هنگام مراجعه شماري از هماستانيها به برخي از ادارات يا شركتها و نهادهاي خدماتي، بارها ديدهايم يا شنيدهايم وقتي برخي از مراجعه کنندگان در پی احقاق حق خود بوده و از امروز برو فردا بیاي رؤسا و كارمندان خسته شدهاند و لذا با اصرار بخواهند مشکلشان را حل كنند، از زبان مسوولین آن اداره میشنوند که: «اصلاً جنابعالی چکاره مملکتی؟! خودت با زبان خوش برو بیرون تا ندادم بیاندازنت بیرون!»
جلالخالق! در نظام اسلامي ما كه مديران بايد افرادي متعهد، صبور و كار راهانداز مردم باشند، برخي از آنها شرايطي را به وجود آوردهاند كه حتماً باید کارهاي در اين مملکتی باشی تا در ادارات کارت پیش برود!
در اینگونه موارد هیچگاه به این که ارباب رجوع، همشهری و یا هموطنمان است و به عنوان یک شهروند باید احترامش نگه داشته شود نگریسته نمیشود و چنان كبر و غروري چنين مسوولاني را فرا گرفته كه نعوذبالله گاهي هيچ كس را به آدم حساب نميكنند! غافل از اين كه برخي از اين همينها خودشان تا ديروز جزو شهروندان و مردم عادي بودهاند و طعم سختي و فقر را چشيده و يا هنگام مراجعه به ادارهاي، لابد به ياد دارند كه اگر كارشان انجام نشده، چقدر ناراحت شدهاند و نااميدانه از آنجا بيرون رفتهاند!
این که فرهنگ مطالبهگري به خصوص در استان ما هنوز جا نيفتاده و مردم گاهي با افراط در مسائلي نظير طايفهگري و جناحبازي، خودشان در انتخاب و انتصاب چنين افرادي مقصر اصلي هستند درست، اما نبايد فراموش كرد كه معني و مفهوم اصلي پست و مقام گرفتن، يعني قبول كردن "نوكري و غلامي" مردم، نه فخر فروختن و برخورد تند كردن با آنها!
حتماً شنيدهايد كه گاهي كارمندان قديمي ميگويند: «من نوكر دولت هستم». آن زمان "كارمند دولت" را "نوكر" ميگفتند. اين ضربالمثل از دورهي قاجار تا چند دهه پيش براي كساني كه مواجببگير دولت بودند به كار ميرفت و قاعده و اصول آن نيز بر اين بود كه بايد نوكري مردم را از طرف دولت انجام دهي تا حقوق و مواجب تو پرداخت شود.
وقتي ظرف يك ماه اخير چند برخورد ناشايست از سوي عدهاي به اصطلاح مسوول را با شماري از هماستانيهاي شريفمان ديديم، بسيار متأسف شديم و حتي اين موضوع را به استاندار محترم لرستان اطلاع داده و از ايشان تقاضا نموديم افرادي را به صورت نامحسوس مسوول بررسي برخورد شماري از اين مسوولنماها هنگام مراجعه مردم به ادارات نمايند، تا حقيقت مطلب دستشان آيد.
به همين دليل دست به قلم برديم تا به مردم عزيز اطلاع دهيم:
اين مديران و معاونان و .... نوكر و غلام من و شما هستند، پس اگر خواسته غيرقانوني و ناموجهي نداريد، به جاي عجز و التماس در مقابل برخي از اينها كه با التماس به برخي نمايندگان مجلس و غيره پست و مقام را با هزار زور و تمنا به دست آوردهاند، همچون ارباب و رئيسشان رفتار كنيد چرا كه در حقيقت شما ولينعمت اينها هستيد و اگر شما مردم نباشيد، اينها ميخواهند چگونه نان بخورند و حقوق بگيرند؟!
از طرفي، هر گاه خواستهاي مشروع و قانوني داريد و كساني تحت عنوان مدير، معاون يا مسوول فلان بخش ادارهاي، با شما برخورد بدي ميكنند، از حق خود نگذريد و با مراجعه به بازرسي اين نهاد، سازمان بازرسي استان؛ بازرسي استانداري لرستان و دستگاه قضايي و ... حتماً شكايت خود را از اين قبيل افراد مطرح كنيد تا فكر نكنند مديريت، فقط راه ندادن مردم به اتاق خود، داشتن چهرهاي عبوس و گفتن جملهي «امروز برو، فردا بيا» است!
هر كس مسووليتي و منصبي گرفت، هر جا، هر ساعت و هر لحظه بايد پاسخگوي مردم باشد و اگر نميتواند، لطفاً منصب قبول نكند چون در غير اين صورت مشخص است اين پيراهن به تن او گشاد است و از راهي ناصواب به آن دست يافته است!
پس هر كس به شما گفت: «اصلاً تو چکارهي مملکتی که نظر میدهی؟!»، اگر حق با شماست، جلوي جمع به وي تفهيم كنيد كه شماي مراجعهكننده رئيس و ولينعمت او هستيد و اين قبيل افراد فقط واژهي مدير و معاون و ... را به عنوان غلام و نوكر من و شما يدك ميكشند كه پس از مدتي هم بايد آن را به نفر بعدي تحويل دهند؛ درست مثل زماني كه قبليها منصب را به اينها سپردند و پس از دوران كوتاه مسووليت، اين شخص ميماند و مردمي كه دوباره بايد برود و بين آنها زندگي كند! آن موقع است كه همه به خاطر ميآورند كه چطور آدمي بوده است، زيرآبزن، حسود، مغرض، بد اخم، جواب كسي را نده، كار راه ننداز و يا برعكس؛ مردمي، خوشرو، توانمند و ... كه در اين صورت همچون جاويدنام مرحوم "عليمحمد ساكي" شهردار فقيد خرمآباد يا زندهياد "محمدعلي احتشامي" شهردار فقيد بروجرد، به تاريخ خواهند پيوست و جاودانه ميشوند.
فرهاد داودوندي و رضا جايدري