هنگامی که سخن از نقد و نقادی به میان میآید، اذهان جامعه اكثراً به سمت منتقدین از تریبونهای آزاد گرفته تا رسانهها معطوف میشود.
اگر چه این واقعیتی انکارناپذیر است که رسانهها به نوعی در خط مقدم قرار گرفته و نقش بهسزایی در پیگیری معضلات و مشکلات جامعه ایفا میکنند و بعضاً در این پیگیری، مدیری هم مورد انتقاد قرار میگیرد و یقیناً این مهم اگر همراه با انصاف و در چارچوبهای قانونی و اخلاقی صورت پذیرد ارزشمند، از ضروریات یک جامعه زنده و پویا میباشد و تعالی و سرزندگی برای تقویت کار و فعالیت را در پی خواهد داشت. اما این که احساس کنیم تنها رسانهها میتوانند بخشهای مختلف یک جامعه را مورد نقد قرار دهند و کسی نباید به عملکرد آنها انتقادي داشته باشد، باور غلطی است زیرا گهگاهی رسانهها تحت یک شرایط خاص به سمتی میروند که از خواستههای مردم فاصله میگیرند که در اینجا فرهیختگان و نخبگان و حتی مردم نقش بهسزایی در جلوگیری از این اشتباهات سهوی ایفا میکنند، کما این که اگر رسانهای توانایی نقدپذیری را نداشته باشد از رسالت اصلی خود که همان اصلاح جامعه و جلوگیری از انحرافات و کجرویها میباشد، باز خواهد ماند.
در اینجا اگر بخواهیم رسانهها را به بخشهای دیداری، شنیداری و مکتوب تقسیم کنیم، هر کدام به سهم خود از اهمیت و امتیاز ویژهای برخوردارند.
رسانههای مکتوب به جهت سندیت و ماندگاری از یک امتیاز بهره میبرند و رسانههای دیداری و شنیداری نیز به لحاظ گستردگی و فراگیری قدرت بیشتری را هر چند در مدت زمان اندک دارا میباشند.
البته با پیشرفتهایی که در دهههای اخیردنیا را احاطه کرده و تمایلات استفاده از فضاهای مجازی فزونی یافته است، نشریات الکترونیکی و پایگاههای خبری هم علیرغم عدم دسترسی آسان همه افراد جامعه به این امکان، ویژگیهای خاص خود را دارند و در سالهای اخیر جای پایی نیز در میان رسانهها باز کردهاند و صد البته که رسانههای مکتوب نیز از غافله پیشرفت جا نمانده و علاوه بر انتشار روزنامهها و مجلات با ایجاد سایتهای اختصاصی مخاطبان خود را نه تنها در دور افتادهترین نقاط کشور بلکه خارج ازمرزها نیز جستوجو میکنند که یقیناً این اقدام برای اطلاعرسانی به هموطنان ساکن در خارج از کشور و ممانعت از انتشار اخبار کذب، تحریف واقعیات و تاثیرات منفی رسانههای بیگانه بر این عزیزان ارزشمند میباشد.
اما در اینجا میخواهیم به صدا وسیمای مرکز لرستان به عنوان یکی از رسانههای فر اگیر در استان بپردازیم که نقش به سزایی در فرهنگسازی و اطلاع رسانی فراگیر دارد، اما به نظر میرسد صدا و سیمای مرکز لرستان تا کنون نتوانسته از این امتیاز ویژه بهرهمند شده و در جهت رضایت تمامی مخاطبان و بینندگان موفقیتی کسب نماید و شاید مهمترین دلیل آن تمرکز پخش برنامهها برای یک گروه و قوم خاص میباشد.
در استان لرستان نیز همچون اکثر استانها اقوام مختلفی نظیر بختیاری، لر ، لک و ترک ساکن شدهاند اما صدا و سیمای مرکز لرستان از زمان افتتاح شبکه افلاک و ماهوارهای شدن این شبکه تاکنون موفق نشده نسبت به معرفی و جذب و رضایت همه فرهنگها و اقوام ساکن در استان گامی اساسی بردارد و و به تعبیر عامیانه شهرهای این طرف گردنه مورد کم لطفی و بیمهری قرار گرفتهاند.
بدون شک یکسویهنگری و عدم توجه به همه فرهنگها در شبکهای استانی علاوه بر کاهش تنوع و کیفیت برنامهها منجر به بیرغبتی بینندگان نیز خواهد شد و یکی از دلایلی که باعث شده شبکه افلاک در شرق لرستان کمترین بیننده را جذب نماید همین موضوع است.
البته ناگفته نماند که نقش ارزشمند صدا و سیمای جمهوری اسلامی در به تصویر کشیدن صحنههای حساس و همچنین آگاهیبخشی به جامعه غیرقابل انکار است و به همین منوال در سالهای گذشته نیز صدا و سیمای مرکز لرستان نسبت به نصب و راهاندازی دهها فرستنده رادیویی و تلویزیونی در بخشهای مختلف استان نموده که نمونه بارز آن نصب و راهاندازی ایستگاههای فرستنده در بخشهای محروم و صعبالعبور الیگودرز میباشد که در جای خود قابل تقدیر است، اما به راستی زمانی ارزش اینگونه فعالیتها دوچندان میشود که شبکه افلاک اقدام به تولید و پخش برنامههایی متناسب با فرهنگ مردم مناطق مذکور نماید.
از سال گذشته که محمد بازوند مدیریت صدا و سیمای مرکز لرستان را عهدهدارشد مردم شرق لرستان امیدوار شدند که تغییراتی اساسی در جهت اصلاح نگاههای گذشته صورت پذیرد اما متاسفانه دیری نپایید که این تغییر با جنبه منفی مواجه شد به گونهای که در پخش اخبار استان، الیگودرز با دو رتبه سقوط در رده ششم قرار گرفت و تعجب و حیرت و افسوس مردم این شهرستان را با خود همراه کرد.
در همان زمان با این پرسش مدیر کل محترم را مورد خطاب قرار دادیم که شبکه افلاک با کدام دلیل وسیعترین شهرستان لرستان را به یک باره دو رتبه تنزل داده و پس از دورود و نورآباد در ردیف نوبت پخش اخبار قرار داده است؟! اگر چنانچه ملاک اولویتبندی جمعیت قرار داده شده است، آیا مدیران محترم این شبکه از جمعیت 40 هزار نفری عشایری که نیمی از سال را در الیگودرز ساکن میباشند بیاطلاع هستند؟! آیا از پیشینه و جایگاه الیگودرز اطلاعاتی در اختیار تصمیم گیرندگان قرار نگرفته است؟! آیا به راستی نمیدانند که روزگاری تنها شهرستانهای خرم آباد، بروجرد و الیگودرز دارای فرمانداری بوده و شهرهای دیگر تابعیت آنها را داشتند و به همین منوال دورود و ازنا از جمله بخشهای الیگودرز به حساب میآمدند؟! به راستی سهم الیگودرز در تخصیص اعتبارات صدا و سیمای مرکز لرستان چه میزان است؟! سوا لاتی که هیچگاه پاسخ داده نشد تا این که چندی پیش مهندس هوشنگ بازوند استاندار لرستان لب به گله گشود و گفت: برخی تولیدات صدا و سیمای مرکز لرستان به فرهنگ این استان لطمه وارد میکند.
