بر اساس آنچه در تاریخ آمده است، بزرگترین انقلاب مذهبی قرن در سال 1357 در ایران رخ داد تا کاخ طاغوت و ستم فروریزد و استبداد، دیکتاتوری مطلق، تباهی و فساد از هر منظر به زبالهدان تاریخ ریخته شود و به ازای هزینههای سنگین آن انقلاب، نظامی خدامحور و مردمسالار را جایگزین کند.
بیشک در تحقق این انقلاب مقدس که بهحق مزین شد به نام اسلام، آرمانی اصیل در درونش نهفته بود که توسط اسلام خواهان مجاهد آن دوره تبلیغ گردید و در این راه چه جانافشانیها که نشد و چه خونها که هدیه به مکتب اسلام نگردید ... و آن آرمان اصیل چیزی نبود جزء مبارزه با مفاسد و تنگناهای اقتصادی و اجتماعی که بهواسطه وجود ارتشاء و ربا و اختلاس ایجاد شده بود.
اما با گذر زمان مشاهدات عینی حاکی از آن بود که برخی متظاهر و جاهطلب، گاهی آرمیده در لوای دین و به آنی در فراقت کامل از دین، چنان بیتالمال را بیت الحال فرض کرده که گویی برخوان و بر ارث پدر خویش نشستهاند؛ و اهداف والای انسانهای سالم و پاکنهاد این انقلاب عزیز را به زیر سؤال برده و میبرند. هم آنان سالهاست لکه ننگی بر دامان این انقلاب آرمانی، منقوش کردهاند که فیالواقع حرکت و مسیرش، مملو بوده و هست از مقولات و مفاد و مفاهیم عزت بخش مبانی شرع و دین ولا غیر...
القصه: امروزه در شبکههای اجتماعی موج عظیمی از نارضایتیها از وضعیت موجود در باب اختلاسها از ارقام میلیونی گرفته تا میلیاردی مشهود است و نقدهای فراوانی بر رویه نظارت و بیتدبیری در مبارزه با این فساد عیان و انکارناپذیر، به اشکال متنوع، گاهی در قالب تصویری و متنی طنز و گاهی در شکل یادداشتی جدی و تند از سوی افکار عمومی در سطوح مختلف مطرح میشود.
از آنجا که بنمایهی اصیل انقلاب، ایجاد آرمانشهری نوین، منبعث از تفکرات نبی مکرم اسلام، آن امین و الگوی هر زمان، حضرت محمد مصطفی (ص) و عدالتپیشه و حافظ بیتالمالی چون علی مرتضی (ع) بود، هماو که عقیلش را رنجاند تا حقی از ناس بر گردنش در یومالحساب سنگینی نکند، بهتبع آن، نگارنده نیز بهمانند خیل عظیمی از جامعه اسلامی در رنج است و در عذاب، از اینکه عدهای نابخردانه، تیشه بر ریشه اصول وزین انقلاب و این نهضت عظیم خمینی کبیر میزنند و در به یغما بردن سرمایههای عمومی این ملت بیدار، فارغ از هراس از بازخواست و محاکمه، هم در محافل و محاکم دنیوی و هم در محفل و محضر یگانه دادآر هستیبخش، دستی ناب بر آتش دارند...
نمیدانم آن بیخبران از خدا، به چه میاندیشند؟ شاید تصورشان این است که هرگز نمیمیرند و باید از خون ملتی رنجدیده سرمایهای اندوخت تا قرنها سرمست زندگی دنیوی شوند... و یا شاید اینگونه میپندارند که حال که بر کرسی خدمت که از منظرشان بوی قدرت میدهد، تکیه زدهاند باید از سفره پهنشدهی قابل دسترسشان هم خورد و هم برد تا در روزی بهاحتمال تنگ و سخت و بحرانی (باز هم در خیالشان) مفری برای گریز داشته باشند و در آنسوی آبها محتاج بیگانهای نشوند...! و یا هزاران شایدهای دیگر...(خاوری و جزایری و امثالهم)
بهراستی در کجای این جهان به سر میبریم! بیشک آنکه آرمانشهر انقلاب عزیز ما را که حاصل خون صدها هزار شهید و رشادت صدها هزار ایثارگر است، دزدخانه تصور میکند خائنی است خفته در خون ملت که اگر او را مجال بیشتر دهیم در آیندهای نهچندان دور، ویرانکدهای از ایران را تحویلمان میدهد اما زهی خیال باطل...او (اختلاسگر) نه عرق میهن دارد که بتازد بر مفاسد و نه شهامت ماندن دارد که به وقتش بجنگد بر دشمن غاصب...
