پس از مدت‌ها گمانه‌زنی، سرانجام استاندار جدید لرستان انتخاب و منصوب شد.
لرستان استانی خاص و محروم است؛ «خاص» زیرا از نظر ثروت‌های طبیعی و تاریخی، جزء غنی‌ترین استان‌های ایران به شمار می‌رود و «محروم» از این نظر که با توجه به این داشته‌ها و سرمایه‌ی انسانی غنی و کارآمد، به‌واسطه‌ی ضعف عملکرد اکثر مسئولان پیشین و عدم مطالبه‌گری مردم، دچار محرومیتی عمیق شده است.


بیشتر استاندارهایی که به این دیار آمدند، دلایل محرومیت لرستان را تاریخی و مربوط به گذشته ذکر کردند اما اشاره نکردند که نتایج عملکرد مسئولان در گذشته و حال است که در آینده تاریخ را رقم می‌زند و دوران پس از آنان نیز همان‌گونه یاد شد؛ یعنی اکثراً سعی کردند با فرافکنی، از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند در حالی که اصل اول مدیریت، پذیرفتن مسئولیت و تلاش مضاعف برای رفع کاستی‌ها و مشکلات است و اگر مدیری نتواند مشکلی را از استان و مردم حل کند، چه او مدیر باشد و اصطلاحا چه پاپای (پدربزرگ) من، هیچ تفاوتی ندارد و در حقیقت توانایی آن شخص زیر سؤال می‌رود!
عشق ما را پی کاری به جهان آورده است
ادب این است که مشغول تماشا نشویم
پذیرفتن و به دست آوردن مناصب مدیریتی افتخار نیست، بلکه  خدمت در این قواره است که آن را ارزشمند و تفاوت انسان‌ها را در زمان داشتن مسئولیت با همتایانش مشخص می‌کند.
این که من با حمایت حزب، جناح و یا داشتن لابی قوی، منصبی را به چنگ بیاورم و در پایان هر ماه حقوق و مزایای تُپُل به جیب بزنم، بیش از آنکه به درد مردم بخورد، به کار خودم آمده و چنان که نوشتم از هر کسی حتی پاپای من نیز برمی‌آید!
این مردم تشنه‌ی خدمت هستند و مدیر واقعی کسی است که به جای روال معمول شرکت در جلسات فاقد خروجی اجتماعی و اقتصادی، به صورت پیگیر و از هر طریق ممکن سعی در حل مشکلات مردم و استان داشته باشد، وگر نه با ادعای خدمت و فعال‌نمایی به جای فعالیت، وضع همان است که هست!
به یاد داشته باشیم: تفاوت بزرگی بین «مدیر خوب» با «آدم خوب» هست! ممکن است کسی آدم خوب، مؤدب، مؤمن، دارای تحصیلات عالیه و دیگر محاسن نیک باشد اما لزوماً این شخص نمی‌تواند مدیری خوب باشد زیرا مدیریت در استانی محروم نظیر لرستان به نوعی دانش، جَنَم و جسارت که همانا از آن به عنوان مدیریت جهادی یاد می‌شود نیاز دارد و ملاک و معیار اصلی قضاوت در خصوص موفقیت افراد دارای منصب نیز افکار اجتماعی هستند نه خود شخص، اطرافیان و هم‌جناحی‌های او!
اما جان کلام: آقای استاندار جدید لرستان، مردم ما گوش‌شان از وعده و وعیدها پُر است. آدم خوب نیز در ردای استاندار و معاونانش و مدیران کل نیز به قدر کافی دیده‌اند. به کسانی محتاج‌اند که تغییرات اساسی در زندگی و استان آن‌ها ایجاد کنند.
جناب استاندار جدید! شما و افرادی که از این پس به عنوان مدیر منصوب می‌کنید را کسی به زور وادار به پذیرفتن این مناصب نکرده و نمی‌کند. اتفاقاً باید ابراز علاقه و کِششی از طرف این قبیل افراد باشد که منصبی به آنان واگذار شود، لذا از این نظر هیچ منتی بر مردم ندارید و اتفاقاً زیر دِین آن‌ها هستید.
فرصت به دست آورده را مغتنم بشمارید و از هم‌اکنون روز تودیع خود را مجسم کنید و ببینید در آن روز، چه کارهایی برای مردم لرستان انجام داده‌اید که تا کنون استاندار و مسئولی انجام نداده و می‌خواهید با افتخار در مراسم آن روز و بعدها در تاریخ لرستان از شما یاد شود؟!
یقین بدانید بین کار کردن و کار نکردن تفاوت هست و عملکرد شما نیز روزی در دنیا و آخرت سنجیده می‌شود و چه نیک است مردم بگویند که فلانی نیز مثلاً مرحوم علی‌محمد ساکی شهردار فقید خرم‌آباد، استانداری بی‌بدیل بود و دیگر استانداری مثل او نخواهد آمد!
و سخن پایانی این که: چند سال قبل مطلبی در رسانه‌ها منتشر کردم که «لرستان بیش از ۲۲۰ سال است والی بومی ندارد» (حاصل دو دهه تحقیقات و استخراج اسامی والیان، حاکمان، فرمانداران و استانداران لرستان از عصر قاجار تا دوره معاصر)، حال انتصاب اولین استاندار بومی (فرهاد زیویار) به عنوان اولین لرستانی که زمام مسئولیت ارشد دیار خودش را بر عهده می‌گیرد، بار این مسئولیت را دوچندان می‌کند، زیرا مردم توقع دارند کارهایی که غریبه‌ها در دیار ما نکردند، توسط شما که فرزند لرستان هستید انجام شود، پس دیگر بیان این که لرستان محرومیت تاریخی دارد از زبان جناب‌عالی پذیرفته نیست و انتظار می‌رود این تابو را شکسته و لرستان از صدر جدول بیکاری و محرومیت، تکانی بخورد، به نحوی که مردم تغییرات ملموس انتصاب فرزند دیارشان را در این منصب ببینند و به واقع روزی «لرستان، گُلستان شود.»
رضا جایدری/ پایگاه خبری یافته