جامعه شناسان بسیاری همچون جوئل شارون، هوسرل، بوردیو و ...در طول قرون گذشته سعی کرده‌اند کلمه فرهنگ را واکاوی کنند تا به آن تکاملی معنایی و تعریفی متحدالشکل ببخشند.


 اما به‌رغم تمام تلاش‌ها، ما امروز دارای بازخوردهای فراوان و نادقیقی به تعداد ۵۰۰ تعریف هستیم که نمی‌توان از آن‌ها به تعریفی جامع و مختصر از فرهنگ رسید.
شاید بتوان گفت فرهنگ میراث اجتماعی بشر است و در هر اتمسفری متفاوت عمل می‌کند؛ همان‌گونه که ژنتیک به‌وسیله توارث در نسل‌های بعد ظاهر می‌شود، فرهنگ نیز از طریق انسان به نسل‌های بعدی انتقال می‌یابد؛ انسانی که ساخته‌ی مکتب فرهنگی خویش است و خود را مقید به آن می‌داند.
دیار لرستان نیز متأثر از کتاب قطور احوال مردمان قرون گذشته‌اش، حامل فرهنگی است که در آن اغلب غم کفه‌ی سنگین‌تر ترازوست.
غم در فرهنگ فولکِ ما طرفداران بیشتر دارد و هر چه به اصطلاح «کِزتَر» باشی بهتر دیده می‌شوی و ترحم بیشتری را جذب می‌کنی.
موسیقی ما نیز به عنوان مهم‌ترین وجه بصری و بنیان نظری فرهنگمان از این قاعده مستثنی نیست و موسیقی چمر، وجه مسلط‌تری دارد.
رعایت مناسک عزاداری، ادای حالتی حزن‌آلود و بایستگی این مکتب چنان در بطن و متن جامعه لرستان ریشه دوانیده که حتماً باید ناراحتی و همدردی مراجعین، همراه با اعلام حضور باشد و تسلیت‌های تلفنی و مجازی نه‌تنها کارکرد ندارد بلکه در بسیاری موارد ناپسند می‌نماید.
اینکه چرا عیار فامیلی و رفاقت، بیشتر در عزاداری‌ها قابل‌سنجش است و واژه دلسوز، ارتباط مستقیم با اشک و لابه دارد؛ برمی‌گردد به فرهنگی که در آن شاد زیستن و تلذذ از زندگی مذموم و مطرود است.
قبلاً بارها از طریق پایگاه خبری یافته، به مشکلات و نقایص مراسم تدفین و فاتحه‌خوانی در آرامستان های استان و خاصه قبرستان خضر اشاره شده و پرداختن به آن در وضعیت قرمز این روزها هدف این نوشتار نیست.
 همه ما با مراسم آخر پنجشنبه سال آشناییم، مراسمی که در آن اکثر لرستانی‌ها (و شاید کل کشور) طبق یک سنت قدیمی آخرین پنج‌شنبه سال را به دیدار اموات می‌روند که خود نوعی میثاق و تجدید بیعت و یادآوری یاد رفتگان است.
 سال ۹۸ به تمام حوادث عجیب و غریبش رو به اتمام است و تمام کشور با بیماری کووید-۱۹ یا همان ویروس کرونا روبرو است.
بر اساس شواهد این بیماری نوپا و ناشناخته؛ هنوز پروسه تحقیق و آزمایه خود را به طور کامل طی نکرده و اطلاعات متولیان بهداشت نیز شاید در این وسعت، محدود به همین چندماهه‌ای است که ویروس عمومی و پیشگیری در آن مقدم بر درمان است.
 
اینک همه به‌خوبی می‌دانیم هر چه کلونی جمعیتی بیشتر باشد ویروس سرعت انتقال بیشتری دارد؛ پس بیاییم برای حفظ سلامتی همه از اجرای این مراسم صرف‌نظر کنیم.
همچنان که برای عبور از این روزهای سخت، خیلی از مراسم؛ اجتماعات و رفتارهای سنتی فرهنگمان را با امیدی زیاد به آینده‌ای روشن موکول کرده‌ایم.
عدم حضور در مراسم آخرین پنجشنبه سال مبین فهم و درایت و شعور اجتماعی ماست و نباید انتظار داشت که مسوولین با استفاده از دستورات قهریه مانع حضور ما بر سر مزارها باشند.
بی‌شک فهم، شعور و درک اجتماعی مردم با فرهنگ ما در حدی است که صدای زنگ خطر را جدی بگیرند و از بروز فجایعی شاید بدتر خودداری کنند.

 



   مهرداد خدایی سوری/ پایگاه خبری یافته

 

آخرین پنج‌شنبه سال و خطری که در کمین است



توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش فرهنگی  آن‌ها است.