اقدامی که فی نفسه یک کار ارزشمند و راهبردی است تا مسوولان بالادستی در جریان امور مناطق مختلف کشور قرار گیرند و صد البته تقسیم و تخصیص بودجه را بر اساس اولویتهای واقعی و مشکلاتی که لمس کردهاند، هدایت کنند.
یکی دیگر از اهداف سفرهای استانی مسوولان ملی، برآورد عملکرد مدیران زیردستی در استانها و البته ارزیابی رضایتمندی عمومی از عملکرد این مدیران است که در قالب دیدارهای مردمی و بازیدهای میدانی محقق میشود.
بدون شک سفرهای استانی مسوولان ملی ضروری و کارگشا است و مردم نیز به آن اعتقاد دارند اما همین نکته مثبت در نظام خدمتگزار جمهوری اسلامی، طی دهههای گذشته تا حدودی دچار یک حاشیه شده است که چنانچه روند آن متوقف نشود چه بسا آسیب آن در سالهای بعد، متوجه اعتماد عمومی مردم شود وامید و اعتماد شهروندان به دولت و نظام را کاهش دهد.دو آسیب جدی در سالهای اخیر همواره متوجه ماموریتها و سفرهای استانی مسوولان ملی در هر رده و جایگاهی بوده است:
نخست پذیرایی از مسوولان و تیم همراه آنها بعضا هزینههای بسیاری را بر دوش استانها میگذارد.
در بسیاری از سفرهای استانی مسوولان، تعداد افرادی که مسوول مربوطه را همراهی میکنند و عموماً به عنوان " تیم همراه" شناخته میشوند، بیشتر از تعداد موردنیاز است، به بیان دیگر میتوان برخی از افراد را که به همراه مسوول وارد استانها میشوند، از سفر حذف کرد و لطمهای هم به کیفیت سفر وارد نشود.
بنابراین انتخاب درست و بهاندازه همراهان مسوولان در سفرهای استانی باید موردتوجه قرار گیرد و از طرفی میتوان استانداردی برای پذیرایی سفرهای استانی تعریف کرد به این صورت که سقف مشخصی برای هزینههای اقامت، اسکان و حتی پذیرایی در نظر گرفت و به استانها ابلاغ کرد تا از هزینههای بدون حساب و کتاب و بعضاً سو استفادههای مالی جلوگیری شود.
آسیب دوم، مسأله تأمین سوغاتی برای مدیر و تیم همراه وی است که در اغلب استانها به یک رسم و بدعت هرچند غلط تبدیل شده و همچنان ادامه دارد، رسمی که اگر حذف و هزینه کرد اعتبار آن حتی منجر به حل مشکل یک شهروند گرفتار شود بازهم باید در انجام آن تجدیدنظر کرد.
یکی از این روندهای غلط و مخرب، گاهی تقبل هدایای گران برای قیمت مدیرانی است که از تهران به استانها به ماموریت یا بازرسی میروند و البته در زمان حضور نیز با توجیه مهماننوازی، اسراف و حیفومیل بیتالمال وگاهاً اشرافیگری هم ممکن است صورت میپذیرد.
این بدعت نابجا در زمان برگشت هم به بهانه سوغاتی و رسم مهماننوازی توجیه میشود که نتیجهای جز هدررفت بیتالمال و کاهش اعتماد عمومی مردم نخواهد داشت.
متأسفانه روند دگرگونی ارزشها و ادامه بدعتهای غلط برخی از دولتمردان و مدیران، هنوز به قوت خود باقی است و دولت انقلابی میبایست داراى برخى مختصات هندسى و ویژگیهای منحصر به فرد در مدیریت انقلابی باشد و این بدعتهای نابجا را حذف کند.
این روند، آسیبهای بسیار مخربی در امور بازرسی و برخورد قاطع با کمکاران و متخلفان با چاشنی اغماض در پی دارد و باعث عدم شناسایی جهادگران متخصص و خدمتگزاران واقعی میشود.
میتوان برای مدیران یک دوره آموزش و کاربرد نکات مدیریتی نهجالبلاغه اجباری میشد و بخشنامهای جهت کنترل این سنت غلط که با پوشش سوغات و مهماننوازی ادامه یافته است به سراسر کشور صادر میگردید.دکتر محمد میرزایی حیدری
دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان