راز ماندگاری و توجه به فوتبال علل بسیاری دارد که البته مهمترین آنها نیستند و نميتوان شاخصهي خاصي را از بين آنها برجسته كرد و نسبت به ساير عوامل بيتفاوت بود.
با سیاسی شدن فوتبال و ورود غیرورزشیها و سیاسیون و نيز ترزیقهاي میلیاردی به این رشتهي جذاب و پرطرفدار با اهداف مختلف از جمله شهرت، خدمت، توسعه جهت پيش برد اهداف ورزشی و سیاسی، گسترش فوتبال، کسب درآمد، کمک به تخلیه هیجانهای نوجوانان و جوانان، مطرح كردن فوتبال کشور در دنیا و ... میتوانند برخي از رازهای ماندگاری فوتبال باشند.
اما آیا فوتبال در چنین وضعیتی به شکل دارو یا مسکنی شگفتانگیز، توانسته برای جامعهي ما موثر و مفید باشد؟! یک توپ22 بازیکن و هزاران تماشاگر و میلیونها احتمال برای هر لحظه از بازی که در خیال بازیکنان، تماشاگران و بینندگان ساخته و پرداخته میشود، نشان از فراگیر بودن این رشته ورزشی دارد.
با کمی تامل به این نقطه میرسیم که فوتبال با تمام حواشی و هیجانات مثبت و منفی و رازهای ماندگاریاش که به وسیله ورزشیها و سیاسیون رقم زده شده، نتوانسته به عنوان مسکن براي استاني محروم مثل لرستان موثر باشد.
متاسفانه نه آنهایی که برای شهرت آمدند نه آنهایی که برای کمک و توسعه فوتبال و نه سیاسیون، آن طور كه بايد و شايد نتوانستند با استفاده از ظرفيتها و كارايي عظيم ورزشي، اقتصادي و اجتماعي فوتبال، دردي از درهاي جوانان لرستان آن طور كه بايد و شايد دوا نمايند.
اما چه عواملی باعث شده که لرستان از این همه فاکتورها چیزی نصیبش نشود و از تجربیات تلخ پيشين درس عبرت نگیرد؟
گذشته از آن که از موارد ذكر شده، عملکرد مسوولان محلی در توسعهنیافتگی فوتبال لرستان که اكثراً شاهد در جا زدن آن بودیم، بیتاثیر نبوده است.
اگر به یک دهه گذشته برگردیم به خوبی متوجه میشویم که در کنار زحمات و ازخود گذشتگیهای عدهای از بازیکنان، مربیان و عوامل مدیریتی استان، شکست در مسابقات مختلف را شاهد بودیم که متاسفانه از شکستها و تلخیها درس نگرفتیم و به رويه منفي در اين عرصه ادامه دادیم.
امسال نیز با کمکهای مسوولان ورزش و هیات فوتبال استان تیمی از لرستان با نام خیبر خرمآباد که دارای پیشینه و سوابقی خوب نزد مردم و جامعه فوتبال است را روانه لیگ دو کشور کردهایم که از همین ابتدای کار صدای اعتراض و انتقاد مربی تیم به خاطر توجه و نبود امکانات بلند شده، لذا به یاد همان فاکتورهای ابتداي مطلب میافتیم که گفتیم معلوم نیست بر چه اساسی، توجهی به فوتبال ما نمیشود؟
هواداران، بازیکنان و بعضی مسوولان زحمتکش فوتبال از تکرار روزمرگی به تنگ آمده و دیگر طاقت مشاهده عدم موفقیت فوتبال لرستان را در پایینترین سطوح ندارند،لذا میطلبد آن دسته از مسوولانی که خود را ورزشی میدانند و رویای لیگ برتری در سر میپروراندند، اكنون دست به کار شوند و برای یک بار هم که شده با قاطعیت تمام به اوضاع این تیم كه خوب هم نتيجه گرفته از نظر مالي سامان بخشند.
از طرفی، آن دسته از مسوولان که چند ماه قبل با اعلام خبر حضور در ورزش و تیمداری در سطح لیگ يك کشور، همه را امیدوار به عملیاتی کردن این موضوع ساختند، الآن در نزديكي گنجي بيصاحب قرار گرفتهاند و به جاي اين كه بودجه اين شهر و استان را به صورت ميلياردي پاي غريبهها براي خريد امتياز و آوردن بازيكمن غيربومي كنند، الآن با يك هزارم آن هزينهها ميتوانند خيبر را از ليگ دسته دو به دسته اول بفرستند.
اينها را نوشتيم تا به اطلاع مسوولاني كه شعار حمايت از ورزش را سر دادند و قصد تيمداري داشتند برسانيم كه همه چيز مهياست تا با برنامهريزي و نيز اقدام به موقع، اقدامي مفيد در اين زمينه صورت پذيرد.
به راستی جوانان محروم و بیکار ما چه گناهی کردهآند که بايد وعده و وعیدها و شعارهای افرادی را تحمل کنند که رفتارشان در قبال ورزش و سلامت برای هیچکس قابل تحمل نیست؟! اینجاست که باید به حال فقر مالی ورزش لرستان گریست و فقر فرهنگی حاکم بر ورزش استان را هم محكوم كرد.
این جوانان مستعد، تشنه رشد و تعالی هستند، پس بیاییم دین خودم را به آنان ادا کرده و اگر هم توان حمایت و کمک به آنها را نداریم، بیهوده وعده و وعيد ندهيم!
سید احمد موسوی
این مطلب در ضمیمه لرستان روزنامه خبر ورزشی منتشر شده است
دیدگاهها