کمکم داریم به روزهای شیرین و پرشور و شعف انتخابات مجلس نزدیک میشویم. روزها و شبهایی رؤیایی که مردم در آن برای چند روز هم که شده طعم عزت و احترام را هرچند بهصورت مصنوعی میچشند و معنی این جمله که ولینعمت مسئولان کشور و شهرشان هستند را تا حدودی درک میکنند.
جوانان بیکاری که تا دیروز حتی توسط پدر و مادرهایشان هم به فراموشی سپرده شده بودند حالا مهم میشوند و هر جا که میروند به احترامشان میایستند و هزار جور با آنها اظهار همدردی میکنند.
وعدههای شیرین و آبدار هم که نوبر این روزهای خاطرهانگیز است، میشود لوازم پذیرایی از این بختبرگشتگانی که از اقبال نامراد و شانس بد دقیقاً در دوران گذار جامعه از سنتی به مدرن به دنیا آمدهاند و یکباره خود را در آستانه عصر ارتباطات و عصر اطلاعات و عصر دهکده جهانی و خیلی عصرهای دیگر دیدهاند.
تازه از شانس خوب ما امسال انتخابات در اسفندماه برگزار خواهد شد و این شور انتخاباتی با شوق و ذوق روزهای پایانی سال قاطی میشود و حتماً حسابی میتوانیم از خجالت شهرداری و رفتگران محترم تحصیلکرده و فرهیختهاش در بیاییم و ما هم مثل بعضی کشورها که در یک روز خاص جشن پرتاب گوجه و هندوانه و هزار و یک چیز دیگر میگیرند، جشن پرتاب پوسترهای انتخاباتی و کارتهای ویزیت بگیریم. تازه هر شب هم میتوانیم از سفرههای رنگین و گستردهی کاندیداها بهرهمند شویم و خلاصه یکی دو ماهی دلی از عزا در بیاوریم.
فقط حیف که بعضی از این کاندیداهای محترم برای رسیدن به آن صندلیهای سبز و بلند که حتماً هم خیلی نرم و راحت هستند شروع میکنند به بداخلاقی و دعوا و مرافعه و این کارناوال شلوغ و جذاب را به هم میریزند و زهرمار ما نمیکنند.
راستش در این چند سطر نمیخواهم از ویژگیهای یک نماینده مجلس بنویسم و یا اینکه در چند دوره گذشته این بزرگواران چه خدماتی به مردم ارائه دادهاند. چون میدانم بعد از اینهمه سال تجربه انتخاباتی و فرستادن آدمهای مختلف به مجلس، مردم بهقدر کافی دانا شدهاند و امروز خیلی بیشتر از هر کارشناسی میتوانند تشخیص دهند که کدام کاندیدا توانسته است در مجلس نمادی از فرهنگ و هویتشان باشد و کدام نامزد اگر به مجلس برود مایهی آبروریزی خواهد شد.
تنها میخواهم از زبان مردم چند نکته به عزیزانی عرض کنم که در معادلات خود متوجه شدهاند توان خدمت به مردم را دارند و حالا میخواهند این مسئولیت بزرگ را بر عهده بگیرند و چهار سال وکیل مدافع این مردم کمتوقع یا بهتر بگویم بی توقع بشوند.
نامزدهای محترم ورود به مجلس شورای اسلامی!
1. اشتیاق شما برای رسیدن به کرسی خدمت به مردم برای ما قابل درک است اما این موضوع که به خاطر ما حاضرید حتی از زندگی خودتان هم بگذرید و اینهمه هزینهی شام و ناهار متحمل بشوید راستش کمی برایمان غیر قابلهضم است. حالا اینکه شما خودتان هزینهی اینهمه پذیرایی را متقبل میشوید یا کسان دیگری این دلسوزی را در حق شما و ما میکنند مسئلهی دیگری است؛ اما خدمتتان عرض کنم که ما حالا خیلی خوب میفهمیم، نمایندهای که میلیاردها تومان هزینهی تبلیغاتاش میشود، چهار سال که هیچ چند تا چهار سال دیگر هم لازم دارد تا محبتهای این دایههای دلسوزتر از مادر را جبران کند.
