در حالی روزهای آینده وارد دومین ماه شروع فعالیت شورای پنجم میشویم که تاکنون اعضای این نهاد برای انتخاب شهردار به نتیجه نرسیدهاند و شاید یکی از دلایل اصلی این موضوع تأکید بر انتخاب شهردار غیربومی است.
همانگونه که پیش از این عنوان شد عدم اعتماد به نیروهای بومی سالهاست که الیگودرز را در اصل مهم مدیر پروری با مشکل مواجه نموده است.
امروزه بعضاً مردم ما ضمن قیاس توسعه و پیشرفت برخی شهرهای استان در تفکری غلط الیگودرز را از دیگر شهرها در سطح پایینتری قرار میدهند درحالیکه این شهرستان سرشار از مدیران و نخبگانی است که ایدهها و حرفهای بسیاری دارند ولی متأسفانه تاکنون به آنها توجه نشده است و همین عدم خودباوری باعث بروز بسیاری مشکلات شده است.
امروز اعضای شورای اکثر شهرها به این نتیجه رسیدهاند که باید از ظرفیت نیروهای بومی جهت مدیریت شهرداری استفاده نمایند.
هنوز یادمان نرفته که اعضای شورای چهارم غلام عباس یاراحمدی را باسابقه ۲۷ ساله مسئولیت شهرداری بهعنوان شهردار الیگودرز انتخاب و پس از مدتی و به هر دلیل او را استیضاح نمودند، اما اعضای چهارمین دوره شورای شهر بروجرد وی را بهعنوان سرپرست انتخاب نموده و با آغاز فعالیت شورای پنجم نیز با توجه به مطرحشدن گزینههایی همچون عیدی بیرانوند بازهم شورای جدید به انتخاب وی رأی داد تا بروجرد هم برای سکان مدیریت شهری به نیروی بومی اعتماد نماید.
بیشک اگر به سالهای پر فراز و فرود مدیریت شهرداری از بدو تشکیل شوراها تا به امروز گذری داشته باشیم شهرداران بومی فعالیتی قابلقبول داشتهاند.
اینکه بعضاً عنوان میشود شهردار باید سابقه شهرداری در شهری بزرگ را در کارنامه داشته باشد ایده خوبی است اما هنگامیکه به وضعیت شهرداریها نگاه میکنیم دیگر این ایده پاسخگو نخواهد بود.
وقتی شهرداری الیگودرز با مشکلات و چالشهایی نظیر بدهی میلیاردی و نبود درآمد پایدار و اتکا به دریافت عوارض و .... مواجه است و دستش در جیب مردم است، این شهردار نیست که گرهگشای مشکلات خواهد بود بلکه برنامهریزی و تدبیر شورای شهر است که میتواند ضمن ایجاد درآمد پایدار و استفاده از ظرفیت سرمایهگذاران بخش خصوصی در جهت کاستن از معضلات گامی اساسی بردارد و در این پروسه شهردار بهعنوان مجری برنامههای پارلمان شهری میتواند مؤثر باشد و در مسیر اجرای برنامهها شورای شهر با انجام نظارت مستمر از کج رویها جلوگیری خواهد نمود و درنهایت هنگامیکه مقرر است شهردار بر اساس برنامههای شورای شهر فعالیت نماید چه تفاوتی در بومی و غیربومی بودن وی است، کما اینکه مزیت شهردار بومی تعلقخاطر به شهر و شناخت جایگاه افراد جامعه نیز است.
امروزه با توجه به شرایط نامناسب اقتصادی که گریبان گیر تمام بخشهای کشور شده است و شهرداریها نیز بیش از دیگر مجموعهها گرفتار این معضل شدهاند وظیفه مدیریت شهری در پرداخت حقوق پرسنل و ارائه خدمات پیش پا افتاده خلاصهشده است و چنانچه مباحث عمرانی و اجرای پروژهای نیز مدنظر باشد با برنامهریزی شورای شهر و اجرای شهرداری صورت میپذیرد و گمان نمیشود در انجام اینگونه خدمات هم شهردار غیربومی و یا بومی تفاوت چندانی داشته باشند.
بههرحال شورای پنجم باید بدعت شکنی نموده و به نیروهای بومی که در شهرداری کم نیستند اعتماد نماید.
