عبدالرضا شهبازی: شهر شلوغ شده است و ما در میان این شلوغی‌ها نمی‌توانیم خودمان را پیدا کنیم، نمی‌دانم شلوغی خوب است یا نه، نمی‌دانم شهر همان شهر است را باید خوب تفسیر کنیم یا بد؟!

در فضای مجازی دیدم بانو هوشمند، همسر شهردار فقید خرم‌آباد علی محمد ساکی بعد از پنج دهه به شهرستان خرم‌آباد سفر کرده است.

" شهر همان شهر است" و " شهر شلوغ شده است" دو جمله کلیدی سرکار خانم هوشمند در جمع میزبان‌های خود در شهر خرم آباد است.

لازم دیدم چند سطری را به همین بهانه بنویسم، کلماتی که گاهی بر روی سینه‌مان سنگینی می‌کنند، مثل باری سنگین که به تنهایی نمی‌توانی حملش کند.

خرم‌آباد شهری با تمام تنهایی و دلتنگی‌هایش که باز هم دوست داشتنی است. شهری پر از رویا‌هایی که ما را با خود تا اعماق تاریخ می‌برد.

شهر موسیقی و آب، شهر رقص باد میان کاج‌های حاشیه شهر که حالا دارند کم کم به شصت سالگی‌شان می‌رسند.

شهر چنار‌های کهن با سایه‌های وسیع که خیابان‌هایش را دیدنی‌تر می‌کنند.

آری شهر من با تمام زیبایی‌هایش زخم خورده و دلتنگ است، شهری پر از غم با مردمی غم‌زده که شور جوانی، جوانانش در پرسه زدن‌های عصر گاهی در خیابان‌های کوچک شهر به پایان می‌رسد.

خانم هوشمند درست گفتی این شهر شلوغ شده است و بی‌قواره، با ترافیک‌های کلافه‌کننده که حوصله عابرانش را هم به سر برده است.

بله شهر همان شهر است، چون دیگر این شهر مردی مانند علی محمد ساکی به خودش ندید، شهرداری که وقتی رفت خودنویس طلایی که در دفتر کارش بود به مسؤول دفترش داد و گفت این هم از اموال شهرداری است، خودنویسی که به او هدیه داده بودند، زیرا به این درک رسیده بود که هدیه را به شهردار داده‌اند نه علی محمد ساکی!!

خانم هوشمند به هر کجایی این شهر نگاه می‌کنی بعد از چند دهه به دور‌اندیشی‌های آن شهردار جامعه‌شناس درود می‌فرستی.

دریاچه" کیو"، کمربند سبز حاشیه شهر، دریغا دریغ که دیگر سبزینه آن نگاه عجیب نیست تا شهرش را مانند فرزندش دوست بدارد

آری شهر همان شهر است فقط کمی شلوغ شده است و بی‌حوصله!!!

 

پایگاه خبری یافته


video IMG 6531

توضیح: (5.18 MB)