سرزمین ایران از دیرباز تا کنون موطن مردان و زنانی بوده که هماره روزگار قلب و احساسی رقیق و مهربان داشته و در بزنگاههای مختلف و به طرق گوناگون این ویژگی بارز روحیه ایرانی را به منصه ظهور رساندهاند.
شاهد این مدعا نیز حضور پررنگ شخصیتهای مهربان و بخشندهای است که در داستانها و افسانههای کهن این سرزمین نقل شده؛ از سمک عیار و گروه عیاران گرفته تا نماد سخاوت و بخشندگی، حاتم طایی!
این انگاره به حدی در فرهنگ ما پررنگ است که حتی در سالگرد شهادت امامان معصوم(ع) نیز بر کمک و دستگیری آنان از ایتام و فقرا تاکید میورزیم و خوشتر داریم که این بزرگان را علیرغم همه کرامات و خصایص زیبا و پسندیده، با این صفت بشناسیم و یاد کنیم.
گر چه این ویژگی اخلاقی زیبا و نیکو در شرایط مختلف تحت تاثیر قرار گرفته و بعضاً کم رنگ هم شده اما به جرأت میتوان گفت هرگز روح ایران و ایرانی از بخشندگی و سخاوت تهی نبوده و همیشه مردم این جغرافیای پهناور برای کمک به همنوعان خود، دستی گشاده و قلبی آکنده از مهر داشته و دارند.
این مهم در استانی مانند لرستان که هنوز هم از بافتاری نیمهسنتی و سرشار از نمادهای زندگی ایلیاتی برخوردار است چشمگیرتر است؛ چنان که در میان لرها، مردانی که اهل سخاوت و بخشش نباشند با القابی نظیر «نان کور» شناخته شده و از آنان به بدی یاد خواهد شد و بیشک هیچکس چنین لقب ناپسندی را دوست نخواهد داشت. این خصیصه بارز لرها از پس هزاران سال به حدی در رگ و پی آنان ریشه دوانیده که حتی روی آوردن به سبک زندگی مدرن و پذیرفتن مفاهیمی نظیر فردگرایی، سودگرایی نیز نتوانسته آنان را از کمک و همراهی به افراد نیازمند باز دارد.
مثال بارز این ادعا مراسمی است که روز پنجشنبه 6 شهریور به همت مردم پلدختر و برای دختران بیسرپرست این شهر برگزار شد. طی این مراسم که به مناسبت ولادت حضرت معصومه(س) و روز دختر در محل موسسه خیریه «دوستداران اهل بیت» و با حضور جمعی از خانوادههای پلدختری برگزار شد، برنامه های مختلفی برای شاد کردن محفل این دختران تدارک دیده شده بود.
مراسم راس ساعت 6 عصر و با حضور مهمانهایی که بنا به دعوت گروهی از جوانان پلدختر که نام «رافا» را برای خود برگزیدهاند آغاز شد. استقبال از این دعوت مردمی نسبتاً خوب بود و علاوه بر خانوادهها، تعدادی از اعضای گروه نیز به تنهایی در این محفل حضور پیدا کرده و به آن رونق خاصی بخشیده بودند. این گرد همآیی به دختران مذکور نشان داد که آنان بیکس و تنها نیستند و هنوز هم پیدا میشوند مردمی که برای انسان و انسانیت فارغ از هرگونه دستهبندی جنسیتی، قومی، نژادی و عقیدتی ارزش و احترام بسیاری قائلند و همین هم اعضای گروه رافا، مسوولان و مربیان موسسه خیریه، مدعوین و دختران پاک و بیآلایش آن را دل شاد کرده و لبخند بر لبان آنان نشانده بود؛ لبخندی از جنس شوق، دلتنگی، غرور، معصومیت و زیبایی ...
ابتدا به نیت تبرک مراسم توسط یکی از اعضای گروه، آیاتی چند از کلام الله مجید تلاوت شد و پس از آن مدیر موسسه به عنوان میزبان برنامه ضمن تبریک ولادت حضرت معصومه(س) و روز دختر، به حاضرین خیر مقدم گفته و همچنین بابت اجرای این مراسم نیز از اعضای گروه رافا تشکر و قدردانی به عمل آورد.
