روند مهاجرت جمعیت روستایی به شهر خرمآباد که از دههي 1330 آغاز شد و پس از اصلاحات ارضي [در اوايل دهه 40] ابعاد گستردهاي را به خود گرفت.
رونق شهرنشيني و فروپاشي روابط سنتي توليد در روستا بر اثر اصلاحات ارضي دو عامل تعيينکننده در روند شهرنشيني در اين دوره به حساب ميآيند(حائري، 1368 : 53).
علاوه بر آن اقتصاد ايران در تقسيم بينالمللي کار همانند کشورهاي جهان سوم به شيوه تک محصولي سوق داده شد.
از سوي ديگر، بازار مصرفي گستردهاي را نيز براي توليدات کارخانهاي صنعتي غرب فراهم آورده بود(مشهديزاده دهاقاني، 1378: 53). توسعه شهرهاي مستقل از مازاد اقتصاد روستايي و با اتکاء به درآمد نفت باعث جذب جمعيت به مراتب بيشتر از دورههاي قبلي گرديد.
شهر خرمآباد نيز از تحولات مذکور بينصيب نماند، به طوري که در سال 1345 جمعيت شهر خرمآباد 59578 نفر بوده است که نسبت به سال 1335 جمعيت آن سال به طور متوسط 4.4 درصد رشد داشته است. سال 1355 جمعيت شهر به 104912 نفر رسيده است که رشد سالانه آن به طور متوسط 5.8 درصد بوده است.
از کل مساحت ساخته شده شهر 8.6 درصد در اين برهه زماني ساخته شده است. اين گسترش فيزيکي علاوه بر رشد طبيعي جمعيت نيز معلول مهاجرتهاي روستايي ميباشد.
انتقال بخشي از تصميمگيريهاي دولت در چارچوب مرکزيت استان و افزايش امکانات رفاهي، خدماتي و تجاري شهر خرمآباد را به قطب مهاجرپذيري استان مبدل نمود.
در اين دوره در شمال بخش قديمي و سرتاسر محوطه غرب رودخانه تا دامنه سفيدکوه و قسمتي از شرق شهر در مرکز تنگه به شهر اضافه شد و از 40 سال پيش به اين طرف با توسعه خيابانها، گسترش فيزيکي شهر به سرعت ادامه پيدا کرد به طوري که محلات تازهاي مانند کورش(اسدآبادي) و جذام(شفا) شکل گرفت و در قسمت جنوبي شهر تا ميدان امام حسين(شقايق) و در امتداد محور خوزستان ادامه پيدا کرد.
روند رو به روشد توسعه افقی شهر با توجه به محدودیتهای طبیعی موجود در شهر نظیر کوههای محصور کننده شهر و رودخانهها و تپههای گسترده در دره به عنوان عناصر ثابت و دائمی از عواملی بود که توجه به توسعه عمودی در این شهر را در اولویت قرار داد.
سيد علينادر دهقاني
دیدگاهها
بد ترین شکل توسعه در خرم آبادبا اجرای قانون زمین شهری بوده است. که اراضی کشاورزی دشت حاصلخیز کرگاه را تقریبا نیست ونابود کرد خداوند بانیانش را نخواهد بخشید .