خودروی روز ممکن است به عنوان رابط شرکت با ایران خودرو با حقوق مکفی، بیمه، غذا و جای خواب استخدام شود!
به هر حال اگر این آقا در سال «برگی از آن هزاران» شمه و دانش مدیریتی ایران خودرو و یا سایپا را به مدیران شرکت متبوعش انتقال دهد، نان آن شرکت در روغن بدون ارز ترجیحی میافتد و نیاز نیست پرسنل معاونت فروش و بازاریابی شرکتشان در طول سال کاسه ببخشید تشت چه کنم چه کنم دستشان بگیرند و خودروهایشان را با هزار و اووووووف تا آپشن ریز و درشت، از دم قسط بفروشند!