متأسفانه تیم فوتبال خیبر خرم‌آباد که تا چند هفته قبل یکی از مدعیان جدی صعود بود و رقابت شانه‌به‌شانه و تنگاتنگی با دیگر مدعیان در صدر جدول داشت، چندهفته‌ای است که روز‌های خوبی را سپری نکرده و هر روز نا‌امیدتر تز روز قبل در انتظار است تا لیگ را به پایان برساند.
در ادامه همین روند در این هفته نیز شاهد شکست این تیم مقابل آرمان گهر بودیم که با نتیجه دو بر صفر رقم خورد و تا حدودی آب پاکی را روی دست هواداران این تیم ریشه‌دار ریخت.



اما آنچه بیش از این باخت ذهن نگارنده و شاید هر فوتبال‌شناسی را مشغول کرد، مطالبی بود که در پایان بازی از سوی جناب سرمربی در کنفرانس پس از بازی مطرح گردید. مطالبی که کاملاً توپ را در زمین بازیکنان انداخت و عامل شوربختی این روز‌های خیبر را تماماً بازیکنان معرفی کرد.
همین دغدغه ذهنی باعث شد تا چند نکته را خدمت کمالوند گوشزد نمایم، نکاتی که شاید بهتر بود حاضران در این جلسه از چند تایشان می‌پرسیدند و پاسخ می‌خواستند.
نکته اول اینکه با وجود قبول سهم شکست از بازیکنان تیم و کم‌رمقی و کم انگیزه گی ایشان که از جانب شما مطرح گردید، پس نقش شما به عنوان سرمربی تیم و سکان‌دار هدایت تیم در این ماجرا‌ها چیست؟ مگر نه این است که قسمت اعظم کار یک سرمربی به مسائل روحی روانی و انگیزشی برمی‌گردد؟ مگر نه اینکه شما به عنوان سرمربی وظیفه‌دارید تا آخرین روز مسابقات حس برنده بودن و جنگندگی را در تیمتان زنده نگه دارید؟ پس اگر غیر از این است هنر شما چیست؟
نکته دوم، بیان یارگیری و نفرات حاضر در تیم است که جناب کمالوند عنوان می‌دارند به‌درستی انجام نشده. حال سؤال اینجاست که جناب کمالوند مگر همین تیم با همین نفرات تا دو هفته قبل از مدعیان اصلی صعود نبوده است؟ مگر شما مطالعه روی نفرات تیم نداشته‌اید و با شناخت این تیم را تحویل نگرفته‌اید؟ چرا شما در تمام تیم‌هایی که سر مربی شده‌اید (چندین تیم در این دو فصل گذشته) همواره این در رو را برای خود بر می‌گزینید؟ اگر واقعاً چنین است پس چرا هدایت تیم‌هایی که خود نبسته‌اید بر عهده می‌گیرید؟ آیا این یک منش حرفه‌ای است؟ یا لااقل اگر قبول می‌کنید که تیمی را که خود نبسته‌اید هدایت کنید، پس گلایه و بهانه دیگر چرا؟
و اما ماهرانه‌ترین تاکتیک جناب سرمربی در همین‌ها خلاصه نمی‌شود و با شگردی خاص که مختص تعدادی از فوتبالی‌هاست و البته جناب سرمربی هم در زمره این تعداد تبحر خاصی در آن دارد، سوار بر موج رسانه‌ای خواسته مردم می‌شود و با وعده سر خرمن قول فصل آینده را می‌دهد تا با استفاده از بازیکنان و ظرفیت بومی در مقاطع مختلف صعود را حتمی نماید.
و به عبارتی با بیان این جملات که در واقع مطالبه هواداران واقعی خیبر است، برای فرار از هجمه‌های پس از باخت، خود را در کنار هوادار و به عنوان یک مطالبه‌گر قرار دهد. شگردی که این روز‌ها البته برخی از مدیران سیاسی و بانیان وضع موجود هم به کار می‌برند!
و نکته دیگر نقش جناب مهندس عبدی به عنوان مالک تیم است که به اذعان تمام فوتبال دوستان و نگارنده باید دست‌ایشان را به خاطر این حجم از سرمایه‌گذاری باید فشرد و واقعاً این حمایت‌ها قابل‌تقدیر است؛ اما متأسفانه ‌ایشان در امر مدیریت، از الگوی ناموفق مدیران حوزه خلیج‌فارس تبعیت می‌نماید و در تیم داری بدون کوچک‌ترین حوصله و تحملی، بی‌ثباتی را در این تیم به حد اعلی رسانده است که البته سابقه این چند ساله اظهر من الشمس است و نیاز به بیان بیشتر نیست و متأسفانه این‌گونه به نظر می‌رسد که چون بیش از منطق به دنبال هیجان می‌باشد، از مشورت مشاوران درستی هم بهره نی گیرند.
به هر تقدیر این روز‌ها خیبر حال و روز خوبی ندارد و به‌جز هواداران، همه ارکان تیم در به وجود آمدن این وضعیت سهیم هستند. پس لطفاً جناب سرمربی به فهم هواداران و پیشکسوتان فوتبال لرستان احترام بگذارید و سهم خود را در این شکست‌ها بپذیرید.
 
بهنام گودرزی / پیشکسوت فوتبال لرستان