بیشک پدیده انتخابات دوره پنجم شورای اسلامی شهر خرمآباد کسی نبود جز «ولیالله رستمی نژاد» دستفروش و شهروند خرمآبادی که با کسب 40 هزار و 80 رأی و با اختلاف بسیار زیاد نسبت به نفر دوم توانست وارد شورا شود. پس از موفقیت و پیروزی وی در شورا بلافاصله شبکههای مجازی و رسانهها و نشریات تیتر خود را به او اختصاص داده و در مورد او ایدهپردازی کردند.
گروهی وی را اسطوره و قهرمان و فردی باسواد و شاعر با تحصیلات کارشناسی زبان و ادبیات فارسی و حتی سیاسی خواندند که بنا بر دلایلی از کار معلمی کنار کشیده و گروهی دیگر او را تخریب کرده و پیروزی او را نشاندهنده رواج موج پوپولیستی میدانند که باعث شد وی با رأی خیرهکننده وارد شورا شود.
فارغ از اینکه او را قهرمان بنامیم یا تخریب کنیم بهتر است از دلایل و زمینههایی اجتماعی که باعث موفقیت او شد بحث کرد.
1- در حالی که اکثر کاندیداها با هزینههای گزاف و میلیونی وارد این عرصه شده و بعضاً تا مرز 200 میلیون تومان برای کسب پیروزی هزینه کرده بودند و شعار خدمت به شهر و مردم را سر میدادند، رستمی نژاد بدون هزینه تبلیغاتی و فقط با یک بنر و با شعار «کاندید بی ستاد» توانست نظر مردم را به خود جلب کند. بیشک یکی از دلایل پیروزی رستمی نژاد تبلیغات بیآلایش و ساده و به دور از هزینه او بود که باعث شد وی در قلب مردم جای بگیرد.
2- نوع تیپ و ظاهر متفاوت و ریشبلند و شغل دستفروشی و لحن صحبتهای او، برای مردم خود یک سوژه جذاب و سرگرمکننده و نوعی شوخی بود که مردم با نهادی مثل شورا انجام دادند و عدهای برای شوخی باسیاست به رستمی نژاد رأی دادند.
3- بخشی از جامعه رأی دادن به او را بهمثابه نوعی اعتراض قلمداد کردند. اعتراض به عملکرد افراد شورا در دور قبل و ادوار گذشته و همچنین رستمی نژاد را بهمانند یک قهرمان تصور کردند که نمیگذارد افراد در شورای شهر مرتکب تخلف مالی شوند.
4- تفکر همه یا هیچ در روانشناسی مردم هنوز هم پررنگ است و عدهای زیادی از مردم این اعتقاد را داشتند که اعضای شورا در دورههای قبلی هیچ کاری انجام ندادهاند، پس بهتر است این بار رستمی نژاد وارد شورا بشود اگر او هیچ کاری هم انجام ندهد اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
5- رستمی نژاد را میتوان نماینده قشر محروم و طرد شده و فراموششده جامعه خرمآباد دانست. او نماینده قشر حاشیهنشین گلسفید، کوی علیآباد، پاچنار، فلک الدین، کوی شرافت (اسدآبادی) اسبستان و پشته جزایری است با جمعیتی بالغبر 100 هزار نفر جمعیت. قشر و طبقه فراموششده جامعه که فقط مسئولین و ذینفوذین و سیاسیون در مواقع انتخابات سعی میکنند به این مناطق مراجعه کنند و صرفاً رأی آنها را جذب کنند. حال که اینگونه است بخشی از جامعه او را از جنس خود میدانستند و ترجیح دادند که وی کاندید آنها شود و با او هم ذات پنداری کردند.
6- بحران اعتماد به علم و فن و تخصص و افراد نخبه. خیلی از افرادی که کاندید شورا شده بودند در بنرها و پوسترهای تبلیغاتی خود را دکتر و مهندس خطاب کرده بودند و مردم خسته از این همه عناوین پرطمطراق دکتر و مهندس که در نمود عینی مردم کاری از پیش نبرده بودند. همچنین میتوان گفت نخبگان و تحصیلکردگان جامعه ما بهنوعی زبان ارتباطی با مردم را کمتر درک میکنند و در تئوریها و مواضع روشنفکرانه خود غرق هستند.
7- ضعف احزاب و لیستهای سیاسی در جامعه که گویا همچون پیمانکاران انتخاباتی فقط در موقع انتخابات فعال هستند و در بقیه ایام سال غایب هستند. این لیستها چون به یک باره یک هفته قبل از انتخابات بسته میشود مردم کمتر به آنها اعتنا میکنند؛ زیرا این لیستها و افراد عضو آن در کوتاهمدت در کنار هم قرار میگیرند و لذا این افراد نهاد ساز نیستند و همچون موج انتخاباتی میآیند و میروند پس تأثیرگذار نیستند.
8- ضعف نخبگان و تحصیلکردگان دانشگاهی و آکادمیک و عدم جدی گرفتن شورا توسط این قشر و همچنین شکاف نخبگان شهر با مردم که بتوانند تودهها را دنبال خود بکشند.
9- ضعف نهادهای مدنی و ngoها در شهر خرمآباد که بتوانند در بقیه ایام سال فعال بوده و پی گیر بخشی از مشکلات محلات و مردم باشند که بتوانند اعتماد مردم را به خود جلب کنند.
10- در پایان میتوان گفت آراء رستمی نژاد «فرا طایفهای» بوده است. بیشک رستمی نژاد از مناطق مختلف شهر بخصوص مناطق حاشیهنشین رای داشته است و عدهای زیادی از مردم حتی به او تک رای دادهاند.
با این تفاسیر بهتر است بقیه اقشار جامعه به رأی مردم احترام گذاشته و بهجای تخریب او در شبکههای مجازی به فکر قویتر کردن جامعه و نهادهای مدنی باشند. زین پس قضاوت در مورد رستمی نژاد باید معطوف به عملکرد او در شورای شهر باشد نه چگونگی انتخاب او ...
امین روشنپور (کارشناس ارشد جامعهشناسی)