2. اینکه زحمت میکشید و بیوگرافی سایر کاندیداها و خانواده و اقوامشان را در میآورید تا ما را روشن کنید که فلان کس اینکاره بوده و پسرش این ماشین را سوار شده نشاندهندهی اوج تلاش شما برای روشنگری در جامعه است، اما خواهشاً بگذارید این وظیفه را کسان دیگری انجام دهند و شما به وظایف اصلی خودتان بپردازید. آخر اینهمه رسانه و مطبوعات و خبرگزاری و گروه مجازی به درد همین کارها میخورند و لازم نیست شما اینهمه برای ما هزینه کنید و زحمت چاپ و توزیع انبوه شبنامه و اطلاعیهها را بکشید.
3. نامزدهای عزیز ورود به بهارستان، لطفاً بهجای اینکه اینهمه برنامهریزی جامع بکنید برای تخریب رقبا و همسنگرانتان، کمی دربارهی جامعهی خودتان و فرصتها و ظرفیتهایی که میتواند برای آن مفید باشد تحقیق و برنامهریزی کنید. لطفاً بروید و قوانین داخلی مجلس را مطالعه کنید تا لازم نباشد آنجا برایتان کلاس بگذارند و تازه توجیهتان کنند که فرق یکفوریتی با دوفوریتی در چیست. خواهشاً کمی درباره بودجه مطالعه کنید و اینکه سهم ما از این برنامههای پنجساله که به سرعت باد میآیند و میروند چه میتواند باشد؟
4. باید خدمتتان عرض کنم که امروز دیگر مردم به قدری فهیم هستند که یک عکس، مبنای تصمیم گیریشان نباشد. هرچند میدانم جادوی هنر گرافیستها و فتوشاپکارهای عزیز به اندازهی کافی برایتان وسوسه کننده هست، اما خواهشاً این را هم بدانید که امروز مردم متوجه شدهاند یک تصویر بسته دلیلی نمیشود برای تخطئه کردن یک کاندیدا و متقاعد کردن مردم به اینکه شما صلاحیت بیشتری از او دارید. امروز مردم بیشتر از هر زمانی منتظرند ببینند خود شما چه در چنته دارید. پس اگر هم میخواهید از کاندیدایی انتقاد کنید، با مدارک و شواهد واقعی و رسمی او را به چالش بکشید که دیگر دوران عوامفریبی تمام شده و مردم خیلی خوب تفاوت حقیقت و دروغ را متوجه میشوند.
5. اساتید بزرگوار؛ نامزدهای فرهیخته دهمین دورهی مجلس شورای اسلامی؛ لطفاً کمی هم به شعور مخاطبان و مردمی که قرار است به شما رأی بدهند احترام بگذارید و اینهمه وعدهی توخالی که توان اجرایش را ندارید به آنها ندهید. همه ما خوب میدانیم مشکلاتمان آنقدر کوچک نیست که چند نمایندهی مجلس بتوانند در طول چهار سال همهی آنها را حل کنند. پس بیخودی اینهمه با الفاظ بازی نکنید و واقعیت را بگویید. مطمئن باشید مردم اینطور بیشتر به شما احترام خواهند گذاشت. تازه حتی اگر رأی هم نیاورید بهتر از این است که چهار سال بگذرد و در دوره بعدی این عزت و آبرویی که برای خودتان در طول سالها به دست آوردهاید را هم از دست رفته ببینید.
