کرونای عزیز سلام...
نری یا ماده نمی‌دانم، چندساله‌ای و چه‌کاره‌ای و چطور متولد شدی و کی و چرا به ایران آمدی هم نمی‌دانم، دروغ چرا، چند روایت از تولدت نقل شده که اوایل به سوپ خفاش بخت‌برگشته نسبت دادن و بعدها گفتن کار آمریکایی‌هاست...
اصلاً تو خودت خوب می‌دانی، ما نه تو را دیده‌ایم و نه می‌شناسیم، ما فقط اسم مبارکت را اولین بار در تلویزیون آن‌هم در بلاد دوست تجاری چین شنیدیم. راستش اوایل زیاد ازت نترسیدیم، گفتیم ما کجا و چین کجا! اما بزنم به تخته، ثابت کردی که هیچ مرزی نمی‌شناسی و مصداق بارز، فلفل نبین چه ریزه هستی...
بگذریم کرونا جان!
تو خودت دیدی که ما حتا ماسک و الکلی را که تا چند روز قبل از تشریف‌فرمایی شما، فت و فراوان داشتیم را دیگر نداریم، برخی از ما به دلیل این‌که به حضور شما بر نخورد و خاطر مبارکتان مکدر نشود، این اقلامی را که شما به آن حساسیت دارید را از دسترس عموم خارج کردیم و قیمت نجومی بر آن گذاشتیم تا کمتر خرید کنند و معتقدیم که شأن کرونا باید حفظ شود، اسم به این با کلاسی و با مسمایی، آخه حیف نیست مثل سرماخوردگی با یک قرص ساده برای درمانت اقدام می‌کردیم!
 تو خودت همسر‌ داری، بچه ‌داری، آرزو داری، ماهم این‌ها را داریم، بیا و بالاغیرتا دست از سرمان بردار تا علاوه بر مشکلات اقتصادی، دغدغه‌‌ی بیماری و مرگ توسط تو را نداشته باشیم.
کرونای خوبم، به جان عزیزت امسال حوادث ناگوار گوناگون را تجربه کرده‌ایم، از وقوع سیلاب و تحریم و نامردی آن ویروس فامیلتان، آنفولانزا را می‌گویم تا گرانی پیاز و طلا و ماشین و عدم واریز معیشتمان؛ با همه‌ی این‌ها کنار آمده‌ایم، بیا و مردانگی کن و رهایمان کن! تو به خودت نرو؛ نه هزینه سفر داری و نه گمرک و عوارض خروج از کشور، هر جا که اراده کنی می‌روی و خیلی زود مشهور هم شده‌ای، این ماییم که برای رهایی از وجود تو باید هزینه‌های گزاف روحی و مالی بپردازیم. حالا شاید با رفتن تو عده‌ای از نان خوردن بیفتن و مجبور شوند انبارهای احتکار شده‌ی ماسک و الکل و... را زیر قیمت بازار به حراج بگذارند، هرچند روی شما را در ایجاد رعب و وحشت سفید کرده‌اند ولی خدای آن‌ها هم بزرگ است! این نصیحت مرا بپذیر و بیا و در اوج خداحافظی کن، نگذار مانند سایر بحران‌ها برایت جلسات ستاد بحران اضطراری تشکیل بدهیم که مجبور بشویم راه‌های مقابله با تو را به مردم آموزش دهیم و زبانم لال، علی‌رغم میل باطنی، واکسَنَت را بسازیم و نهایتاً نام و آوازه‌ات در صورت‌جلسات این ستاد بایگانی می‌شود که بعدها حتا درمانت از آبریزش بینی هم ساده‌تر شود! راستی تا یادم نرفته این را هم بگویم که فلسفه‌ی نام‌گذاری‌ات چه بوده و ریشه‎ی آن را از کجا آورده‌اند را نمی‌دانم، ولی جالب است بدانی که در زبان ما لرها، کُر به معنی پسر است، شنیده‌ام که شما به ما مَردها ارادت داری و گلبول‌های ما را جهت سکونت انتخاب کردی که مایه مباهات و فخر ماست و نتیجه می‌گیریم، نام مبارک (کرونا) یعنی همان (پسرانه) خودمان! و این می‌تواند نشانه‌ای از یک قرابت دیرینه باشد؛ به حرمت این آشنایی بیا و بگذر...



 
امین جعفری- کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه

پایگاه خبری یافته


توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش فرهنگی آن‌ها است.