اين روزها برگزاری مراسم ختم و عزاداري براي اموات در لرستان، مورد نقدهاي مكرر قرا ميگيرد و باعث اعتراض بسياري از مردم شده است.
آخرين اقدام ارزشمند در اين زمينه، دستور شهرداري و شوراي شهر كوهدشت بود كه برگزاري مراسم روزهاي پنجشنبه را به بعد از ساعت 17 عصر در فصل گرما تغيير دادند.
متاسفانه در برخي از شهرها مثل خرمآباد، فرهنگ وارداتي غلطي در اين زمينه جايگزين رسوم مردم اين شهر شده است.
كارهايي مثل نصب پارچه سياه كه از رسوم استانهاي همجوار يا حضور در قبرستان خضر آن هم در گرماي كشنده ي 12 تا 14 ظهر كه براي بچهها، سالمندان و حتي سايرين نيز خطرناك است، باعث شده روز به روز به جاي پيشرفت فرهنگي در مراسم اموات، پسرفت داشته باشيم!
سال گذشته مصيبتي روي داد و يكي از نزديكانم به رحمت ايزدي پيوست. در طول برگزاری مراسم، اتفاقات زیبا و همچنین ناخوشایندی در اجرای برخی سنتها دیدم که بیجا ندیم مطالبی را خدمت شما ذكر كنم:
شاید اظهار همدردی خالصانه اقوام، دوستان و همسایگان همچنین باز گذاشتن درب منازل به منظور همدردي با خانواده مصيبتديده از صحنههای زیبا این گونه مراسم باشد، اما بعضاً مواردی پیش میآید که بیشتر مصداق مردمآزاری دارد تا سوگواری!
چنان كه نوشتم، برای سنتها احترام خاصی قایل هستم ولی اعتقاد دارم برخی روشهای اجرای این سنتها را باید اصلاح کنیم. مدرنیته هیچ تضادی با سنت ندارد، فقط لازم است از ابزار مدرنیته برای اجرای بهتر سنتها استفاده کنیم.
برخي از اقدامات ناشايست در مراسم سوگواري ديارمان را اينجا متذكر ميشوم:
صف طویل بازماندگان
در مراسمي كه براي عزيز از دست رفته مان گرفتيم، تصمیم گرفته شد بدعتشکنی کرده و صف بازماندگان را با ۳ نفر از نزديكترينها به ميت و بزرگ اقوام تشکیل دهیم، اما وقتی جلو مسجد قرار گرفتیم صف 20 تا 30 نفرهاي تشکیل شد! بنده به عنوان صاحب عزا شاید 5 نفر از آنها را به خوبي میشناختم! هر کس به خودش اجازه داده بود در صف بازماندگان بایستد و ما شرمندهي مردمی بوديم که در این گرما باید به 30 نفر عرض تسلیت میدادند. نکته جالب این که فرزندان متوفی هم آنها را خوب نمیشناختند.
پس بهتر است صفهاي طويل مسجد را به نفرات ضروري تقليل دهيم. سايرين هم دورتر و كنار بايستند تا كساني كه به احترام آنها آمدهاند، پس از عبور از جلوي صف4-5 نفره، نزد آنها بروند و به آنان تسليت بگويند.
تسليت ايستاده در مسجد!
در ديار ما رسم است كه وقتي وارد مسجد شديد و در جاي خود نشستيد، فاتحهاي قرائت كرده و بعد بلند شويد و به صف صاحبان مصيبت بگوييد: خدا رحمتش كند! اين كار را قديميها به اين خاطر باب كردهاند كه در مجلس به خوبي ديده شوند و گرنه ثواب همان قرائت فاتحه كافي است و نيازي نيست بلند شده تا ديده شويد و نوعي خودنمايي كنيد. از طرفي، هنگام خروج از مسجد نيز همين كار را انجام ميدهيد و ديده ميشويد پس لطفاً بخش اول را حذف كنيد چون نمونهاي از عمل رياكارانه است.
همچنين گاهي عدهاي در حال خروج از مسجد و عرض تلسيت هستند كه ناگهان شماري كه تازه آمدهاند بلند ميشوند و عرض تسليت ميدهند و در اين بين صاحب عزا نميداند جواب كدام يك را بدهد كه گاهي اين موضوع باعث نديده شدن برخي و ايجاد كدورت ميشود. پس بهتر است به صاحبان عزا فقط هنگام ترك مسجد تسليت بگوييد تا از شما تشكر نمايند.
