بعد از تحصیلات دوره ابتدایی، به پیشنهاد یک نفر از افراد فامیل که خودش دیپلم را از دبیرستان ملکالشعرای بهار خرمآباد اخذ کرده بود، به وسیله پدرم که با خانواده مرحوم علیمحمد ساکی مدير وقت دبیرستان بهار آشنایی داشت، در کلاس هفتم ثبتنام شدم.
بیاغراق بگویم كه به یاد ماندنی دوران تحصیلم، همان 2 سالی بود که مرحوم ساکی مدير دبیرستان بود.
مدیری که منظم، جدی، قاطع، وقتشناس، با ظاهری همیشه آراسته و تمیز به عنوان شخصي ادیب، محقق، نویسنده، مورخ و انساني سخنور بود.
آن زمان با همت ایشان و با به کار گیری استعداد دبیران و دانشآموزان، سالنامهای منتشر میشد به نام "سالنامه بهار" که كاري جالب در دبیرستانهای خرمآباد و شاید در سطح کشور بود.
مطالب مندرج در سالنامه آنچنان بود که هر خواننده علاقهمند به لرستان و شهر خرمآباد را به مطالعه جذب میکرد. از طرفی، از آنجا که در آن زمان منابع متنوع اطلاعرسانی مانند امروز در دسترس دانشآموزان و فرهنگیان نبود، این سالنامه در هنگام انتشار آنقدر طرفدار پیدا کرده بود که به زودی نایاب میشد.
کار دیگر زندهیاد علیمحمد ساکی انتشار كتاب "جغرافیای تاریخی وتاریخ لرستان" در سال 1342 بود. کتابی که برای اولین بار دریچهای به اعماق ناشناخته بنیانهای تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و فولکلوریک لرستان به روی خوانندگانش میگشود و حاصل تحقیقات و مساعی پرزحمت و میدانی مرحوم ساكي به عنوان پایاننامه تحصیلات تكميلي آن شخصیت ارجمند بود.
وي در فرازی از همان کتاب ترانه "سیت بیارم" را که در مراسم عروسی لرها توسط بستگان عروس و داماد به صورت دستهجمعی خوانده میشود "سرود حماسی خلق لر" نام نهاده است و به راستی وقتی که در میان عشایر و در مراسم شادی این سرود شنیده میشود، سر تا پای شنونده لرستاني (لر و لك) را غرق شادی و سرور میسازد و داماد را که در واقع یک فرد عادی است، در نظر عروس که با روی پوشیده در چادری سپید به انتظار او نشسته است یک قهرمان جلوه میدهد و عروس را در نظر داماد همانند فرخلقای زمان!
زندهیاد علیمحمد ساکی با وجود مشغله زیاد هیچگاه از کار تحقیق و نگارش و ترجمه باز نماند. با وجودي كه فوقليانس جامعهشناسي داشت اما كاملاً به زبانهاي انگليسي و تا حدودي عربي مسلط بود. از ترجمههای وي من فقط "کتاب سفرنامه خانم فریا استارک به ایلام، لرستان و الموت را خواندهام که اتفاقاً در زمان خدمتم در استان ایلام(دهه 70) در شناخت اماکن، مردم و دودمانهای آن دیار به من کمک کرد. اما فهرست دیگر آثار ایشان را دیدهام که فقط با دیدن نام آنها میشود اهمیتشان را دریافت.
تاثیرگذاری تحولآفرین این مدیر شجاع و کاردان زمانی بود که از طرف انجمن شهر خرمآباد در سال 1350 به عنوان شهردار انتخاب شد. فقط در چند جمله میتوان گفت که حجم کارها و اقدامات انجام شده وی آنچنان پرتاثیر و عمیق هستند که تا کنون هر شهردار که پس از او در این شهر کار کرده و هر یک هم به قدر توانایی و مقدوراتشان کارهایی به انجام رساندهاند، ولی هیچکدام از آنها در دل مردم به اندازه او جا باز نکردهاند، چرا که هنوز کسی در ایجاد تحول در ساختارهاي فیزیکی، فرهنگی و کالبدی شهر نتوانسته از این مدیر برجسته لرستانی آن هم در دیار خود که طبیعتاً با تنگناهای زیادی درآن زمان مواجه بود، سبقت بگیرد.
به راستی زندگي مرحوم ساکی مصداق این شعر معروف مرحوم فريدون مشيري است که:
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
زندهیاد علیمحمد ساکی 22 خرداد 1373 در سنی که هنوز به 60 سالگی نرسیده بود به دیار باقی شتافت.
نامش همیشه در یاد و مشقش سرمشق مدیران باد که پاکدست بود و علیرغم وسوسههای بسیار، فریب وسواسان خناس را نخورد و ترجيح داد از منصب شهرداري كنار برود اما با كسي ساخت و پاخت نكند و به كسي باج ندهد!
نبي بختيارينژاد / تهران