دانشگاه آزاد اسلامی از ثمرات انقلاب اسلامی بوده و در تاریخ بیش از 30 سال سابقه درخشان خود، منشاء خیر و برکات زیادی اعم از تربیت نیروهای تحصیلکرده در قالب دانشجو و هم ایجاد اشتغال برای مردم اعم از استاد، کارمند، راننده، نگهبان و ... بوده است.
اما دانشگاهی که به فرمایش رهبر معظم انقلاب مبداء بسياري از تحولات بوده و کارش انسانسازی میباشد، نباید گاهی اسیر سلیقهبازی شده و باعث بیاحترامی به قشر دانشجو شود. اگر قرار باشد دانشجویی که جهت یادگیری علوم به شهری دیگر میرود مورد کملطفی و بیاحترامی کارمندان دانشگاه قرار گیرد، یقیناً بازخورد این عمل به ساکنین آن شهر تعمیم داده ميشود و لذا در این قضیه، نقش کارمندان دانشگاه بیشتر نمود پیدا میکند.
چندي پيش در يكي از واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي شهرهاي استان، اقدامي ناخوشايند روي داد. بد نیست بدانید که بیشترین دانشجویان اين واحد دانشگاهي از سایر شهرستانهای استان لرستان میباشند که با توجه به تمرکز برخي رشتههاي خاص تحصیلی در اين واحد مشغول به تحصیل میباشند.
ماجرا از اين قرار است يكي از دانشجویان کارشناسی ارشد مهندسي توسط کارمندان اين دانشگاه مورد بیاحترامی قرار گرفت و پیراهنش توسط كاركنان حراست دانشگاه پاره شد.
به گفته اين دانشجو، کارمندان دانشگاه علاوه بر برخورد فيزيكي، با کنایههای قومیتی او را مورد بیاحترامی نیز قرار دادهاند.
سوال اینجاست که چرا این اتفاق در یک دانشگاه و مکان فرهنگی رخ داده است؟! آیا مسئولین دانشگاه نباید به این رفتار کارمند خود كه موجب بدنامي دانشگاه و شهر آنها ميشود واکنش نشان دهند؟ به فرض اين كه دانشجو در اين ماجرا مقصر باشد، بایستی پیراهن او را پاره کرد و به او و قوميتها اهانت كرد؟!
بیشک اين واحد دانشگاهي از کارمندان محترمی نیز بهره میبرد و لازم است جانب انصاف را در اين خصوص رعايت كرد اما به هر حال اين معضل در اكثر نهادهاي لرستان وجود دارد كه عدهاي قصد دارند به خاطر خودشيريني براي مافوق، سليقهاي با مردم رفتار نمايند، لذا اگر راه برخورد فيزيكي در منظر يك انسان بافرهنگ، آخرين راه است، آنها اين راه را قبل از هر راه ديگري انتخاب نموده و آبروي مردم را در انظار عمومي به باد سخره ميگيرند و متاسفانه نظارت مستمر و قوي هم كه اين روزها حلقهي مفقوده بر اكثر نهادهاي استان ماست.
به هر حال اهميت موضوع از اينجا مضاعف ميشود كه اين اتفاق ناخوشايند در يكي از مراكز فرهنگي روي داده است. دردآورتر اين كه كساني كه ادعاي فرهنگ دارند و مدام دم از آن ميزنند، با رفتار و گفتار ضدفرهنگي خود نشان ميدهند كه عملاً جز شعار، چيزي از آن ندانسته و آنچه لايق و صفت بارز خودشان است را به ساير قوميتها و مردم نثار كردند.
همان طور كه ذكر شد، به جاست از رفتار شايسته برخي كاركنان اين مركز دانشگاهي نيز ياد شود كه در مقابل چنين افراد از خود راضي و ضدفرهنگي، با مرام و منش درست، رفتار نمودهاند تقدير نمود و به خاطر داشت هيچگاه نبايد رفتار برخي اشخاص بيفرهنگ را به كل جامعه تعميم داد وگرنه همچنان كه برخي افراد هتاك در اين دانشگاه چنين كردند و به قوميتهاي استان توهين نمودند، بايد خودشان را نيز در زمرهي چنين كساني به حساب آورد كه بويي از فرهنگ و مردمداري نبردهاند!
اين قبيل افراد لازم است بدانند با هر معيار و متري كه ديگران را بسنجند، آنها نيز روزي با همان معيارها سنجيده خواهند شد.
حال اگر اين واحد دانشگاهي جزء مجموعههاي فرهنگي استان است، مسئولان دانشگاه بايد به اين قبيل افراد آموزش دهند كه اگر هم نياز به برخورد از نوع فيزيكي هست، آن را در حادترين شرايط و به عنوان راه آخر بايد برگزيد نه اين كه آبروي ديگران كه ولينعمت آنها هستند و با شهريه اين افراد اتزاق آنفراهم ميشود را بازيچه قدرتنمايي خود قرار داده و به منظور خوشخدمتي، با ديگران برخورد ضدفرهنگي و ناشايست نموده و نمك بخورند و نمكدان بشكنند.
اقدام ناپسند فيزيكي چنين افرادي زماني زشتتر جلوه ميكند كه به منظور توجيه كار ناشايست خود، با کنایههای قومیتی سعی در لاپوشاني ضعف فرهنگي خويش دارند. در اين صورت فقط بايد به حال مدعيان فرهنگ گريست.
ارسال كننده: م- ب