نميدانم شما هم با افرادي برخورد داشتهايد یا نه که سعي ميكنند همه چيز را به نفع خودشان مصادره كنند؟ اين موضوع زماني منجر كنندهتر است كه اين قبيل افراد متوجه شوند در زمينهاي كه آنها قصد دارند خود را مطرح كنند، كسي اطلاعات خاصي ندارد، لذا به راحتي ميتوانند خود را بر افكار سايرين تحميل نمايند، در حالي كه اگر اندكي در اسناد و مدارك به جاي مانده از گذشته جستجو كنيم، به چيزهايي غير از ادعاهاي اين افراد بر ميخوريم!
به همين دليل مطلبي طنز در اين خصوص نوشتهام با اين اميد كه هر كسي سعي كند، خودش باشد و حق و حرمت ديگران را نيز نگه دارد به خصوص آنها كه دستشان از دار دنيا كوتاه شده است ...
***
آقا اجازه! واضح و مبرهن است و بر کسی پوشیده نیست که تاریخ ورزش جهان در ديار ما بر دو بخش است!
بخش اول از روزی است که من مسئول یک هیات ورزشی شدم این طرف تاریخ است و قبل از مسئول هیات شدن من، آن طرف تاریخ است!
آقا اجازه! همه به خوبی میدانند و صد البته اگر هم ندانند من یک جورهائی بهشان خواهم فهماند که اگر من نبودم آن ورزش بهخصوص که من رئیسش هياتش هستم هم در روی کره زمین نبود!
آقا اجازه! مدتهاست میخواستم بگویم که با درایت و تدبیر و شم ورزشی که فقط مختص من است بالاخره موفق شدم پس از سالها که بر فلان هیات ورزشی حکمرانی میکنم! تیم نونهالانم را در مقطع شهر محل سکونت خودم اول کنم و با این تحول عظیمی که من در ورزش جهان به وجود آوردهام مطمئنا و باید و حتما باید مجسمه مرا به عنوان پدر این ورزش اين شهر و استان در گوشه گوشه ديارمان بسازند!
آقا اجازه! آهان تازه یادم افتاد که سالیان سال قبل نیز که من تازه رئیس این هیات شده بودم یک بار هم یکی از نونهالانم در استان اول شد، خیلی فکرها برایش داشتم که بعدها با گذر زمان آن بازیکن در سطح نوجوانان، جوانان، امید، بزرگسالان، پیشکسوتان هم در سطح استان اول بشود. اما از آنجا که قصد داشتم برای این کار 20-30 سال صرف آموزش کنم و دیدم حوصلهاش را ندارم، یک جورهائی آن بازیکن را از سر خود وا کردم!
آقا اجازه! البته راستش از خدا که پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد، دیدم بازیکن خوبی است و بعد ها ممکن است خیلی ترقی کند و یک جورهائی جای مرا بگیرد، لذا صلاح را در این دیدم که طرف برود کشکش را بسابد تا من هم با خیال راحت مشغول آموزش جوانان و نوجوانان ورزشکار باشم!
آقا اجازه! اگر یک مسئول ورزشی در تمام طول تاریخی که بر دو بخش قبل از ریاست من بر ورزش و بعد از ریاستش تقسیم میشود وجود داشته باشد خودم هستم و بس!
آخر من کسی هستم که برای این که پایه ورزشکاران رشته تخصصی زیر نظرم خیلی قوی شود اطلاعات ورزشیام را قطرهچکانی به خورد ورزشکاران زیر نظرم میدهم و ممکن است برای این که پایه یکنفر را خیلی قوی کنم سعی نمایم که جیب پدر و مادر طرف را تا میتوانم از این اسکناسهای چرک دست خالی کنم!
و برای این که عریضه فعالیتهایم نیز آن چنان خالی نباشد که فردا پس فردا تربیتبدنی نیز به من گیر بدهد، دو سه سال یک بار نونهالانم را، توجه بفرمائید نونهالانم را راهی مسابقات استانی نمایم، حتما می پرسید چرا جوانان را نمیفرستم؟! خب آدم عاقل که راه دریا را نشان شاگردانش نمیدهد!
سالها بعد هم همه بايد بدانند كه اين من بودم كه بهترين مدير ورزش استان بودم و اصلا باعث و باني همه رشتههاي ورزشي اين استان من بودهام و اگر كسي خلاف اين نظر دارد بايد آن را اثبات كند!
به هر حال این بود انشای من در رابطه با موضوع ورزشی "تاریخ ورزش ما چند بخش است؟"
آقا اجازه بریم بشینیم؟!
برگرفته از وبلاگ آقای فرهاد داودوندی / بروجرد