وقتی گزارش‌های نامطلوب از لرستان توسط هر مرجع نامربوطي منتشر می‌شود، همه در داخل استان آن را تأیید می‌کنند، اما زمانی که برخي گزارش‌ها امنيت لرستان را مطلوب معرفی می‌کنند، عده‌اي به هر دری می‌زنند تا ثابت کنند لرستان این ویژگی مثبت را ندارد! آیا این مصداق بارز خودباختگی و احساس ضعف لرستانی‌ها نیست؟
انتشار گزارش سازمان پزشکی قانونی کشور که حاکی از پایین بودن "ثبت نزاع‌های همراه با خشونت" در استان لرستان نسبت به کشور، در پایگاه  خبری یافته، واکنش‌ها و اظهار نظرهایی را از سوی مخاطبان اين پایگاه به دنبال داشت که با مروری بر خبر مذکور و نظرات منتشر نقدي بر نظرات يگ گزارش رسمي: بالا بودن احساس خشونت در لرستان به خاطر بازنمایی غیرواقعی آن در رسانه‌هاست شده ذیل آن پرسش‌ها و ابهاماتی ایجاد می‌شود. (براي مشاهده خبر اين‌جا كليك كنيد)
خبر مذکور حاکی از آن است که بیش‌ترین جرایم خشن کشور (به نسبت جمعیت) متعلق به استان‌های چهارمحال و بختیاری، اردبیل، کهگیلیویه و بویراحمد، البرز و زنجان است، در حالی که استان لرستان در جدول منتشر شده در رتبه 21 كشور قرار دارد، یعنی اگر 31 استان کشور را در سه گروه "استان‌های با جرایم خشن بالا"، "استان‌های با جرایم خشن متوسط" و "استان‌های با جرایم خشن پايين" تقسیم کنیم، لرستان جزء سومین دسته از استان‌ها و جزء استان‌هاي با جرائم پايين است.
یک مطالعه میدانی تطبیقی بین استان لرستان و البرز (که بنده تجربه سکونت و ارتباط با  هر دو استان را دارم) هر بررسی کننده‌ای را قانع می‌کند که در واقع "نزاع‌های همراه جرایم خشن" در آن حد که به ثبت سازمان‌های رسمی برسند در استان البرز (رتبه چهارم جدول) به مراتب بیش‌تر از لرستان است، بنابراین به نظر من جدول مذکور می‌تواند حاکی از واقعیات جامعه باشد، اما به نظر می‌رسد که بسیاری از لرستانی‌ها با نظر من موافق نیستند!
البته من و مخالفان می‌توانیم به مشاهده و تحقیق خود ادامه بدهیم، اگر بررسی بیش‌تر و موشکافانه‌تر مشخص کند حق با من است، یعنی میزان جرایم خشن در استان لرستان پایین باشد، آن گاه باید به این نتیجه رسید که احساس خشونت در لرستان بالاست؛ این مسأله ریشه در شیوه‌های بازنمایی استان در رسانه‌ها دارد، نمونه آن همین روزها بر پرده‌های سینماهای کشور، در قالب تصاویر چماق به دست منسوب به لرستان در پرده‌های تبلیغاتی فیلم "ایران برگر" در معرض تماشای عموم است.
البته این فقط به فرض آن است که بررسی موشکافانه‌تر مخالفان را قانع کند كه حق با بنده است! اما به راستی راه اثبات یا رد این ادعا چیست و آیا در دیالوگ‌ها و یادداشت‌نویسی‌های ژورنالیستی، می‌توان به نتایج متقنی در این زمینه دست یافت؟
اگر من در این یادداشت از ذکر استدلال‌های محکم برای خشن‌تر بودن البرز نسبت به لرستان ناتوان هستم، آیا مخالفان، توانایی ذکر استدلال‌های محکم مبنی بر بالا بودن جرایم خشن در لرستان را دارند؟
مروری بر استدلال‌های برخی مخالفان در ذیل گزارش منتشر شده در "پايگاه خبري یافته" نشان از این دارد که احتمالاً مشکل اصلی ما در لرستان نه سطح بالای خشونت و نه حتی سطح بالای احساس خشونت، بلکه نوعی خودباختگی و احساس ضعف عمیق و ریشه‌دار است.
زمانی که گزارش‌های نامطلوب از استان لرستان منتشر می‌شود همگی آن‌ها را تایید می‌کنند، متقن می‌پندارند و در ذیل آن آه و ناله می‌کنند، اما وقتی گزارشی حکایت از مطلوب بودن هر موضوعی در استان می‌دهد به جای تحسین، خوشحالی، جشن و تفاخر، به هر دری می‌زنند که آن گزارش را باور نکنند!
مخاطبی زير مطلب مذکور در سايت يافته نوشته است: «گمو نکم فلانی»!
دیگری به نام "بردیا" آورده است: «به اين آمارها خيلي نمي‌توان يقين داشت چون بسياري از آن‌ها در هيچ مرجعي ثبت نمي‌شود. جاي خالي پليس و ساير متوليان امر اين طور جاها خيلي خوب احساس مي‌شود».