همچنین با توجه به عملکرد رضایتبخش مهندس بسحاق و رضایت پرسنل شهرداری انتخاب وی نیز بهعنوان شهردار میتواند مورد تأمل و بررسی اعضای محترم شورای شهر قرار بگیرد.
عباس شاه علی
امروزه بعضاً مردم ما ضمن قیاس توسعه و پیشرفت برخی شهرهای استان در تفکری غلط الیگودرز را از دیگر شهرها در سطح پایینتری قرار میدهند درحالیکه این شهرستان سرشار از مدیران و نخبگانی است که ایدهها و حرفهای بسیاری دارند ولی متأسفانه تاکنون به آنها توجه نشده است و همین عدم خودباوری باعث بروز بسیاری مشکلات شده است.
امروز اعضای شورای اکثر شهرها به این نتیجه رسیدهاند که باید از ظرفیت نیروهای بومی جهت مدیریت شهرداری استفاده نمایند.
هنوز یادمان نرفته که اعضای شورای چهارم غلام عباس یاراحمدی را باسابقه ۲۷ ساله مسئولیت شهرداری بهعنوان شهردار الیگودرز انتخاب و پس از مدتی و به هر دلیل او را استیضاح نمودند، اما اعضای چهارمین دوره شورای شهر بروجرد وی را بهعنوان سرپرست انتخاب نموده و با آغاز فعالیت شورای پنجم نیز با توجه به مطرحشدن گزینههایی همچون عیدی بیرانوند بازهم شورای جدید به انتخاب وی رأی داد تا بروجرد هم برای سکان مدیریت شهری به نیروی بومی اعتماد نماید.
بیشک اگر به سالهای پر فراز و فرود مدیریت شهرداری از بدو تشکیل شوراها تا به امروز گذری داشته باشیم شهرداران بومی فعالیتی قابلقبول داشتهاند.
اینکه بعضاً عنوان میشود شهردار باید سابقه شهرداری در شهری بزرگ را در کارنامه داشته باشد ایده خوبی است اما هنگامیکه به وضعیت شهرداریها نگاه میکنیم دیگر این ایده پاسخگو نخواهد بود.
وقتی شهرداری الیگودرز با مشکلات و چالشهایی نظیر بدهی میلیاردی و نبود درآمد پایدار و اتکا به دریافت عوارض و .... مواجه است و دستش در جیب مردم است، این شهردار نیست که گرهگشای مشکلات خواهد بود بلکه برنامهریزی و تدبیر شورای شهر است که میتواند ضمن ایجاد درآمد پایدار و استفاده از ظرفیت سرمایهگذاران بخش خصوصی در جهت کاستن از معضلات گامی اساسی بردارد و در این پروسه شهردار بهعنوان مجری برنامههای پارلمان شهری میتواند مؤثر باشد و در مسیر اجرای برنامهها شورای شهر با انجام نظارت مستمر از کج رویها جلوگیری خواهد نمود و درنهایت هنگامیکه مقرر است شهردار بر اساس برنامههای شورای شهر فعالیت نماید چه تفاوتی در بومی و غیربومی بودن وی است، کما اینکه مزیت شهردار بومی تعلقخاطر به شهر و شناخت جایگاه افراد جامعه نیز است.
امروزه با توجه به شرایط نامناسب اقتصادی که گریبان گیر تمام بخشهای کشور شده است و شهرداریها نیز بیش از دیگر مجموعهها گرفتار این معضل شدهاند وظیفه مدیریت شهری در پرداخت حقوق پرسنل و ارائه خدمات پیش پا افتاده خلاصهشده است و چنانچه مباحث عمرانی و اجرای پروژهای نیز مدنظر باشد با برنامهریزی شورای شهر و اجرای شهرداری صورت میپذیرد و گمان نمیشود در انجام اینگونه خدمات هم شهردار غیربومی و یا بومی تفاوت چندانی داشته باشند.
بههرحال شورای پنجم باید بدعت شکنی نموده و به نیروهای بومی که در شهرداری کم نیستند اعتماد نماید.
همچنین با توجه به عملکرد رضایتبخش مهندس بسحاق و رضایت پرسنل شهرداری انتخاب وی نیز بهعنوان شهردار میتواند مورد تأمل و بررسی اعضای محترم شورای شهر قرار بگیرد.
عباس شاه علی