نقش ورزش در سلامت جامعه بر كسي پوشيده نيست و امروزه در اولويتبنديهاي برنامهريزي براي جوامع پيشرفته، توجه و سرمايهگذاري در ورزش، جزء صف مقدم قرار ميگيرد.
اما در كشور ما و بخصوص در استان لرستان، مسوولان و مردم چه ديدگاه و نگرشي نسبت به ورزش و سلامت دارند؟ بسياري معتقدند كه به دليل ديدهاي بستهي فرهنگي كه از سوي برخي مسوولان به مردم القا شده، آنها روي خوشي نسبت به ورزش و تربيتبدني نداشته و به دلايل خاص نظير تحميل هزينهها از جمله تهيه وسايل ورزشي و نيز عدم دسترسي به مكانهاي ورزشي مناسب در استان ما، اين روزها اكثر مردم ترجيح ميدهند به جاي ورزشكار بودن، ورزشدوست باشند! يعني فقط حامي و طرفدار تيمها و ورزشكاران به شمار ميروند.
اين بيتوجهي كه ناشي از نهادينه شدن اصول مادي در زندگي مردم نظير درگير شدن براي تأمين معاش و كسب درآمدي براي هزينههاي روزمره همچون اجارهخانه، هزينه تحصيل و لباس فرزندان و ... ميباشد، ما را به سوي فاجعهاي ميكشاند كه در آينده سلامتي اهالي لرستان را به خطر مياندازد.
بيتوجهي اجتماع بخصوص مسوولان به مقوله ورزش و تندرستي، درست مثل مظلوميت زنگ ورزش در مدارس استان ما كه قرباني زنگ رياضي و علوم و غيره ميشود، باعث خواهد شد در خوشبينانهترين حالت قليانها و سيگارها و پيامد آن مواد مخدر گوناگون، به سراغ جوانان لرستاني آمده و در كنار فراهم نبودن زيرساختها، داشتن بالاترين آمار بيكاري در كشور و نيز تنگناهاي شديد مالي بين اكثر خانوادههاي اين خطه، همچون يك انبار باروت، مستعد جرقهاي براي جذب آنان به سوي انحراف تلقي شود.
جايگاه لرستان در ورزش كشور/ چه بوديم؟ چه شديم؟
شهر خرمآباد در سرشماري سال 1345 هجري خورشيدي حدود 60 هزار نفر جمعيت داشته است و اكنون با گذشت حدود نيم قرن از آن زمان، جمعيت اين شهر به عنوان مركز استان لرستان بالغ بر 380 هزار نفر شده است (بيش از 6 برابر)، اما جالب است بدانيد كه "خرمآبادِ سالِ 1345" يك مجموعه ورزشي براي 60 هزار سكنهي اين شهر داشت و "خرمآبادِ امروزي" هنوز همان يك مجموعه ورزشي را دارد! (مجموعه ورزشي تختي)
طي 2 دههي اخير فقط 5-6 سالن ورزشي يا استخر غيراستاندارد در چند نقطهي اين شهر احداث شده كه به يقين جوابگوي نياز مردم نيست.
ظرف اين سالها، فقط پروژهي "پارك جامع ورزش" معروف به "دهكده المپيك" در ارديبهشت 1386 كليد خورد. (يعني آخرين ماههاي حضور مهندس بازوند در لرستان به عنوان معاون عمراني استانداري) عمليات ساخت اين مجموعه ورزشي كه به مساحت 262 هكتار در مكاني با جانمايي نامناسب كه از نظر منابع آب داراي مشكل است و فاصلهاي دور از شهر دارد، بيش از 6 سال قبل آغاز شد. اين مجموعه شامل 60 طرح بود كه بايد طي سال 1392 به بهرهبرداري ميرسيدند، اما با پايان يافتن مدت زمان اجراي اين پروژه، فقط 3 طرح شامل يك سالن ورزشي چند منظوره، سالن سرپوشيده دووميداني و ورزشگاه 15 نفري در حال تكميل هستند و هنوز هم بهرهبرداري نرسيدهاند و البته زمان مشخصي نيز براي تكميل و استفاده از آنها نميتوان تعيين نمود!
