بخش اول: نخستين بار كه سالن هفتم تير (محمدرضاشاه سابق) تهران را ديدم زماني بود كه به دانشگاه راه یافته و با توجه به علاقه سرشار به 3 رشته كشتي، وزنهبرداری و فوتبال، هر وقت فرصتي پيدا میکردم براي ديدن وزنهبرداری، كشتي و مسابقات فوتبال گروه ملي به سالن یادشده و ورزشگاه امجديه (شهيد شيرودي فعلي) كه تنها استاديوم مناسب 50 سال پيش بود ميرفتم.
مهرماه 1341 از دوستي كه اهل كشتي بود شنيدم مسابقات قهرماني كشور در سالن هفتم تير روبهروی پارك شهر در جريان است و ورزشكاران لرستاني نيز جهت شركت در اين مسابقات به تهران آمدهاند. با اندكي تفحص دريافتم كه کشتیگیران زادگاهم خرمآباد در هتل خادم جنب كوچه مرو اقامت دارند. مهمانخانهای كه پاتوق لرستانیها بود و بيشتر خرمآبادیها كه به تهران میآمدند جهت اقامت موقت آن را انتخاب میکردند. مدير داخلي هتل شخص کوتاهقامتی بود به نام كشاورز كه میانهاش با خرمآبادیها بسيار خوب و بيشتر آنها را به اسم و رسم ميشناخت.
مسافرخانههای اعيان، شجاعي و شرافت در خيابان ناصرخسرو هم جز نقاطي بود كه خرمآبادیها اكثر اوقات به آنجا میرفتند. قدمت و سابقهی اعيان از اين مسافرخانهها بيشتر بود و قبل از شهريور 20 بيشتر اعيان و خوانين لرستان به اين مهمانخانه میرفتند.(1)
تيم كشتي لرستان
از چپ: هوشنگ وفي (رئيس تربيتبدني لرستان)، احمد رضايي، شهاب لشكري، ؟ ، محمد كريمي و ...
از كشتي و قهرماني كشور سال 41 حرف میزدیم كه کشتیگیران خرمآبادی در آن شركت داشتند. روز موعود به سالن هفتم تير رفتم. دوستان کشتیگیر خرمآبادی را ديدم و كلي ذوقزده از اين ديدار!مرحوم "احمد رضایی" (1314-1361) سرپرست، كاپيتان و در عین حال مربي تیم بود. خودش در وزن ششم كشتي ميگرفت. رقيب اصلیاش محمود معزيپور مربي تيم ملي بزرگسالان سالهای اخير بود كه با اختلاف كمي به وي باخت. وقتي رضايي با معزيپور كشتي میگرفت من كنار تشك كشتي نشسته بودم و متوجه شدم مرحوم حاج عبدالحسين فيلي كه مربي وي بود راهنماییاش میکرد. فيلي را بعدها شناختم و آن موقع نمیدانستم كيست.
تا جايي كه به ياد دارم مرحوم حسين رضايي در وزن اول كشتي میگرفت. محمد كريمي وزن سوم بود. نصرتالله والیزاده (اگر اشتباه نكرده باشم چون از حافظه مدد میگیرم) در وزن چهارم بود و وزن پنجم كسي را نداشتيم. وزن ششم نيز مرحوم رضايي كشتي میگرفت.
جالب اينجا بود كه شهاب لشگريان را با وزني حدود 80 كيلو به وزن هفتم فرستاده بودند و از قضای روزگار بسياري از نامآوران آن دوره را با اعتمادبهنفس مثالزدنی شكست داد و درست به ياد دارم كه تنها مقابل مرحوم عباس گلمكاني کشتیگیر مطرح مشهدي باخت و با اين باخت به مقام چهارم كشور رسيد آن هم در دو وزن بالاتر.
کشتیگیران مطرح وزن هفتم بعد از مرحوم غلام رضا تختي، خیرالله اميري کشتیگیر سرشناس اهل شهرری. عزیز کیانی كه در روزگار خود يلي بود. وي درجهدار ارتش، داراي بالاتنهای بلند و پاهاي كوتاه كه نشانهی قدرت و اعتبار تنه وي بود. شهاب ایراندوست نيز در اين وزن يعني وزن هفتم كشتي میگرفت و به حق از نوادر كشتي روزگار خود بود. وي اهل خوزستان، چهرههاي آفتابخورده با مچ و سردستهای قوي، موهاي انبوه و مجعد و نگاهي مصمم و سرشار از اعتمادبهنفس. تا جايي كه ياد دارم شهاب ایراندوست فقط در مقابل شادروان تختي با فن كنده دست در شکن مغلوب شد. عكس اين كشتي، يعني مسابقهی ایراندوست با مرحوم تختي مدتها در مجالت ورزشي به مناسبتهایی به چاپ ميرسید.(2)
ادامه دارد ...
ايرج كاظمي
پینویسها:
(1) مرحوم امانالله غضنفري معروف به سردار بهادر از سران عشاير منطقه طرهان به علت ناراحتیهای ناشي از مخالفت سپهبد رزمآرا سال 1325 در اين مسافرخانه دست به خود کشی زد.
(2) در اين تصوير كه مسابقه پهلواني كشور است نمیدانم چه سالي مرحوم تختي و شهاب ایراندوست هر دو شلوار مخصوص كشتي پهلواني كه داراي نقش و نگار و پیش قبض بوده است را در اين كشتي به پا دارند. اين تصوير مرحوم تختي را در حالي نشان میدهد كه در حال ضربه كردن ایراندوست است.
توضيح: اين مطلب پنجشنبه 30 مهر 1388 در صفحه 5 شماره 7 نشريه "لرستان ورزشي" منتشر شده است.
دیدگاهها