استان لرستان که همیشه یکی از استان‌های پرباران به شمار می‌آید به دلیل نداشتن سیستم ذخیره‌سازی آب در وضعیت فوق بحرانی قرار دارد.
این استان که بعد از حوضه آبریز خزر دومین حوضه پرباران ایران است، هرساله با مشکل خشک‌سالی و کمبود آب دست‌به‌گریبان است؛ هر ساله میزان قابل‌توجهی از آب‌های سطحی این استان هدر می‌رود.
عدم مدیریت و برنامه‌ریزی صحیح در کنترل منابع آبی به وقوع خشک‌سالی کمک کرده که در این شرایط اقداماتی در راستای حفر چاه‌های غیرمجاز و افزایش استفاده از منابع آب زیرزمینی انجام می‌شود که استان را با بحران آب روبه‌رو می‌کند.
عدم عدالت در تخصیص حق آبه از روان آب‌های سطحی استان موجب شده کشاورزان آسان‌ترین راه را برای تأمین آب موردنیاز خود یعنی استفاده از چاه‌ها را برگزیده و به دلیل عدم نظارت کافی بیش از پروانه بهره‌برداری از منابع آب زیرزمینی استفاده کنند.
برداشت مازاد آب‌های زیرزمینی سبب بروز مشکلاتی همچون کاهش آبدهی چاه‌ها، چشمه‌ها، قنوات، تغییر محل و کف شکنی مکرر چاه‌ها، عوارض منفی ناشی از نشست زمین و کاهش ظرفیت مخزن طبیعی، ایجاد محدودیت در مصارف کشاورزی، صنعت و شرب، افزایش هزینه‌های تأمین انرژی مانند برق، سوخت و افت کیفی منابع آب و شور شدن تدریجی آن‌ها می‌شود.
طی سال‌های اخیر خشک‌سالی‌های استان شدت بیشتری گرفته و این بحران آب در شهرستان‌های کوهدشت و رومشکان مشهودتر است به‌ طوری که دشت‌های این شهرستان‌ها با بحران جدی آب مواجه‌اند و سطح آب‌ زیرزمینی این مناطق تا ۴۰ متر پایین آمده و دشت ممنوعه اعلام‌ شده‌اند...
همه این‌ها در حالی است که مدیران ارشد استان خوزستان که در پایین‌دست لرستان قرار دارد موفق شده‌اند طرح آبی کردن ۵۰۰ هزار هکتار از اراضی دیم استان خوزستان را مصوب و عملیاتی کنند. در حالی که استان لرستان پر آب دارای ۷۸۰ هزار هکتار زمین زراعی می‌باشد که ۱۸۵ هزار هکتار یعنی معادل ۲۳ درصد آن آبی است، متوسط اراضی آبی کشور نسبت به اراضی دیم ۴۵ درصد می‌باشد۔
در سیاستگذاری های کلان نظام و برنامه‌های توسعه‌ای کشور، استان لرستان قطب کشاورزی و دام‌پروری قرار گرفته است که این رویه‌ با سیاست‌هایی که دولت در پیش گرفته است هیچ‌گونه همخوانی ندارد مگر کشاورزی و دام‌پروری بدون تخصیص مناسب آب امکان‌پذیر است؛ اگر تغییری بنیادین در نحوه مدیریت و مصرف آب صورت نگیرد، گرد مرگ بر بخش وسیعی از این سرزمین خواهد نشست. مردم ابن دیار ناگزیر باید از سرزمین مادری کوچ و به‌سوی مقصدی نامعلوم مهاجرت کنند و این یعنی رنج مضاعف؛ در حالی که لرستان در زمره استان‌های با تنش آبی شدید آبی قرار دارد.
در طبقه‌بندی استان‌های کشور بر اساس شاخص پایش منابع آب استان‌های کشور در ۶ دسته مرطوب، نرمال، قابل‌تحمل، دارای تنش آبی، دارای تنش آبی شدید و کمبود آب طبقه‌بندی شده‌اند.
 بر اساس شاخص پایش منابع آب کشور ۱۳ استان کشور از جمله لرستان در دسته مناطق دارای «تنش آبی شدید» قرار دارند۔
