از اردیبهشت ۱۴۰۲ تا اسفند ماه، ۱۰ ماه باقی مانده است اما گویی، این زمان، برای آرزومندان وصال بهارستان، زمان پر فاصله‌ای نیست. از هم اکنون در شهر‌ها، بخش‌ها و روستا‌ها، هنگامه‌ای برپاست تا کلید گنج مقصود حاصل آید!
با توجه به اینکه مجلس یازدهم در سال پایانی خود قرار دارد برخی نمایندگان در مجلس شورای اسلامی هر هفته در حوزه انتخابیه حضور داشته و مشغول سرکشی‌های مکرر و حضور در مراسمات فاتحه خوانی، عیادت، سرکشی و خلاصه دید و بازدید هستند. با این حضور دائم در حوزه انتخابیه، پس وظیفه نمایندگی آن‌ها در صحن مجلس چه می‌شود؟
برخی وکلاً خود را در تمامی امورات انجام گرفته از قبیل احداث راه بین مزارع روستا‌ها، حفر چاه، افتتاح دکل مخابراتی، گازرسانی، برق‌رسانی، اسفالت جاده روستا‌ها و... سهیم دانسته و حامیان آن‌ها با بنر‌های رنگارنگ از زبان اهالی از تلاش‌های شبانه روزی آن‌ها تشکر می‌کنند اما در قبال پروژه‌های نیمه تمام، وضعیت ناامیدکننده بهداشتی و درمانی، کشته شدن سالانه ده‌ها نفر در جاده‌های غیر استاندارد، عدم تخصیص اعتبارات، بیکاری، مهاجرت، عدم تحقق وعده‌های انتخاباتی و... خود را پاسخگو ندانسته و وظیفه خود را قانونگذاری و نظارت می‌دانند و سعی می‌کنند بواسطه اینکه کار اجرایی در حیطه اختیارات و وظایف نمایندگان نیست، آن‌ها را به دولت ربط دهند.
نمایندگان مجلس می‌توانند نقش بسزایی را در جذب و تخصیص اعتبارات و پیشرفت پروژه‌ها ایفا کنند ولی متأسفانه بیشتر وقت برخی نمایندگان صرف امورات روزمره، اجرایی و دخالت در عزل و نصب‌ها در ادارت شده و مهره چینی را بر توسعه ترجیح می‌دهند.
در آستانه انتخابات مجلس اکثریت نمایندگان دوست دارند کلنگ و قیچی به دست در محل پروژه‌ها حاضر بشوند. متأسفانه بسیاری از مردم امور اجرایی را جز وظایف نماینده مجلس می‌دانند در حالی که این وظایف بر عهده قوه مجریه است.
آیا وکلای محترم بایستی همه کار‌های دولت را که جز شرح وظایف آن‌ها نیست به نام خود مصادره کنند؟ اگر نماینده‌ای در حوزه انتخابیه خوب کار کرده باشد و شهروندان اثر اقدامات وی را در زندگیشان لمس کرده باشند، دیگر چه نیازی به این همه تبلیغات، شبگردی در خانه‌ها و سوگند دادن مردم و وعده و وعید می‌باشد؟ هر نماینده وظیفه دارد با ایجاد ارتباط و تعامل با هیئت دولت، وزرا، معاونین، استاندار و... مشکلات، موانع و نیازمندی‌های حوزه انتخابیه خود را مطرح و نسبت به رفع ان‌ها پیگیری نمایند اما این تعامل و ارتباط نباید باعث گردد وکلاً اقدامات دولت که در صورت نداشتن نماینده نیز به خودی خود انجام می‌گرفت را به نام خود مصادره کنند.
مردم همواره منتظرند تا نمایندگان‌شان به وعده‌های انتخاباتی خود عمل کرده و آن‌ها را از چنگ مشکلاتی که به جز لاینفک زندگی عادی آن‌ها شده است، آزاد سازند. وعده‌هایی که اکثراً محقق نمی‌شوند و نتیجه‌ای جز سختی و مشقت برای مردم و راه‌یابی به بهارستان برای آقایان نداشته است.

مجتبی پسند