در جمعي نشسته بوديم كه يكي از حضار مدام از اين كه فلان آقاي مدير تا اين حد به مردم لرستان لطف كرده و براي آنان كارهايي انجام داده است، سخن‌سرايي مي‌كرد.

از نظر ايشان كه چندان هم بي‌تعصب از نظر جناح و طايفه نسبت به آن آقاي مدير نبود، عملكرد مدير محبوبش نسبت به برخي مسوولان خالص و خاشع استان، بسيار برتر بود!

به وي تذكر داديم كه اين بابا بنا بر اين موارد، عملكردش در حيطه وظايف عادي صورت گرفته و كار شاقي نكرده است، اما تعصب بي‌جا چشمان رفيق ما را كور كرده و همراه مدير محبوبش در آسمان‌ها سير مي‌كرد.

گفتيم چنان كه شما مي‌فرماييد، با عملكرد چنين مديري، لرستان بايد يكي از 3 استان برخوردار و توسعه‌يافته كشور باشد، اما نتايج چيز ديگري مي‌گويد!

بايد توجه داشت كه در استان ما به دست آوردن مسووليت و پذيرفتن پست مديريتي يا مناصبي بالا در ادارات، بسيار سهل است و نيازي به معرفي روش‌هاي دست‌يابي به آن در اين نوشتار نيست، اما اين كه پس از آن چگونه بتوان به خلق‌الله خدمت نمود و لرستان را از وضعيت ركود اقتصادي و فرهنگي خارج كرد، عيار مديران واقعي را مشخص مي‌كند نه سخنان مديحه‌سرايان اين‌چنيني!

در فرهنگ استان ما اين طور جا افتاده كه بايد به آقاي مدير احترام فراوان گذاشت. مثلاً اگر پس از مدت‌ها در مراسم ختم اقوام يكي از كارمندان در مسجدي حضور يافتند، حتماً پشت بلندگو چند مرتبه با صداي رسا از آقاي مدير تشكر شود و نام او را بياورند.

اگر موفقيتي در اداره كسب مي‌شود حتماً آقاي مدير در رأس آن بوده و بنر تبريك آن نصب شود و از وي نام برده شود.

اگر در هفته يك بار و آن هم براي 2 ساعت به مردم وقت ملاقات عمومي داده شد، تصاوير آن همراه با توضيحات پرحرارت كه مدير مردمي در بين مردم حضور يافت و به درد دل‌هاي آنان گوش داد (و نه اين كه مشكلات آن‌ها را حل كرد)، روي وب‌سايت ادارات قرار مي‌گيرد.

نه جانم! پست‌طلبان و سياسون استان بدانند كه مديريت و مسووليت يك معنا دارد: نوكري و خادمي مردم! اي كاش در استان ما براي مدتي واژه مدير با واژه خادم عوض كنند تا ببينيم چند نفر حاضر هستند چنين مناصبي را بپذيرند و از آنان با نام خادم و نوكر مردم نام برده شود.

البته هستند چنين كساني كه بدون سر و صدا به خدمت مردم مشغولند و نيازي هم به نصب بنر يا ارائه گزارش عملكرد چند صفحه‌اي با هزينه بيت‌المال در نشريات نمي‌بينند. از قديم گفته‌اند: درخت هر چه برگ و بارش بيش‌تر باشد، افتاده‌تر است.

به هر حال، اين‌ها را آورديم تا عده‌اي جايگاه‌شان را در قبال مردم فراموش نكنند و به جاي سوء‌استفاده از جايگاه خود يا نزديكان‌شان، معناي واقعي خدمت به مردم را در قالب فرصت‌هاي مديريتي فراموش ننمايند چرا كه دير يا زود بايد آن را به ديگران تحويل دهند و دوباره بين همين مردم زندگي كنند. به يقين، در آن شرايط، اگر مردم‌دار نبوده باشند، زندگي براي آن‌ها بسيار دشوار خواهد بود!

رياست به دست كساني خطاست                  که از دست‌شان، دست‌ها بر خداست

ر - ج / يافته