شرمآوراست زمانی که در رتبهبندیهای اعلامشده از منظر شاخصههای فساد اقتصادی توسط مراکز معتبر بینالمللی، ایران اسلامی را در ردههایی میبینیم که شایسته شعارها و تمدن اسلامی و ملی ما نیست...! حال آنکه در بلاد دارالکفر مغضوب از این حیث به شدت با مفاسد مبارزه میکنند و برخی مسئولین متخلس و مفسد چنان شخصیتشان خورد میشود که دگر باره کسی جسارت حتی اندیشیدن به کجروی را به خود راه ندهد و درواقع وجود قوانین سخت و برخوردهای ویژه دستگاههای نظارتی قوی، اما سالم، نفی فساد را تبدیل به یک فرهنگ عمومی کرده است.
به نظر میرسد از جمله دلایل افزایش این ضعف و بروز این پدیده منحوس، همان عادی شدن جریان آن در نزد مردمی است که چشمانتظار به برخورد مسئولیم محترم امر...فراموش نکنیم عدم برخورد قاطع با مفسدین مالی یعنی مرگ تدریجی اعتماد عمومی و در نتیجه سدکردن راه توسعه ملی...قدری جسارت به خرج دهیم و از نقد نهراسیم. باید نقاط ضعف را پذیرفت و در راستای ترمیم ساختارهای جامعه و دولت گام نهیم...این مهم باید مبدل به یک خواست و مطالبه فراگیر و همگانی شود تا شاید دزدان نوکیسه به خود آیند و حریم ملت و انقلاب و نظام را بیش از این نشکنند که البته امیر دریادار شمخانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی در مجتمع فرهنگی شهید بهشتی قوه قضاییه طی نشستی تخصصی رسانهها را تشویق به تبیین موارد اینچنینی نموده است.
اینک به عنوان شهروندی از میان میلیونها شهروند ایرانی به وضعیت اختلاسهای پیدرپی که حقوقم اعم از مادی و معنوی، بارها و بارها بر باد رفته که یک علتش برخی انتصابات ناشایست از میان دزدان بی دین، در سمتهای مدیریتی از خرد تا کلان بوده و به تأسی و به حمایت از پندار عارفانه مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) که در پیام گهربارش به شرح ذیل پدیدار است، از مراجع قضایی و نظارتی تعجیل و تسریع در برخورد با مفسدین اقتصادی و رانتخواران فرصتطلب را خواستاریم. قبل از آنکه ایرانی آباد را به مخروبهای در ناکجاآبادهای تاریخ مابعد مبدل کنند...
فرازی زیبا از پیام معظم له:
اگر چه مسئولان از مقابله با فساد اقتصادی استقبال کردند اما اگر به این توصیهها عمل میشد، هیچگاه دچار چنین حوادثی همچون فساد بانکی اخیر نمیشدیم. وقوع چنین مسائلی، ذهن و دل مردم را مشغول و دل بسیاری را نیز میشکند و آیا این سزاوار است که به خاطر عمل نکردن مسوولان، مردم به سبب این حوادث ناراحت شوند و حتی برخی امید خود را از دست بدهند.
از همان سالهای قبل بارها گفته شد که نباید بگذاریم فساد ریشهدار شود؛ زیرا با گذشت زمان، ریشه کنی آن بسیار مشکل میشود و سرمایهگذار پاکدامن و صادق را نیز مأیوس میکند، اما متأسفانه عمل نشد.«
نکته آخر آنکه ایران برای من و شمای ایرانی است. مطالبه گر مبارزه با اختلاس باشیم تا بیش از این شاهد ریشهدار شدن فساد نباشیم که در صورت استمرار این روند غلط و آسیبزا، فاجعه بزرگی را برای میهنم متصورم، حتی بدتر از یک جنگ سخت نظامی...میشود مانع شد و اعتلای ایران را در عالم واقع سر داد..."رمزش در این است ما بخواهیم، میشود."
کیانوش معمر/ دکترای علوم سیاسی