تپه باستانی نورآباد در کنار کتابخانه مرکزی شهر واقع است. تپهای که اگر اندکی خم شده و گوش خود را روی سینه خاکیاش بگذاری و با جان دل بشنوی نجواهای بسیار شنیدنی از دوران باستانی دلفان را برایت روایت میکند.
به گزارش يافته به نقل از نسیم دلفان، تپهای که به دلیل نداشتن متولی و بیصاحب بودن کوچکترین نشانهای از اثر باستانی در آن را مشاهده نمیکنی اما در درون خود چه نکتهها و چه حرفهایی که از تاریخ این دیار را مدفون کرده است.
در مجاورت این تپه باستانی دو پروژه ناکام سالهای سال است خودنمایی میکنند: اول سینمای تعطیل شده شهر که خود داستانی غمانگیز و شنیدنی دارد و دومی پارکی است با نامهای متفاوت از هاشمی گرفته تا آناپارک و اکنون که محلی است بیصاحب و بینام و نشان که بیشتر به یک خرابه شبیه است تا یک پارک محلی! چه هزینههای هنگفتی که برای این دو پروژه ناکام صرف نشد و نهایتاً …
تهایتأ چه شد؟ اصلأ هدف از هزینه چنین مبالغ کلانی برای این دو پروژه چه بود؟ آیا واقعأ هدف از ساخت این پروژههای تفریحی و خدماتی جلب رضایت مردم بود؟ آیا واقعأ کسی برای انجام این کارهای عمرانی کار کارشناسی کرده بود؟ اگر چنین بود پس چرا سرانجام این دو پروژه چنین سرانجامی دردآور شد؟
قصه سینما را که خود داستانی مفصل و زجرآور است را رها میکنیم و بر روی پروژه دوم یعنی پارک بینام و نشان معطوف میشویم.
این پارک اکنون در میان خود انواع و اقسام وسائلی را جای داده که میلیونها میلیون پول صرف آنها شده و به دلایل متفاوت روز به روز فرسوده تر و فرسوده تر می شوند در حالی کوچکترین استفاده ای از آنها نمی شود!
برخیها علت نابسامانی این مکان تفریحی مخروبه شده را عدم مدیریت صحیح بر این پروژه عنوان میکنند، عدهای، عدم کار کارشناسی درست در ابتدای این ساخت و ساز را دلیل بحران زدگی این پروژه میدانند و کسانی هم هستند که کارشکنی برخی مسئولین وقت شهرستان و حتی استان را مطرح می نمایند…
در هر حال گفتهها بسیار است اما آنچه که اکنون برای همه ما مشخص و نمایان است این است این پروژه، پروژهای نیست که به راحتی بشود از آن عبور کرد و با انعقاد یکی دو قرارداد و چند بند و تبصره آن را ساماندهی کرد.
شورای شهر نورآباد برابر شنیدهها به شدت آستین بالا زده تا این داستان را به سرانجام برساند اما در میان اعضاء شورا و همچنین شهرداری نورآباد نظرات متفاوتی وجود دارد لذا به نظر نمیاید به این زودیها تکلیف این پروژه مشخص شود.
دو روز پیش جلسهای در شورای شهر برگزار شد که بنا بود در این جلسه تکلیف نهایی این موضوع روشن شود اما به همان دلایلی که گفته شد یعنی عدم اتفاق نظر اکثریت اعضاء، روند توافق، نهایی نشد.
خبرها حکایت از آن داشت که قرار شده در جلسه ای در فرمانداری شهرستان موضوع مطرح و از مدیریت ارشد شهرستان نیز نظرخواهی شود تا با کمک فرمانداری و حتی استانداری لرستان موانع پیش روی این پروژه بررسی گردد.
اما به ناگاه اخبار دیگری در نیمههای شب همان روز به گوش ما رسید:
شنیدهها حاکی از این بود که خارج از شورا و در مکانی غیر اداری توافقاتی بین برخی از اعضاء با مدیریت رییس شورای شهر و همچنین پیمانکار این پروژه صورت گرفته است و مصوبهای را به نام شورای شهر تنظیم و منزل به منزل برای به امضاء رساندن اعضاء شورا گرداندهاند که البته این کار با مخالفت شدید چند تن از اعضاء مواجه میشود.
حال حکایت چه بوده و چرا این توافق خارج از شورا انجام گرفته و چطور نصف شبی اقدام به جمعآوری امضاء کردهاند را ما هم متوجه نشدیم البته نه این که متوجه نشدیم اما میگوییم متوجه نشدیم!
در هر حال خبرنگار ما به محض دریافت این خبر سعی کرد با رییس شورای شهر نورآباد گفتوگو کند و علت را جویا شود که متاسفانه وی حاضر به پاسخگویی نشد.
سؤال این است که آیا واقعأ چنین توافقنامهای خارج شورا انجام شده و مصوبه آن را در نیمههای شب برای گرفتن امضاء گرداندهاند؟ اگر چنین چیزی صحت دارد آیا با اصول اداری و کاری شورا تطبیق دارد؟ آیا این شتابزدگی برای دریافت امضاء از اعضاء منطقی است؟ یا این که اساسأ اصل خبر کذب است و صحت ندارد؟
امیدواریم رییس شورای شهر نورآباد به این پرسشها پاسخ دهد و اگر اصل مطلب دروغ است تکذیبیهای صادر نماید. البته آقاي "هوشمند احمدیان" چندین بار دیگر مواردی را تکذیب کرده و با موضوع تکذیبیه چندان بیگانه نیست…
برای آنانی که با رسانهها سر و کار دارند و اخبار روز مملکت را پیگیری میکنند، تکذیبهای گاه و بیگاه مسئولین و سیاسیون لرستان به امری عادی تبدیل شده است.
این موضوع آنقدر عادی شده که حتی اگر مسئلهای که مانند روز روشن است و احیاناً دُم خروس آن نیز بیرون زده، تکذیب شود، برای کسی تعجّب آور نخواهد بود!