با این تفاصیل انتقال آب از این استان به قم با صرف بودجه عظیم از مسیر طولانی ۲۷۰ کیلومتری و کوهستانی از رودخانه چشمه سراب الیگودرز و حفر ۴۵ کیلومتر تونل که بزرگ‌ترین تونل آبی خاورمیانه است و احداث چند سد به دره دزدان در قم برای انتقال حدود ۱۸۱ میلیون مترمکعب آب شرب در سال به ۹ شهر قم که در جاهایی به جای مصرف آب شرب جهت آبگیری دریاچه تفریحی آن‌هم در فلات مرکزی و کویر بدون توجیه و غیرقابل‌باور می‌باشد، این طرح‌ و سایر طرح‌های مشابه انتقال سرچشمه‌های آب کارون و دز به فلات مرکزی هزاران معضل و بحران زیست‌محیطی از جمله خشک شدن رودخانه‌ها و تالاب‌ها، تخریب زیستگاه‌ها، مهاجرت حیات‌وحش، کاهش سطح آب‌های زیرزمینی تخریب اراضی، خشک شدن چاه‌ها و قنوات که منبع تأمین آب شرب و کشاورزی مردم بومی منطقه می‌باشند را به دنبال دارد این در حالی است تنها درآمد بسیاری از مردمان لرستان کشاورزی می‌باشد، برای مهار بحران در یک منطقه نباید بحران را به مناطق دیگر منتقل کرد
انتقال آب‌های بین حوضه‌ای موجب شهرنشین شدن روستاییان و بیکاری جوانان می‌گردد، حل مشکل کم‌آبی یزد، کرمان، قم، باغ‌های پسته رفسنجان صنایعی چون ذوب‌آهن، پتروشیمی و نیروگاه اصفهان نباید خود موجب بروز مشکلات بسیاری در لرستان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان گردد. برای مثال در فولاد مبارکه و با سیستم فعلی و عدم هزینه برای بهسازی آن برای هر کیلوگرم فولاد در این کارخانه ۱۱۰۰۰ لیتر آب مصرف می‌شود؛ و یا مصرف آب کارخانه ذوب‌آهن، شامل کارخانه، فولاد سبا، پالایشگاه قطران و دیگر شرکت‌های واقع در مجموعه، به‌طور متوسط 60 هزار مترمکعب برابر با ۶۰ میلیون لیتر در شبانه‌روز می‌باشد. درحالی‌که می‌شد با تبدیل دستگاه‌های پرمصرف قدیمی به دستگاه‌های کم‌مصرف جدید مقدار زیادی از مصرف آب در این صنایع جلوگیری کرد۔
از طرف دیگر با توجه به بارندگی‌های بی‌سابقه سال‌های اخیر وسیله‌ای ویرانگر بعضی از مناطق کشور از جمله در جنوب لرستان و استان خوزستان که به دلیل بارش‌های فراوان در استان‌های بالادست در سال گذشته موجب خسارات و ویرانی‌های جبران‌ناپذیری در این دو استان گردید به طوری که بعد از پنجاه سال دریچه‌های سد دز باز شد و آب رهاشده از آن معادل کل ظرفیت نهایی پشت سد گاشمار (معشوره) در صورت ساخت بود. حال با توجه به مقوله سیل‌های سهمگین که هرسال موجب خسارت‌های جبران‌ناپذیری به مردم این مناطق می‌گردد؛ اساسی‌ترین و عادلانه‌ترین راه‌حل برون‌رفت از این شرایط تکمیل و ساخت سدهای معشوره و بختیاری است و یا در سیل‌های سنوات گذشته خرم‌آباد اگر سد مخمل‌کوه وجود می‌داشت آیا این‌همه خسارت به شهروندان وارد می‌شد؟
جالب‌ این‌جاست که در اوج بارندگی‌ و بحرانی شدن اوضاع، کارگزاران تازه به فکر لزوم پیگیری بودجه و جذب اعتبار برای سدها و در پایین‌دست برطرف کردن مشکلات فنی سدها می‌افتند۔
"سرچشمه شاید گرفتن به بیل              چو پر شد نشاید گرفتن به پیل"
 
 
 



 
 آرش کاظمی/ پایگاه خبری یافته

تکمیل سدهای معشوره و بختیاری اساسی‌ترین راه‌حل برون‌رفت از بحران آب لرستان


توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش آن‌ها است.