در خبرها داشتیم در جلسه اخیر هیات دولت مبلغ ۶۴۰ میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه که مبلغ قابل‌توجهی می‌باشد برای کنترل وضعیت اکوسیستم و اثرات منفی که خشک شدن دریاچه ارومیه می‌تواند به همراه داشته باشد اختصاص داده شده است.
 تخصیص این قبیل بودجه‌ها در ظاهر امر ضروری به نظر می‌رسد و البته ما نیز بخیل نیستیم ولی در مقابل می‌توان به اصل توازن منطقه‌ای در ردیف نمودن بودجه‌ها به نسبت مساوی در تمامی مناطق و استان‌های مختلف توجه داشت و شاهد تبعیض‌های مضاعف گونه نبود و در بسیاری از موارد شاهد هستیم که در جذب و یا اختصاص بودجه به موارد و مشکلاتی که در استان وجود داشته اگر حتی یک‌دهم بودجه‌ که به دریاچه ارومیه تعلق‌گرفته به استان داده می‌شد به‌راحتی بسیاری از مشکلات قابل‌حل و کنترل می‌بودند.
 ولی در هیچ‌گونه اعتبار و منابع مالی که بتواند درصدی از مشکلات و مصائب استان را تقلیل و یا حتی در خوش‌بینانه‌ترین حالت حل نماید شاهد این‌گونه اختصاص‌های ویژه نبوده‌ایم.
مثلاً بحث آزادی سازی قلعه که از مطالبات جدی و به‌حق مردم از گذشته تاکنون بوده و با اعتبار ده‌ها میلیاردی می‌توانستیم در سالیان گذشته این معضل و مشکل را که نقش بسیاری در زیباسازی و حتی رونق بخشیدن به بحث توریسم را داشت و حتی آن را نام و نان شهرمان توصیف می‌کنند به‌راحتی قابل‌حل بود و این‌همه مشمول زمان نمی‌شد و یا در مورد راه‌آهن خرم‌آباد که عدم تخصیص بودجه مناسب حتی داد نمایندگان مرکز استان را هم درآورد و یا جنگل‌های بلوط لرستان که سرمایه‌ای عظیم و‌ گران‌سنگ است با چشم‌اندازهای زیبا و بکر که چشم هر ناظر بیرونی را به خود خیره و جلب می‌نماید متأسفانه هیچ‌گاه شاهد اقدامات و جهت‌گیری‌های ویژه و اصولی در جهت حراست و مراقبت از این اکوسیستم بسیار زیبا که نقشی کمتر از دریاچه ارومیه ندارد برای حفاظت و نگاهداشت آن شاهد این‌گونه بودجه‌های سنگین نبوده‌ایم و همه‌سال شاهد آتش‌سوزی‌های فراوان در جنگل‌های استان می‌باشیم و از حداقل‌های امکانات در جهت کنترل و اطفای حریق برخوردار نیستیم.
به‌راستی اختصاص یک یا دو بالگرد و امکانات ضروری دیگر چقدر هزینه زا می‌باشد که لرستان در مقایسه با استان‌ها و مناطق دیگر از بدیهی‌ترین حقوق و امکانات اولیه خویش محروم هست؟
 آیا نباید مسئولین و دست‌اندرکاران امور در استان پاسخ دهند که چرا قادر نسفتند در جهت دفاع از منافع عمومی مردم اقدامات مؤثر و بنیادین انجام دهند که همچون استان‌های دیگر با جذب اعتبارات بسیار بالا در فکر آبادانی و رونق بخشیدن به استان در حوزه‌های مختلف باشند، در حالی که استان ما به لحاظ شاخص‌های مختلف و گوناگون در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و معضلات و مشکلاتی که درگذشته وجود داشته با اعتبارات بسیار کم‌تر از آن چه امروز تصور می‌شد قابل‌رفع و حل شدن بودند و به‌راحتی قادر بودیم از بسیاری از مشکلات موجود در دهه‌های گذشته عبور نماییم.
 حرکت لاک‌پشتی و قطره‌چکانی در بحث اعتبارات و بودجه‌های مختلف با وجود اعلام آمار رسمی سقوط در شاخص‌های گوناگون، سؤال و ابهامی است که چرا در تخصیص بودجه‌ها، اصل عدالت اجتماعی و توسعه متوازن منطقه‌ای که به‌کرات شعار آن را شنیده‌ایم و در بوق کرنا می‌شود، کمتر رعایت می‌شود.
 
بی‌شک مردم این دیار که از اقوام کهن کشور هستند، اما گویا این مردم فراموش‌شده و هر کس از نفوذ و لابی‌گری بیشتر برخوردار باشد از بودجه‌های کلان تحت عنوان طرح‌های ملی برخوردار می‌شوند و ما همچنان اندر غم یک کوچه‌ایم.
شاید مسئولین محلی و نمایندگان ما هنر کلی و رسالتشان در آن است که فقط داد برآورند که ما محروم هستیم. در آتش فقر در حال سوختن! چه‌بسا که اغلب فغان و ناله‌هایشان، عزت سوز هم بوده و در عمل هم هیچ اتفاق و رویداد مهمی در جهت منافع عمومی مردم رخ نمی‌دهد و گویا در یک چرخش و تسلسل باطل قرارگرفته‌ایم و گریزی از آن نیست.
 
بزرگی سراسر به گفتار نیست
چو صد گفتار چو نیم کردار نیست

محسن رستمی