یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

 در قسمت قبل، پيرامون حضور تيم كشتي لرستان در مسابقات قهرماني كشور كه مهر 1341 در تهران برگزار شد مطالبي ذكر كرديم.
اينك ادامه: شهاب اسماعيلي‌لشگريان اوایل مطرح ‌شدنش در كشتي به‌شدت تحت تأثير شيوه كشتي گرفتن و خصوصيات فردي "شهاب ایران‌دوست" از قهرمانان آن زمان كشتي كشور بود و اين شيفتگي به حدي بود كه با تلاش فراوان موفق شد نام كوچك خود را به "شهاب" بدل كرده و از همان سال‌های 42_43 به شهاب معروف شد و اين نام در شناسنامه‌اش قيد گرديد.
خوب به ياد دارم كه در كشتي وزن هشتم بين صدیق‌زاده از مراغه و مرحوم یعقوب‌علی شور‌ورزی كه حدود 2 متر قد و 140 كيلو وزن داشت، كشتي فينال برگزار شد. شور‌ورزی در يك غافل‌گيري صدیق‌زاده را با فن گوسپند‌انداز كه شگرد وي بود ضربه‌فنی كرد. تماشاچيان به‌شدت شورورزی را تشويق كردند و همين امر باعث شد صدیق‌زاده كه از اين باخت حسابي دچار شوك عصبي شده بود 3-4 صندلي داخل سالن را به ‌سوی تماشاچيان پرتاب كرد كه باعث فرياد و فرار بيش‌تر تماشاچيان آن سمت سالن كه شور‌ورزی را تشويق كرده بودند شد.
جالب اين است كه مأمورين پليس ايستاده و بر و بر در صديق‌زاده را تماشا مي‌كردند و هيچ عکس‌العملی نشان نمی‌دادند. اين صحنه در آن روز براي من جالب بود و مانده بودم براي چه در سالن حاضر شده‌اند و مأموريت‌شان چيست؟ به‌ هر حال صدیق زاده بعد از این نيز با چند تن از کشتی‌گیرهاي ديگر درگير شد، ظاهراً طرف کمیته‌ی انضباطي فدراسيون كشتي آن زمان كه قراگزلو رياست آن را به عهده داشت براي مدتي از صحنه‌های قهرماني كشتي دور و به‌نوعی تنبيه گرديد...
 اما در اين مسابقات چند كشتي از طرف کشتی‌گیران خرم‌آبادی به انجام رسيد. [مرحوم] محمد كريمي با ساماني کشتی‌گیر مطرح خوزستاني كشتي گرفت و در حالی‌ که چند امتياز از وي جلو بود به علت ضرب‌دیدگی دنده‌هایش آسيب ديد و كشتي را ادامه نداد، در حالی‌ که كريمي در آن روزگار در بهترين فرم ممكن بدني قرار داشت و به ‌احتمال ‌زیاد اگر اين حادثه پيش نمی‌آمد موفق به كسب مدال می‌شد.
هنوز پس از گذشت بيش از نيم قرن از آن ماجرا، مرحوم كريمي را در حالی ‌که دوبنده كشتي به تن داشت يك مسمي‌الكوس مخصوص آن زمان را به دنده‌ها و سينه وي چسبانده بودند، در ذهن و خاطر خود دارم. وي با قیافه‌ی در هم با حسرت به تماشاي کشتی‌های ديگر نشست.
نصرت‌الله والی‌زاده با حريف قلدر و عنوان‌داری به نام بهشتيان را پيش رو داشت كه آن زمان رقابتي تنگاتنگ با محمد خادم پدر امير و رسول خادم و دكتر توكل قهرمان كه پليس اساساً دیگر نشسته بود. نصرتاهلل والی زاده حريف قلدر و عنوان داری به نام بهشتيان را پيش رو داشت كه آن زمان رقابتي تنگاتنگ با محمد خادم پدر امير و رسول و دكتر توكل قهرمان سوم مسابقات جهاني يوكوهاماي ژاپن كه اهل مشهد و همشهري خادم بود، داشت.
منصور سرداري کشتی‌گیر وزن سوم، قهرمان ارتش‌های جهان كه شگرد معروفش بزكش (1) بود باهم مبارزه می‌کردند. البته مهندس نصرت‌الله والی‌زاده نيز در اوج شرايط بدني مناسب بود و شايد اگر در همان دوره‌های اول به کشتی‌گیران قدري چون بهشتيان و سرداري نمی‌خورد، احتمال مدال گرفتنش می‌رفت؛ اما وي نيز قرعه چندان مناسبي نداشت. كشتي او و بهشتيان را كنار تشك نشسته بودم. فكر كنم با اختلاف يك پوئن مغلوب بهشتيان گرديد.
مرحوم احمدرضایی هم تا جايي كه به ياد دارم در آن سال عنواني پيدا نكرد و بعد از این كه مغلوب محمود معزی‌پور گرديد به کشتی‌ها ادامه نداد؛ اما کشتی‌گیری كه تا مرحله رده‌بندی در جدول مسابقات ماند شهاب لشگريان بود كه چند تن از کشتی‌گیران نام‌آور را در ميان ناباوري مغلوب كرد و يكي از شگفتی‌سازهای آن مسابقات بود چرا که لشگريان در حالي در وزن هفتم كشتي می‌گرفت كه وزني مناسب با اوزان چهارم و پنجم داشت.
نتايج كشتي‌گران لرستان در مسابقات قهرماني كشور سال 1341 (بخش دوم خاطرات ايرج كاظمي)
اعتماد به‌ نفس، قدرت بدني و زيرهاي استثنايي وي كه به‌سرعت برق و باد می‌گرفت عامل آن پیروزی‌ها بود. اطمينان دارم كه لشگريان اگر در آن مسابقات تجربه‌ی بيش‌تري داشت و مربي كنارش بود، قطعاً يكي از 3 عنوان وزن هفتم را به دست می‌آورد.
وي پس از مغلوب شدنش در نیمه‌نهایی آن زمان به‌وسیله‌ی مرحوم گلمكاني كه از کشتی‌گیران مطرح خراساني و در رديف نام‌آورانی چون احمد وفادار، بهادري، محمد خادم و توكلي بود به مقام چهارم كشور رسيد كه براي جواني تازه‌کار و کم‌تجربه اما بسيار شجاع و رشيد چون لشگريان مقامي ارزنده به شمار می‌رفت.
ايرج كاظميوي بعد از ورود به خرم‌آباد مورد تشويق جامعه ورزشي وقت قرار گرفت و ياد دارم كه مرحوم علی‌محمد ساكي كه در آن زمان مدير دبيرستان بهار بود و لشگريان نيز دانش‌آموز سال ششم ادبي اين دبيرستان،از ايشان تقدير شايسته‌اي به عمل ‌آورد و جوايزي نيز به وي داد.
 
ايرج كاظمي
 
 پی‌نویس:
(1) شگردي كه بعدها رسول خادم نيز از آن بهره‌مند بود و خادارتسف روسي قهرمان چند ساله‌ی جهان و المپيك را با همين فن مغلوب كرد.
 
 
 

دیدگاه‌ها  

#1 نظری 1394-08-04 22:06
درود به آقای شهاب لشگری امیدوارم هرکجا هست در سلامتی کامل به سر ببرد افتخار شاگردی ایشان را دارم
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا