کاظم صفرزاده معلم فقيد لرستاني كه در حادثه سيلاب اخير جان باخت، اگر از لُرستان نبود، قهرمان ملی می‌شد!
او و 3 شاگردش شامگاه 28 مهرماه از یک منطقه عشایری در ويسيان به سمت خرم‌آباد در حال حرکت بودند که گرفتار سیلاب رودخانه شوراب شدند و جان باختند.
مرحوم كاظم صفرزادهاما این خبر تاسف‌انگیز در سطح ملی منتشر نشد و هیچ‌کس نام مرحوم کاظم صفرزاده مدیر و معلم منطقه عشایری ويسيان را نشنید. هیچ‌کدام از روزنامه‌های مهم کشور هم این خبر را در صفحه اول منتشر نکردند، روزنامه‌هایی که خبر بارش برف سنگین در شمال کشور را تیتر کردند، از مرگ معلم فداكار لرستاني و دانش‌آموزانش چيزي نگفتند. چرا؟
چرا حتا این خبر تا 3 روز بعد از حادثه به گوش وزیر آموزش‌وپرورش نرسید؟ چرا فداکاری این معلم به چشم نیامد؟
اگر خبرها را در 4 خبرگزاری مهم کشور، یعنی مهر، ایسنا، ایرنا و فارس پی‌گیری کنیم، خواهیم دید که هر 4 خبرگزاری، خبر را پوشش داده‌اند. البته ایسنای لُرستان که به شدت درگیر همایش "کله‌ باد" بود و فقط خبرهای کوتاه این حادثه را پوشش داد و گزارش مهمی در این باره ارائه نكرد، اما خبرگزاری‌های دیگر به‌ویژه مهر لُرستان و فارس به خوبی خبر را پوشش دادند و چند گزارش هم منتشر کرده‌اند.
سایت‌‌های درون استان مثل همین یافته به خوبی پی‌گیر خبر بوده‌اند و فعالان شبکه‌های اجتماعی با 2 روز تاخیر، خبررسانی نسبتاً خوبی کرده‌اند، اما چرا این فاجعه برای تلویزیون و رسانه‌‌های مهم دیگر فاجعه قملداد نشد و با آن مثل یک آمار برخورد کردند؟
به نظر می‌رسد 25 سال حضور دائم لُرستان در رتبه نخست بیکاری کشور، کم‌کم دارد تبعات خودش را نشان می‌دهد. یکی از تبعاتش همین ضعف رسانه‌‌ای است. باید بپذیریم که لُرستان تقریباً رسانه‌ي‌ قدرت‌مند ندارد. با احترام به جامعه‌ي روزنامه‌نگاران لُرستانی که خودم هم جزو آن‌ها هستم باید بگویم لُرستان روزنامه‌نگار شاخص و درجه‌یک ملی هم به اندازه‌ای ندارد که در ارگان‌های مختلف حضور داشته باشند و در آن رسانه‌ها مؤثر باشند. لُرستان هنرمند ملی هم تقریباً ندارد. یعنی سلبریتی لُرستانی تقریباً نداریم. به مفهوم کامل سلبریتی عرض می‌کنم. یعنی مثلاً علی دایی نداریم. اگر هم شخص مشهوري داريم، از اظهار لرستاني بودن خويش، امتناع مي‌ورزد!
 ما در شبکه‌ها اجتماعی هم قدرت‌‌مند عمل نمی‌کنیم. یعنی جامعه روزنامه‌نگاران آنلاین ما هم جامعه‌ای ضعیف و از هم ‌گسیخته است. لُرستان و قوم لُر در فیس‌بوک مثلاً صفحه بالای 20 هزار لایک ندارد. یعنی بیکاری، کمبود اعتبار و تنگ‌نظری باعث شده است که نتوانیم از هم‌استاني شريف‌مان زنده‌یاد کاظم صفرزاده قهرمان ملی بسازیم.
وقتی رسانه‌ي قدرت‌مند در سطح ملی نداریم، وقتی در بخش‌های خبری صداوسیما آدم مؤثر کم داریم، وقتی در روزنامه‌های مهم کشور خبرنگار نداریم یا کم داریم، وقتی سلبریتی نداریم که در فیس‌بوکش خبر را منتشر کند و احساسات مردم را برانگیزد، وقتی روزنامه‌نگاری آنلاین‌مان به تاریخ طوایف و ایلات مشغول است و وقتی که خودمان از امثال کاظم صفرزاده به عنوان قهرمان یاد نمی‌کنیم، نباید انتظار داشته باشیم دیگران از او قهرمان بسازند.
مرحوم صفرزاده، نخست باید در لُرستان قهرمان می‌شد تا توجه‌ها را به خود جلب می‌کرد، اما این اتفاق نیفتاد. چرا نیفتاد؟ چون ابزار قهرمان‌سازی را نداریم. بلد هم نیستیم. حتی بلد نیستیم قهرمان‌های قدیمی را هم برای خودمان نگه داریم. یعنی روزی نیست که در حق استاد مسلم موسیقی لُری یعنی استاد رضا سقایی اجحاف نشود.
وقتی به درددل‌های استاد ایرج رحمان‌پور در اختتامیه هفته فرهنگی لرستان می‌گوییم حرافی، چه انتظاری هست که از کاظم صفرزاده قهرمان بسازیم؟!
لُرستان صدرنشين بيكاري و بي‌توجهي در كشور، فعلاً باید تا می‌تواند معتاد نسازد، برای قهرمان‌‌سازی فعلاً زود است...
 رضا  ساکی