وی در جلسهي اتاق فکر فرهنگی گفت: ما باید به دنبال تولید مطالبی باشیم که همواره فرهنگ این استان را زنده نگه میدارد، این در حالی است که ما شاهدیم صدا و سیمای لرستان مطالبی را تولید میکند که به فرهنگ لرستان کمک نمیکند.(1)
بیشک انتقاد مدیر ارشد لرستان از شبکه افلاک به جهت ضعف در انجام بخشی از رسالت صداوسیما که یقیناً فرهنگسازی و توجه به آیین ها وفرهنگ غنی اقوام ساکن در لرستان می باشد اما آیا صدا و سیمای مرکز لرستان در وظایفی دیگر نظیر اطلاع رسانی توانسته است رضایت عمومی و نظر مردم تمامی شهرهای استان را جلب نماید؟ این پرسشی است که همواره اکثر مردم و حتی مسوولین الیگودرز پاسخی مثبت برایش نداشتهاند.
در همین رابطه هفته گذشته مهندس محمدتقی توکلی نماینده مردم الیگودرز در جمع خبرنگاران از یکسویهنگری صدا و سیمای مرکز لرستان انتقاد کرد و متذکر شد: شبکه افلاک به شهرهای شرق لرستان توجه نمیکند و حتی در پخش اخبار بدون توجه به ارزش خبری تنها به مناطق نگاه میکند که شاید چنانچه مدیریت آن از نیروهای غیربومی بود، بهتر عمل میکرد.(2)
در حال حاضر پربینندهترین برنامههای شبکه افلاک پخش اخبار میباشد که متاسفانه در این بخش نیز علیرغم تلاش خبرنگاران و ارسال جامع اخبار سهم شهرستان الیگودرز نسبت به مرکز استان و حتی دیگر شهرها ناچیز و بدون توجه به ارزش خبر در قسمت اخبار کوتاه جای گرفته و آثار مثبتی از اطلاعرسانی در آنها مشاهده نمیشود.
اگر چه جلب رضایت تمامی مخاطبین برای یک رسانه امری محال میباشد و صدا و سیما و به ویژه شبکههای استانی نسبت به دیگر رسانهها بیشتر با این مشکل مواجه میباشند، اما یقیناً ضمن دعوت از کارشناسان فرهنگ اقوام مختلف ساکن در استان اعم از لر، بختیاری و لک و با استفاده از نظرات آنها و تولید و پخش برنامههای متنوع و معرفی فرهنگها و اقوام و توجه یکسان به مناظر دیدنی و ظرفیتهای شهرهای استان تا حدودی میتوان رضایت نسبی مخاطبین را جلب نماید.
______________________
پينويس:
1- ایلنا 1/8/93
2- فارس 26/9/93
عباس شاهعلي
نیوز اليگودرز
نیوز اليگودرز
دیدگاهها
به عنوان مثال بازیگران به جای هنر مندی در خنداندن مخاطب با توجه به ضعف هنری از داد و هوار و فحاشی و اهانت همدیگر استفاده میکنند
زبان لکی زبان مادری تمام لک های جهان است و خیلی هم معروف بوده است.
نشان زبان لکی ««گلونی وچهل سرود لکی »»است.
زبان لکی در طول تاریخ بسیار زبان مهمی بوده.مثال:« در دوران حکومت زندیه که به عنوان یکی از زبان های اصلی دربار ومردم بوده است.
زبان لکی همان زبان فارسی پهلوی است ،که با کمی ویرایش در ساختار زبانی حکومت وشاهنشاهی هخامنشیان هم وجود داشته است.
دلفان یکی از ایلات بزرگ لک تبار است ،که در زمان یونان باستان در شهر آتن مرکز فلسفه جهان نامگذاری شده
زبان لکی زبانی جدا از کردی ولری است.
اول کردها،زبانی از اول مستقل داشته اند.
دوم لر ها که یک لحجه میان زبان لکی و فارسی است.
زبان لکی امروزه در استان لرستان ،ایلام،کرمانشاه ،همدان وغیره.....وبخش های از عراق،لهستان،داغ ستان و ترکیه است.
زبان لکی به درخواست مردم لک لرستان به عنوان یک زبان مستقل ایرانی در مرداد ماه ۱۳۹۶ ثبت ملی شد.