همه اين بيتوجهيها را كه كنار هم بگذاريد، زماني كه ميبينيد در دههي 60 به علت وقوع جنگ تحميلي، ورزش كشور دستخوش نوعي نگاه همسان در ورزش شده بود، قهرمانان لرستاني در شرايط برابر با همتاها و رقباي ديگر استانها، استعداد خارقالعادهشان را به منصهي ظهور رساندند: در رشته هندبال علاوه بر چند دوره قهرمان شدن در كشور، منتخب لرستان تيم ملي ايران را با 12 گل اختلاف شكست داد. تيم فوتبال خيبر خرمآباد نايبقهرمان جام حذفي شد در حالي كه پرسپوليس بزرگ را با همهي نامدارانش از پيش رو برداشت. در دووميداني و كشتي علاوه بر كسب عناوين مختلف قهرماني در بخشهاي انفرادي و تيمي، شمار زيادي از مليپوشان كشورمان را بچههاي توانمند لرستاني تشكيل ميدادند. در ساير رشتههاي ورزشي نيز لرستان هميشه جزء تيمهاي مدعي كشور بود و ورزشكارانش زينتبخش تيمهاي ملي كشورمان بودند.
اما به ناگاه در دههي 70 با مطرح شدن بخش خصوصي و استقرار سيستم باشگاهي بر ورزش كشور، استانهاي دارا، داراتر شدند و ما هم در جا كه نزديم هيچ، رو به عقب رفتن را آغاز كرديم با اين تفاوت كه همان قهرمانان لرستاني ناچار شدند به نام استانهاي ديگر و براي آنها كه پول داشتند در ميادين ورزشي حضور يابند، چرا كه تيمهاي لرستاني حتي از پرداخت حق وروديه مسابقات نيز عاجز ماندند!
هنر يك مدير چيست؟
اينها را نوشتيم تا بگوييم زماني كه زيرساختها براي ورزشكاران اعجوبهي ما در زادگاهشان فراهم نيست و حامي مناسبي هم در استان وجود ندارد، چه كاري ميتوان براي ورزش استان انجام داد؟ هيچ! اين همان سخنان و اعتقادات شماري از مسوولان استان از جمله دكتر دهمرده بود.
ما هم تا حدودي با نظر آنها موافق هستيم اما مايليم بدانيم هنر يك مسوول چيست؟ اگر شخصي نتواند مشكلي را حل كند، به چه دليل پست و مقام را ميپذيرد؟! آيا در اين صورت، فرقي بين او و يك كارمند عادي رده پايين در ادارات وجود دارد؟
اين درست كه استان ما از نظر توسعه، عمران، وجود كارخانههاي صنعتي، زيرساختهاي حمل و نقل و ... نسبت به اكثر استانهاي كشور، وضعيت بغرنجي دارد و عقبافتادگي مضمن تاريخي نيز گريبانگيرش شده، اما بخش عمدهاي از اين مشكلات به وجود مسوولان ناكارآمد در استان بازميگردد. نمود اين مساله بخصوص در زمينهي ورزش، باعث شده ما لرستانيها ايمان بياوريم كه اكثر مديران كل ادارات در استان برنامه و ديدگاهي مشخص نداشتهاند و بيشتر با لابيگري و تكيه به نمايندگان مجلس يا سياسيون در راس مجموعهاي قرار گرفتهاند.
همين دكتر دهمرده كه با وجود تلاشهاي بسيار در بخشهاي عمراني و حمل و نقل استان، فاقد هر گونه ديدگاه مثبت ورزشي بود! از سر ناچاري با مسائل بااهميت و بزرگي مثل حضور تيم پرطرفدار گهر در ليگ برتر يا بررسي مشكلات پروژههاي ورزشي استان برخورد ميكرد. براي هر چيز و هر موضوع مشاور داشت(فرهنگي، امور بانوان، امور جوانان، رسانهاي و ...) الا براي ورزش!(كه البته داشتن مشاور در اين زمينهها از نكات مثبت كار وي به شمار ميرفت) هر بار كه در نشستهاي خبري از او در مورد موضوعات ورزشي سؤالي ميپرسيديم، به نوعي ما را دست به سر ميكرد و يا از جواب دادن طفره ميرفت و اين يعني بيتوجهي به سلامت مردم لرستان! جايي كه جوانانش به خاطر نرخ بالاي بيكاري، هر روزه علاوه بر شيطان رجيم، از سوي انواع و اقسام بزهكاريهاي اجتماعي نيز تهديد ميشوند.
استانداران قبلي لرستان، موضوع سلامت را تنها در پرداختن به بودجهي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات درماني تعريف ميكردند، در حالي كه در جوامع پيشرفته، پيشگيري را مقدم بر درمان دانسته و همه جا به جاي ايجاد بيمارستان، ورزشگاه ميسازند تا از طريق بودجههاي سلامت، هزينههاي درمان را به يكدهم كاهش دهند.
نقشها توانم زد، غم نان اگر بگذارد ...
بنا برآنچه آورده شد، معتقديم هنر يك استاندار خوب اين است كه هر چيز را به جاي خود بسنجيد و به همهي جوانب، ارزش و بهاي لازم را بدهد. يعني اگر بازوند استاندار لرستان ميشود بايد به نسبت برابر به موضوعات فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، ورزشي و ... بپردازد. استاندار حتي اگر ورزشكار نيست، بايد بداند كه استاندار شدن وي در سرنوشت خيل عظيم ورزشكاران اين استان تاثير به سزايي دارد!
آقاي استاندار بايد بداند آن پدر كارمندي كه با زدن از هزينههاي واجبِ شخصي نظير خريد يك دست لباس در سال براي خودش، فرزندش را در كلاسهاي ورزشي ثبت نام ميكند تا روزي قهرماني نامآور براي استان و كشورش باشد، اكنون تمام هم و غمش، تامين آيندهاي شغلي براي فرزندش شده بلكه زير فشارهاي اقتصادي از گرسنگي تلف نشود! لذا بازگرداندن وضعيت معيشت لرستانيها به روال عادي از يك سو و برآوردن نيازهاي اساسي آنها جهت ارتقا و پيشرفت در عرصههاي مختلف فرهنگي، ورزشي، علمي و ... از سوي ديگر، حضور برنامهريزان و مشاوراني را در كنار مديريت ارشد استان ميطلبد كه چشمپوشي از آن به يقين عواقب سوئي براي لرستان و لرستاني در پي خواهد داشت.
2 اولويت مهم ورزش لرستان
از آنجا كه تحليلنويسي و تنظيم گزارش در چند صفحه به شيوهي قصهي "حسين كُرد شبستري" در اين روزگار خواهان و خوانندهاي ندارد، ذكر ساير مشكلات و چارهجوييها را به زمان ديگري موكول كرده و به ارائهي كوتاه اطلاعات مورد نياز براي شروع كار استاندار جديد ميپردازيم:
نيازهاي اصلي ورزش لرستان به 2 بخش تقسيم ميشوند: 1- ساخت و توسعه اماكن ورزش و تكميل طرحهاي عمراني در تمامي شهرهاي استان با مطالعه و اولويتبندي از طريق بررسي جمعيت هر شهر و ميزان افتخارات كسب شده توسط ورزشكاران آنها، تعداد اماكن ورزشي موجود(تطبيق سرانه ورزشي با جمعيت شهر)، بررسي طرحهاي در دست اجرا و پيدا كردن چرايي اين موضوع كه برخي از طرحها با گشذت چند سال هنوز ابتر ماندهاند.
2- پيدا كردن راه حلي براي حمايت از تيمهاي ورزشي لرستان: استان لرستان با وجود داشتن استعدادهاي فراوان ورزشي، از نبود حامي مالي براي تيمهاي اين ديار رنج ميبرد و همين موضوع باعث كوچ ورزشكاران ما به ديگر استانها شده است.
ضروريترين نياز ورزش استان پيدا كردن راه حلي براي حمايت از تيمهاي ورزشي لرستان است كه حتي در زمينه تامين هزينههاي اعزام به مسابقات كشوري نيز با مشكل مواجه هستند. نمونهي آن نيز عدم حضور 2 تيم داتيس و دارتاك خرمآباد در ليگ دسته سوم فوتبال كشور است در حالي كه سال 1385 با درايت مهندس بازوند مشكل تيم تربيت (افلاك) لرستان در اين زمينه حل شد.
تنگناهاي مالي از هيأتهاي ورزشي نوپا در استان تا سطوح رده بالاي تيمداري نظير گهر دورود وجود دارد و همه به نوعي ملتمسانه دست به دامن استاندار جديد لرستان شدهاند. نگارنده جهت حل اين مشكل برنامههايي دارم كه اگر عمري باقي بود خدمت متوليان امر ارائه خواهم كرد.
اكثر ورزشكاران و علاقهمندان ورزش معتقد هستند اگر بازوند نتواند مشكل ورزش لرستان را حل نمايد، ديگر هيچ كس قادر نخواهد بود اين كار را انجام دهد! پس درود بر مردي كه علاقهمند ورزش است و به عنوان تنها اميد جامعهي ورزش استان، راه برخورد با مشكلات را ميداند.
رضا جايدري