سفرنامه حسین شجره به لرستان
به كوشش: محمدجعفر محمدزاده
ناشر: طهورا
نوبت چاپ: اول- ارديبهشت 1395
مركز پخش: انتشارات شاپورخواست 09163984011
قطع: رقعي
شمارگان: 1000 نسخه
تعداد صفحه: 128
شابك: 8-02-7733-600-978
شماره كتابشناسي ملي: 3791036
قيمت: 10 هزار تومان
سید حسین شجره، نویسنده، شاعر، مترجم و رونامهنگار(۱۲۷۱_۱۳۶۱ش) در سامان از توابع استان چهار محال و بختیاری به دنیا آمده است.
پس از خواندن دروس مقدماتی، در اصفهان و سپس در تهران ادامه تحصیل میدهد. از جوانی به نویسندگی و روزنامهنگاری روی میآورد و در روزنامههای ایران و کیهان و مجلههایی چون یغما، دانش، تعلیم و تربیت، مهر و وحید مقالات و نوشتههایش منتشر میشده است. لیسانس حقوق میگیرد و به استخدام دادگستری در میآید.
در دوره خدمت خود سفرهای مختلفی به استانهای لرستان، یزد و ایلات قشقایی میکند و آنگونه که بر میآید، سفرهای او در پی انجام مأموریتی اداری بوده که در حین سفر ، خاطرات خود را جداگانه نوشته است.
در سالهای ۱۳۱۶-۱۳۱۸ شمسي به مناطقی از لرستان شامل: خرمآباد، دلفان، طرهان، سلسله، پلدختر، چگنی، بالاگریوه، زاغه، چغلوندی و نیز مناطق الیگودرز، ازنا، بروجرد، نهاوند و ملایر سفر میکند.
آنچه اینک تحت عنوان «سفرنامه حسین شجره به لرستان» منتشر شده است، گزارش بخشی از این سفرهاست که پس از تصحیح و پینوشتهای لازم، از سوی انتشارات طهورا با همکاری نشر شاپورخواست به زیور طبع آراسته شده است.
سفرنامه شجره پس از «سرسخن» که مشتمل بر معرفی شجره و چگونگی تصحیح و تدوین و توضیحاتی ضروری است، با مقدمهای از حسین شجره آغاز میشود، مقدمهای که با نگاهی به پیشینه قوم لر در اسناد تاریخی و ضرورتهای توسعه و توجه به لرستان آغاز میشود و در ادامه شرح نسبتاً مبسوطی راجع به خرمآباد، اعم از ابنیه و اماکن و وضعیت زندگی مردم و شهر خرمآباد در سال ۱۳۱۸ رابیان میکند که با تصاویری که بدان افزوده شده، ملموس و خواندنی شده است.
از گردنه نوژیان و مناطق بکر بخش پاپی و جنگلهای انبوه آنجا میگذرد و وارد حوزه چگنی میشود و از دقایق و ظرایفی که میبیند سخن میگوید.
از پل کاکارضا به سلسله و دلفان میرود و چشمهسارها و سرابهای زیبای این مناطق را توصیف میکند، با مردمان آن به گفتگو مینشیند و مشاهدات و شنیدههایش را ثبت مینماید. از ایلات و طوایف دلفان میگوید، اقتصاد و معیشت مردم را توصیف و تعریف و نقد میکند.
در سفری دیگر، راه بالاگریوه پیش میگیرد و خواننده را از ملاوی و تونل معمولان با خود به سرچشمههای آبشار افرینه میبرد و سیراب میکند و به سرزمین پلدختر میرساند.
در مسیر چغلوندی و زاغه، دهستانهای این مناطق را معرفی میکند و از سالهای ناامنی و محرومیت سخن میگوید و هر ازگاهی سخن خود را با داستان و شعر یا افسانهای از سرزمینهای دور میآمیزد.
به راه طرهان قدم میگذارد و عرض و طول منطقه را به دقت تشریح میکند. از کشاورزی و دامداری منطقه و مقایسه آن با سایر مناطق لرستان مینویسد، عمارتها و حاکمان و دستهبندیها را معرفی مینماید و از عجایبی که دیده است سخن میگوید و توصیههایی برای توسعه منطقه ثبت میکند.
شجره در بخش پایانی سفر خود از ضرورت بهبود امنیت، منافع فراوان درخت بلوط، رودخانهها و پلها و ضرورت حفظ و ترمیم آنها، روحیه لرهای لرستان و در نهایت با ذکر شعری زیبا از میرنوروز شاعر لرستانی سفرنامه خود را پایان میدهد.
به رغم همه این زیباییها، شجره در سفرنامه خود نتوانسته شیفتگی و تعلقات عمیق خود به اقدامات حکومت وقت را کتمان کند، تا جایی که گاه دچار اغراق و تعارض و حتی نادیده گرفتن پیشینه فرهنگی لرستان نیز میشود، اما با این حال چیزی از ارزشهای فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی ادبی و مردمشناسی اثر او کاسته نمیشود.
انتشار این سفر نامه پس از تصحیح و اصلاح، همراه با تعلیقات و توضیحات لازم و تصاویر مرتبط صورت گرفته است.
بر روی جلد عکسی از دورنماي قلعه فلکالافلاک مربوط به سال ۱۳۰۷ش و بر پشت جلد تصویری از طبیعت زیبای شقایق و درخت بلوط ، ظاهر کتاب را بومی و منطبق با محتوا کرده است.
محمدجعفر محمدزاده