«جمشیدی» ضمن اشاره به دانشجو بودن اکثر اعضای گروه بیان داشت: این دانشجویان بدون هیچگونه چشمداشت و انتظاری دست به انجام این کار خیر زدند تا بتوانند لبخندی بر لب این دختران بنشانند.
وی در ادامه افزود: ما از دیدن چنین کارهایی لذت میبریم و احساس میکنیم که تنها نیستیم و حامیانی داریم که حتی از پول جیب خود میزنند و به همنوعان خود کمک میکنند.
سپس «آرش سپهوند» و «محمد ترکارانی» به نمایندگی از اعضای گروه توضیحاتی ارائه دادند.
سپهوند هدف از ایجاد این گروه را ایجاد تغییرات مثبت در باورها و فرهنگ های مردم دانست و تصریح کرد: یک مورد از تغییرات مثبت همین کمک کردن به دیگران است و امیدواریم که برنامه امروز سنگ بنای کاری بزرگتر شود و رفته رفته گسترش پیدا کند.
ترکارانی پس از تشکر از مدیر موسسه خیریه برای همکاری با اعضای گروه جهت اجرایی کردن برنامههایشان، هدف از ایجاد این گروه را مشارکت اجتماعی دانسته و خاطرنشان کرد: با تشکیل چنین گروهی اتفاقی بیسابقه در شهر پلدختر در حال رخ دادن است؛ زیرا قبلاً ملاک و معیار فعالیتهای اجتماعی طایفهگرایی بود اما نسلی که اکنون در حال پرورش یافتن است جدا از مسایل قومیتی و طایفهای نگریسته و عمل میکند.
پس از صحبتهای میزبان و مهمانان، برنامههای تدارک دیده شده به اجرا درآمدند. اولین برنامه برگزاری مسابقه باد کردن بادکنک است؛ البته این مسابقه جای خود را به ترکاندن بادکنکها و ایجاد شور و شادی داد! از نکات جالب توجه مسابقه این بود که تعدادی از مهمانان نیز به رقابت با دختران پرداختند و همین موضوع بر جذابیت و شادی مراسم افزوده بود.
پس از این که باد کردن و ترکاندن بادکنکها به پایان رسید، از مهمانان حاضر در مراسم پذیرایی به عمل آمد.
لازم به ذکر است که کیکی مخصوص دختران تهیه شده بود که پس از تزیین با 10عدد شمع رنگی (به تعداد دختران) و روشن کردن فشفشه و پاشیدن برف شادی و در میان شادی میزبان و مهمانان برش خورده و درمیان حاضران تقسیم شد.
موضوعی که نباید از قلم انداخت این که به همت گروه یادشده و جهت افزایش سطح دانش و آگاهی این دختران، کلاس آموزش زبان انگلیسی با حضور «احمدی» از اساتید مطرح زبان انگلیسی پلدختر تدارک دیده شده و حتی چند روزی از شروع آن نیز میگذرد.
احمدی که 2 روز در هفته را صرف برگزاری کلاس زبان دختران میکند، استقبال بچهها از کلاس زبان را بسیار خوب توصیف کرده و کاملاً به یادگیری زبان انگلیسی از سوی آنان امیدوارو خوشبین است.
وی در توضیح ادعای خود این نکته را ذکر می کند که شاگردانش با شور و شوق تمام در کلاس حاضر شده و حتی تکالیف درسهای آینده را نیز از قبل انجام میدهند!
سپس از دختران خواسته شد کلماتی را که طی این چندروز یاد گرفته اند برای حضار بخوانند که این کار با استقبال آنان انجام شد. آنها همچنین کلاس زبان خود را مفید و مفرح خوانده و از برگزاری آن شادمان بوده و حتی خواستار این بودند که کلاس مذکور در تمام طول هفته برگزار شود!