نصب پارچه و پلاکارد
صبح روز اول متنی را تهیه کردیم و جلوی درب منزل متوفی زدیم و ضمن تشکر از همه خواستیم از نوشتن هر گونه پارچهنوشته و بنر عزا خودداری کنند. متاسفانه تا ظهر؛ حدود 20 پارچهنوشته و بنر که بعضاً از جانب اقوام و آشنایان دسته چندم بود به دستمان رسید! بعضی هم اصرار داشتند که حتماً پارچهي آنها بالاتر از پارچه بقیه باشد! آیا بهتر نیست با چاپ اطلاعیه به صورت گروهی با صاحبان عزا همدردی کنیم؟
كاسههاي داغتر از آش در عزاداري!
با توجه به گرمی هوا تصمیم گرفتیم مراسم را در مسجد ختم و از حضور بر سر مزار خودداری کنیم تا مردم اذيت نشوند. این موضوع را از طریق اطلاعیه و قاری مسجد به اطلاع همه رساندیم. مسجد که به آخر رسید؛ عدهای آماده رفتن بر سر مزار شدند. توضیح دادیم که بر سر مزار حاضر نمیشویم. هوا گرم است و باعث اذيت و آزار مردم ميشود. در پاسخ، متلكهايي بارمان كردند كه چرا ارزشی برای متوفی قایل نیستیم؟! آيا ارزش متوفي به اين است كه زندهها را در ديگ جوشايند بلكه چند نفر از آنها هم به رحمت ايزدي بپيوندد يا سكته كند؟
صاحب عزا هم به آرامش نیاز دارد
ساعت 7.5 صبح روز دوم زنگ درب منزل به صدا درآمد و چند مرد و زن برای عرض تسلیت آمده بودند. ما هم دست و صورت نشسته خدمت رسیدم تا محکوم به چیزی نشویم. بگذریم که چند نفری هم ساعت 11 شب به یاد عرض تسلیت افتاده بودند! از صبح تا شب سر پا بوديم و از مردم تشكر كرديم و هنگام شام و نهار نيز به عنوان خدمتگزار اين طرف و آنطرف مي دويديم به نوعي كه اصلاً يادمان رفته بود صاحب عزا هستيم! به خدا صاحبان عزا در آن شرایط روحی خسته میشوند و نیاز با استراحت دارند. بهتر است اين موضوع را درك كنيم و به ديگران هم بگوييم كه رعايت كنند.
اظهار نظرهای غیر مسوولانه
در اجرای هر کاری، عدهای خود را صاحبنظر میدانند! از ساعت خاکسپاری تا نوع غذا و سایز قبر و ساعت مسجد و هزاران اتفاق دیگری که هر کس به خود اجازه میدهد در آنها دخالت کند. قبلاً بزرگتری بود و او برنامهریزی همه ي كارها را بر عهده داشت و بقیه اجرا ميكردند، ولی حالا غریبه و آشناي دسته چندم نیز به خود اجازه اظهار نظر میدهد!
موارد دیگری هست که برای احترام به همولايتي هايم جایز نمیدانم بیان کنم، چون معتقدم "گر پرده بر افتاد نه تو مانی و نه من"!
پس بهتر است چه از جانب صاحبان عزا و چه از جانب مردم بعضی سنن غلط را کنار بگذاریم و به فکر آسایش هم باشیم. مردمآزاری، سلب آسایش و ریاکاری در هیچ دینی سفارش نشده است.
اميدوارم اصحاب رسانه لرستان نيز در اين زمينه دست به قلم برده و آنقدر در مورد رفتارهاي ناشايست بنويسند تا بالاخره اين فرهنگهاي بد ريشهكن شود. البته نقش صداوسيما نيز در اين زمينه بيتأثير نيست و پيشنهاد مي شود هرازگاهي، برنامههايي در اين خصوص ساخته شود تا مردم آگاه شوند.
عبدالرضا قاسمي/ يافته
مراسم بهشت زهرای کوهدشت به بعد از ساعت 17 موکول شد