به قلم: شیرزاد بسطامی
ای کاش عشق را
زبان سخن بود
لنز دوربین را میچرخانم زوم میشوم روی چهره آدمها، اتفاقها و خاطرهها
دوربین را میچرخانم تا از صداها، عکس بگیرم.
(قانون اساسی، نظام پارلمانی، احزاب سیاسی و مطبوعات آزاد)؛ چهار فرزند دموکراسی هستند که در خیابان جمهوری راه میروند و رسانه دست قانون اساسی را گرفته است با لباسهای مندرس، اما دلش قرص و چشمانش مغرور!
با همان چشمانی که به حروف سنگی میرزا صالح شیرازی در کاغذ اخبار نگریسته بود و با همان دلی که باامیرکبیر در وقایع اتفاقیه و با حبلالمتین در کلکته، اختر در استانبول، قانون در لندن، عروه الوثقی در پاریس، حکمت و ثریا و پرورش در قاهره هم قسم بود.
هنوز نام استبداد قجری که میآمد اخم میکرد و سینهاش همان ستبری بود که طلایهدار مشروطه، ملی شدن نفت و انقلاب ۵۷ بود.
به خانه که میرفت مدالهای افتخارش را دستمال میکشید؛ و برای علی کوچولو که در چهارراه بانک شیشه ماشینها را برق میانداخت و رضا شوتی که مدرک ارشد فلسفهاش را چند سالی است گرفته و میان دکارت و هایدگر و شوتی سواری و تیراندازی مأموران وظیفهشناس زندگی میکند، میگریست!
رسانه با خودش میگفت کاش میتوانستم قطرههای اشکم را در کشکان بریزم برای ماهیها و کشتزارها!
و چقدر دوست داشت مدالهای افتخارش را بفروشد تا برای سدهای ناتمام لرستان سیمان بخرد.
دوربینم را میچرخانم؛ روزنامه حماسهای است که خون را در رگان جوانان ایران به جوش میآورد.
باید تفنگم را بردارم و بروم به شلمچه دهه شصت به کردستان به هویزه و خرمشهر،
باید قمقمهام را پر از آب کنم برای خرمشهر و لرستان دهه نود. باید بر مزار ۶۲۰۰ شهید لرستان گل بگذارم تا شهید صارمی از خاک برخیزد و دوربینش را بردارد و بگوید شهدای لرستان هنوز فراموش نشدهاند.
ملا محمدجواد که فرنگ رفته، میگوید: مطبوعات در ایران جایگاهی که باید را ندارد. گسستگی تاریخ میان فرهنگ مکتوب در تمدن درخشان اسلامی ایرانی با فرهنگ نوشتاری جدید، نامهربانی رشد رسانههای جمعی و پیش افتادگی توسعه وسایل ارتباطجمعی الکترونیک، ناهمگونی فرهنگ بر آمده از رسانههای دیداری - شنیداری محدودیتهای توسعه فرهنگ نخبگان، ضعفهای ساختاری توسعه سیاسی و نهادهای مدنی و پیامدهای میراث استبدادی قرون متوالی مسائلی هستند که فرآیند توسعه مطبوعات را به بنبست کشانده است.
با خودم میگویم در لرستان تنها نان است که رسانه را به بیراه میبرد.
دوربینم را میچرخانم کوتولههای بسیاری خودشان را به خیابان جمهوری رساندهاند و دستشان را برشانه مطبوعات میاندازند و عکس یادگاری میگیرند و بعد لباسهای شیکشان را میتکانند و میروند.
امروز ۱۷ مرداد است و میبایست برای خبرنگاران پیام تبریک بنویسم.
روز خبرنگار مبارک