6. دوستان عزیز کاندیدا؛ خوب میدانم که الآن با تیمهای تبلیغاتی خودتان دارید نقشه میکشید که تمام شهر را با پوستر و بنر کاغذ دیواری کنید و کارناوالهای سواره و پیادهتان خیابانهای شهر را قفل کنند؛ اما فراموش نکنید که مردم رشید ما حالا خوب میفهمند که نمایندهای که در تبلیغات خودش قانون را رعایت نکند و نظم و انضباط شهر را به هم بریزد نمیتواند گزینهی خوبی برای وکالت آنها آنهم در حساسترین و مهمترین مرجع قانونگذاری کشور باشد؛ بنابراین شما که قرار است قانونگذار این کشور شوید، خودتان قانون را نقض نکنید و بیشتر از هر کس دیگری به آن پایبند باشید. ضمناً خواهشاً به این فتوشاپچیهایتان بسپارید که به جای کار روی عکس این و آن برای جعل و توزیع در فضای مجازی یا استفاده در چاپ شبنامهها، کمی روی گرافیک و زیبایی پوسترهایتان کار بکنند تا حداقل بهرهای هم از هنر آنها ببریم و مجبور نباشیم صبح تا شب پوسترها و بروشورهای بیروح و فاقد اندک جذابیت هنری آنها را بر در و دیوار کوچهها و خیابانهای شهرمان تحمل کنیم.
7. نامزدهای عزیز! ما احساس مسئولیت شما را نسبت به خانواده، اقوام و آشنایانتان خوب درک میکنیم و اصلاً هم از شما انتظار نداریم که بین عزیزان خود و دیگران فرق نگذارید و همه را با یک چشم نگاه کنید، تنها خواهشی که از شما داریم این است که حداقل در بین دوستان و اقوام محترمتان اصل شایستهسالاری و تخصصگرایی را رعایت کنید و دست آنها را در رشتهای که تخصص و توان کار دارند بند کنید. بالاخره اقوام شما هم جزء آمار بیکاری استان حساب میشوند و هماینکه آنها را استخدام کنید کار بزرگی برای حل مشکل بیکاری این شهر و استان کردهاید.
8. سروران ارجمندی که داوطلب خدمت به مردم شدهاید! هرچند میدانم که وظیفهی قانونی شما تنها قانونگذاری است و بیشتر انتظاراتی که از شما داریم جزء شرح وظایفتان نیست؛ اما اگر موفق شدید و به مجلس راه پیدا کردید، لطفاً این مردم را فراموش نکنید و اگر نمیتوانید در شهر و دیار خودتان بمانید و حتماً باید ساکن مرکز شوید حداقل زود به زود بیایید و با موکلینتان دیدار کنید و از نزدیک با دردها و مشکلاتشان روبرو شوید تا خدای نکرده در شلوغی و هیاهوی پایتخت، این مردم صمیمی و صادق را فراموش نکنید و وقتی رأی خود را به آن گلدانهای معروف میریزید در بین همه متغیرها و معادلات ریز و درشت و آن همه تبصره و بند و ماده واحده، اینمردم شریف که واقعاً شایستگی و لیاقت بهتر از اینها را دارند گم نشوند.
9. از ما به شما نصیحت، اگر به امید خدا راهی مجلس شدید فراموش نکنید که چشم به هم بگذارید چهار سال تمام میشود، حالا اینکه آیا واقعاً این فرصت برای حل انبوه چالشها و معضلات اجتماعی کافی هست یا نیست به خودتان مربوط میشود، پس لطفاً هرچه در چنته دارید روی دایره بریزید تا شاید فرجی شد و در این مدت توانستید معجزهای برای حل این مشکلات عظیم بکنید. تا چهار سال آینده با این سؤال کلی، مبهم و تکراری که «چه کردید؟» مواجه نشوید.
در خاتمه باید خدمتتان عرض کنم که خواهشاً فراموش نکنید در قبال این مسئولیت خطیر و پُر زحمت باید به زودی در پیشگاه قادر متعال و وجدان عمومی پاسخگو باشید. پس در همهی ارزیابیها و سبک سنگینهایتان به فکر داشتن پاسخهایی قانعکننده برای روز حساب هم باشید. لطفتان مستدام.
نسيم عباسي
منبع: نشریه کاسیت