بعد مسابقه ماست خوری برگزار شد که تعدادی از دختران و 3 نفر از مهمانان در آن شرکت داشتند؛ در این مسابقه که درمیان شوخیها و خندههای جمع اجرا شد یکی از دختران موفق شد کاسه ماست خود را زودتر از دیگران خورده و برنده رقابت باشد! مسابقه ماست خوری که به پایان رسید نوبت به لطیفهگویی حاضرین رسید که خندههای مکرر افراد را در پی داشت و شادی مراسم را دو چندان کرد.
از دیگر برنامههای این روز اهدای عروسک و کارتهای هدیه به دختران بود که از سوی اعضای گروه رافا و با پولهایی که جمعآوری کرده بودند، تهیه شده بود. کارتها به تعداد دختران تهیه شده و درون پاکتی منقش و زیبا که نام هدیه گیرنده نیز روی آن نوشته شده بود، قرار گرفته و همراه با یک عروسک توسط مهمانان به آنان تقدیم شد.
یک دستگاه پخش DVD نیز جزو هدایایی است که از طرف گروه و از محل پولهای جمع آوری شده برای دختران موسسه خریداری شده است؛ اعضای گروه هدف از تهیه این دستگاه را تنوع بخشی به ابزارهای سرگرمی این دختران ذکر کرده و معتقدند که آنان میتوانند به عنوان وسیلهای کمک آموزشی جهت تقویت یادگیری زبان انگلیسی خود از این وسیله بهره ببرند.
حسن ختام این برنامه نیز تحویل دادن کتابها و پولهایی بود که ازطرف اعضای گروه برای این دختران جمعآوری شده و به مدیر موسسه تحویل داده شد.
در پایان، مهمانان عکسهایی به یادگار گرفته و ضمن تشکر از مدیر موسسه مذکور، با دختران معصوم و بیآلایش این موسسه نیز خداحافظی کرده و آنجا را ترک کردند.
در صدر این نوشتار گفته شد که ایران سرزمین مهربانی و بخشندگی است و لرها نیز این خصوصیت زیبای اخلاقی را به حد کمال دارا هستند؛ پر بیراه نیست اگر به بهانه برگزاری این جشن باز بر این نکته تاکید ورزیم و آن را یادآوری کنیم.
نباید این نکته را از نظر دور داشت که حتی بدون برگزاری چنین مراسماتی نیز روزها و روزگار این دختران و انسانهای مشابه آنان خواهد گذشت، اما چه زیباست اگر هرکدام از ما با اندک تلاشی بخشی ناچیز از عمر و وقت و سرمایه خود را برای کاری این چنین نیکو و ارزشمند صرف کنیم و لبخندی بر لبان دخترکی معصوم بنشانیم؛ دخترکی که شاید تا کنون یکبار طعم داشتن خانواده را نچشیده، نمیداند دوست و رفیق کیست و چیست، دستی نوازشگر گیسوان نرم و زیبایش را نبافته، مهر مادری را لمس نکرده و در حسرت آغوشی گرم و پراحساس رخ زرد میکند...
مگر نه این که هماره روزگار به این بیت زیبای خداوندگار سخن، سعدی شیرازی میبالیم که «بنیآدم اعضای یک پیکرند»، پس بیایید اندکی هم جامه عمل بر این سخن زیبا بپوشانیم و آن را به منصهي ظهور برسانیم تا از قبل این کار انسانهایی دیگر را نیز در شادی و خندههای هر روزه خود شریک کرده و به آنان بفهمانیم که تنها و بی کس و بیپناه نیستند؛ زیرا هنوز هم هستند مردان و زنانی که روح ایرانی و سخاوت لریاتی خود را در رگ و پی دارند و به مناسبتهای گوناگون آن را بروز میدهند.
بیایید نه با حرف بلکه با عمل و رفتار خود بر این واقعیت صحه بگذاریم که «بنیآدم اعضای یک پیکرند» و بکوشیم ترنم حقیقی و واقعی این سخن نغز باشیم که «چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار»...
حمزه رامين/ پلدختر