گزارش یافته به استناد سازمان پزشکی قانونی کشور و بر اساس مراجعات به این سازمان رسمی قضایی کشور منتشر شده است، به راستی کدام سازمان مسؤول و مطمئن‌تر از این مرجع باید آمار مذکور را تأیید نماید تا اعتماد به آن ممکن بشود؟
آیا اگر در همین گزارش، رتبه استان لرستان زیر 5 بود و جزء خشن‌ترين استان‌هاي كشور بود، همین شخص نظردهنده به نام "بردیا" ضمن تأیید و پذیرش درستی و اعتبار آن، خیلی زود تیغ تیز انتقاد را متوجه فرهنگ بومی استان نمی‌کرد و از بی‌فرهنگی و بی‌کلاسی مردم ما و خشونت بالای آن‌ها مطلبي نمي‌نوشت؟!
شخصي به نام "ترکارانی" در بخش نظرات اين نوشته است: «این آمارها برای قوت قلب و ارتقاء مدیران است. خیلی قابل اتکا نیست، چرا که سعی می‌شود از انعکاس آمار واقعی جهت بد نشان دادن وجهه‌ي استان جلوگیری شود. بنابراین برای تحلیل سیاسی خوب است ولی برای محققان و دانشگاهیان گمراه کننده است.»
باید از ايشان پرسید: چگونه است که مدیران لرستان برای "جلوگیری از بد نشان دادن وجهه استان" این گونه آمارهای غیر‌واقعی منتشر می‌کنند اما مدیران استان‌های بالانشین جدول، مثل چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد که متاسفانه همسایه‌ها و هم‌تباران ما هم هستند از این هنر‌ها ندارند و يا مديران استان البرز با چنين روشي بيگانه هستند؟!
پس چرا این هنر مدیران استانی برای بهبود وضعیت استان در گزارش‌های مربوط به بیکاری، خودکشی و فقر کارساز نمی‌شود؟ آیا مدیرانی که به ادعای جناب ترکارانی برای ارتقاء و قوت قلب میزان خشونت لرستان را کم اعلام می‌کنند با انتشار آمارهای مشابه کاری نمی‌کنند که لرستان پس از چند سال صدرنشینی در فهرست استان‌های بیکار کشور جای خود را با استان دیگری عوض نمی‌کند؟
مخاطب دیگری با نام "داوود" نوشته است: «در سنجش آمار باید به رقم سیاه جرایم هم توجه نمود. جرایمی که هرگز کشف و یا بررسی نمی‌گردند. میزان جرایم در کشورهای توسعه‌یافته بیش‌تر از کشورهای توسعه‌نیافته است زیرا در کشورهای اروپایی به سبب آشنایی شهروندان با حقوق خود و در مواجه با جرایم از خود واکنش نشان می‌دهند و طرح دعوی می‌کنند ولی در کشورهای آفریقایی، حتی در برخورد با جرایم خشن شهروندان برای مطالبه حقوق‌شان اقامه دعوی نمی‌کنند. در آمار رسمی ارائه شده‌ی فوق، با فرض صحت استانی مانند سیستان نیز از کم‌ترین میزان خشونت برخوردار است که مؤید استدلال مذکور است.»
ایشان باید توجه داشته باشند که به هر حال استان‌هایی که در فهرست مذکور نام بُرده شده‌اند همه از یک کشور هستند، لذا اگر جرایم در کشورهای توسعه‌یافته بیش‌تر از کشورهای توسعه‌نیافته است یا نیست کمکی به تأیید یا عدم تأیید گزارش مورد بحث ندارد.
نام بُردن نظر دهنده‌اي به نام "داوود" از استان سیستان و بلوچستان نيز سوال برانگیز است. ایشان از کجا می‌دانند که میزان ثبت نزاع در آن استان کشور حتماً باید بالا باشد؟ اگر منظور وي نا‌امنی استان مذکور به خاطر مسأله تروریسم است، پس لازم است به این نکته توجه داشته باشند که در گزارش منتشر شده‌ي پايگاه خبري يافته از "ثبت نزاع" نام بُرده شده است، بنابراین خشونت‌های ناشی از تروریسم، بلایای طبیعی، بیماری‌ها و امثال آن مشمول گزارش مذکور نیستند.
البته همان طور که مثلاً گزارش‌های مربوط به بیکاری کاملاً دقیق نیستند زیرا انواع مختلف کار در برخی استان‌ها ممکن است متفاوت باشد، گزارش مربوط به خشونت در کشور هم بسته به تعریف‌های مختلف کمی تا قسمتی دقیق نیست، مثلاً می‌توان این فرض را پذیرفت که استان‌های داراي جمعيت عشایر‌نشین يا روستانشین بيش‌تر همانند استان سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد و  لرستان يا امثال آن‌ها، در ثبت رسمی خشونت‌ها، کم‌تر از استان‌هایی مثل تهران يا البرز اقدام مي‌کنند، با این حال دقت کنید که نام برخی از این استان‌ها نيز در صدر و برخی در ذیل گزارش دیده می‌شود.
به هر حال، بر فرض این که ثبت نشدن برخی جرایم دقت يك گزارش رسمي را پایین بیاورد؛ در بدترین تعبیر می‌توان رتبه‌ي استان لرستان را ابراهيم خدايياندکی(حدود 2 يا 3 پله) بالا یا پایین کرد، اما بعید است بتوان آن را از نیمه پایین جدول به نیمه بالای جدول کشاند!

لذا مي‌طلبد مردم و مسوولان، در زمينه‌ي القاء احساس امنيت در لرستان بيش‌تر تلاش كنند و با حساسیت بیش‌تري در مقوله بازنمایی رسانه‌ای وضعیت استان و مردم اقدام نمايند.
 
ابراهيم  خدايي / دورود