فارغ از هر گونه مباحث کلیشهای باید گفت استان لرستان به عنوان سرزمینی 4 فصل، داشتههای بسیار زیادی را در دل خود جای داده است که بخش زیادی از این داشتهها، خدادادی و چیزی غیر از ساخته دست بشر است.
به گزارش يافته، یکی از این ظرفیتهای بسیار خوب و خدادادی لرستان، طبیعت بکر زیبا و تا حدودی دست نخوردهي آن است که جنگلها نيز جزئی از آنها محسوب میشوند، به طوری که 70 درصد از مساحت 28 هزار کیلومتر مربع وسعت لرستان را جنگل و مراتع پوشاندهاند و 10 درصد جنگلهای کشور محسوب میشوند.
همچنین در دل جنگلهای لرستان 3 هزار گونهي گیاهی (معمولی، دارویی، خاص و تزئینی) وجود دارد که 25 درصد گونه گیاهی کشور را شامل می شود. در ادامه باید گفت 45 گونه پستاندار از 197 گونه پستاندار کل کشور در جنگلهای زاگرس لرستان زیست میکنند که تقریبا یکچهارم کل پستانداران کشور را شامل میشود.
لازم به ذکر است 236 نوع پرنده در طبيعت بكر استان لرستان یافت میشود که این رقم 45 درصد همه پرندگان کشور را شامل میشود. با وجود این تنوع گیاهی و جانوری در لرستان، حال که شاهد بيتوجهيهايي از سوی مسوولان كشور در زمينه تخصيص بودجه جهت حراست درست و كامل هستیم، میطلبد که طرفداران محیط زیست و گروههای سبز در استان بسیار بیشتر و فعالتر عمل كنند و علاوه بر آگاهسازي برخي ناآگاهان تخريبگر محيط زيست، نگاهی به وضعیت روزهای اخیر استان خوزستان و به خصوص شهر اهواز که زیر آوار ریزگردهای مهاجم، امان از کف مردم بریده و تنفس طبیعی را برای مردمانش سنگینتر از همیشه کرده است، قدر این طبیعت و آب وهوای دلپذیر لرستان و جنگلهای زاگرس را عیانتر میکند. به همین جهت وجود این نعمت بیهمتا در دیار لرستان وظیفه همگان را در نگهداری بهتر و مراقبت از محیط زیست حیاتیتر میکند که قطعاً باید مورد توجه جدی تکتک ساکنین لرستان قرار گیرد.
با توجه به بررسیهای جدی کارشناسان در زاگرس، دو دغدغه وجود دارد که نیاز است بسیار جدی به آنها پرداخته شود: یکی از این موارد افول آبهای زیرزمینی و دیگری زوال بلوط به عنوان اصلیترین پوشش گیاهی زاگرس است.
قابل توجه این که زاگرس به طور کلی و نه فقط در حیطهی استان لرستان 40 درصد منابع آبی کشور و 50 درصد پروتئین مصرفی کشور را تأمين ميكند، بلكه 530 گونه جانوری در این منطقه یافت شده و زندگی میکنند كه لزوم توجه جدي به ادامه حيات آنها ضروري به نظر ميرسد.
از سوی دیگر، زاگرس به دليل گوههاي سر به فلك كشيده و پوشش جنگلي فراوان در دورانهاي مختلف تاريخي به عنوان دژ طبيعي مستحكمي در مقابل هجوم بیگانگان بوده و اكنون نيز شاهد هجوم بیامان ریزگردها و ضربات برخی انسانها است! به همین دلیل و با توجه به تمام گفتهها و دادههای فوق، باید گفت اگر به پوشش طبيعي زاگرس خدشهاي وارد شود، کشور ما مورد لطمات جبرانناپذیری قرار خواهد ديد.
اينك زاگرس با شدت مورد تهاجم قرار گرفته و «بلوط» این پوشش بیبدیل نواحی زاگرس در حال زوال است. «چرای بیرویهی دام»، «تغییر کاربریهای مداوم و مستمر»، «راهسازیهای پی در پی»، «خدمات لولهکشی گاز، آب، فیبرنوری، خط آهن، حفر تونل و چاه» و غیره، مقاومت بلوط مقاوم آن را در هم شکسته است.
از سوي ديگر، هجوم بیماری از طریق پروانههای برگخوار، كرمها، سوسکهاي جوبخوار، لورانتوس و غیره به زوال بلوطها دامن زده و مرگ آنها را تسریع میبخشد. به همین دلیل باید بدون لفافه به مردم سرزمینم بگویم: «امروزه بلوط نیازمند حمایت ما است و اكنون بايد كاري كرد نه زماني كه ديگر كاري از دست كسي برنميآيد»
نقش تشکلها و نقش مردم در این باره بسیار مهم است، چرا که این تشکلها موتور جامعه هستند و به خوبی میتوانند خطدهی و ریلگذاری کنند. زاگرس قطعاً کمتر از دریاچهی ارومیه نیست و نجات بلوطهای این دیار، اهمیتی کمتر از نجات دریاچه ارومیه ندارد، بلكه به دليل وسعت دامنهي تحت پوشش، اهميت آن نسبت به درياچه اروميه هزار چندان است، لذا بايد مردم و مسوولان متوجه اهميت اين موضوع كنيم.
موضوع دیگری که نیاز است به آن اشاره شود بحث سمندر لرستانی است که از یوزپلنگ و گور ایرانی و خیلی دیگر از گونههایی که در این کشور برای آنها پروژه ملی تعریف شده است، چیزی کمتر ندارد. کما این که این گونه نادر جانوری هم در دل طبیعت زاگرس و توسط بسیاری از قاچاقچیان در حال انقراض و شکار است.
در نهایت باید گفت همه نیک میدانیم: «از خواب ماست که جنگل میسوزد».
اي كه دستت ميرسد كاري بكن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار