هرمز نصيري در حال نظارت شبانه بر پروژه آب‌رساني به درياچه كيو - يافتهنه او را شخصاً می‌شناسم و نه خورده برده‌ای با او دارم و نه حتا تا کنون، با او کلمه‌ای حرف زده‌ام!

دیدن چهره‌ي او در عکس و یکی دو با‌ر در تلویزیون‌، مرا به یاد نصیری‌نامی می‌اندازد که هم‌کلاس دوران دبیرستانم در سال‌های دهه 50 بود (احتمالاً برادر بزرگ‌ترش باشد) و البته خاطره‌ي نوحه‌خوانی مرحوم پدرش در محله درب‌دلاکان که من هم سال‌های دبیرستان را ساکن این محله بودم. همین!

می‌دانستم که بچه این شهر و بزرگ شده‌ در آن است و لابد دغدغه‌ي آبادانی این شهر تاریخی را به حدی دارد که بر من بی‌میانه با رئیس و روسای این زمانه هم موثر افتاده است! از این‌ها گذشته‌، به قول معروف «خدا چشم را برای دیدن داده است»! عملکرد مثبت و رو به رشد این آدم و جسارت مدیریتی‌اش را نمی‌توان نادیده گرفت.

موقعی که سروسامانی به درياچه کیو داده شد و اطراف چشمه با سنگ‌ها و صخره‌های طبیعی آراسته گردید و به وضعیت افتضاح قسمت بالای چشمه خاتمه داده شد‌، متوجه شدم که آدمی از جنس غیرت و تعصب آگاهانه نسبت به شهر تاریخی‌‌مان به عنوان مرکز مهم‌ترین استان لرنشین‌، بر مصدر شهرداری آن تکیه زده است.

اوج کنجکاو شدن من و اندیشیدنم به این که در همین وضعیت ملال‌آور هم ممکن است افرادی اصیل و خدوم رو بیایند و دل به عمران و آبادانی شهر و وطن خود بسپارند‌، زمانی به وقوع پیوست که  آب‌رسانی به دریاچه خشکیده کیو سر وقت‌، عملی شد. از آن موقع تا حالا یک ماه گذشته است و من اکثر روزها میزان بالا آمدن آب در دریاچه را بررسی می‌کنم.

در ذهن داشتم که تلفن نصیری را از کسی بگیرم و ضمن تشکر، از او بخواهم که در آینده فکری به حال دیواره‌های داخلی دریاچه هم بکند. مثلاً رنگ آبی به دیواره‌ها زده شود تا زیبایی و جاذبه‌ي دریاچه افزون گردد. باز هم در ذهن می‌پروراندم که موقعی دریاچه مملو از آب گردید و به سمت زیبا‌کنار روان شد، پیشنهاد تجمعی بدهم و جشنی و تشکر ساده و لریاتی خودمانی از نصیری که قوت قلبی باشد جهت کار کردن بیش‌تر برای این شهر و مردمش که ناگهان شورای ... شاهکارش را نشان داد!

آبگيري درياچه كيو خرم‌آباد - يافته

می‌بینید هم‌تباران و هم‌شهریان که چگونه به دست خودمان قربانی شده و به مسلخ برده می‌شویم! این کار و بار همیشه لرستان بوده است و زمانی که پرده‌ها بیفتد، بیش‌تر مشخص خواهد شد که چگونه افراد با‌غیرت و با شهامت‌مان و  آگاه‌مان که می‌توانسته‌اند نقش مثبتی در زندگی مردم کشور و استان داشته باشند، ناجوانمردانه به دست کسانی و در واقع ناکسانی از بین خودمان‌، با مشکل جدی مواجه شده‌اند!

لازم است اعضاي شورای شهر خرم‌آباد بداند که با بی‌تدبیری، باندبازی و پارتی‌بازی را در لفافه دموکراسی پیچاند تا آبروی این دستاورد بزرگ بشری را ببرد و با تمسک ناشیانه به آن، لایق و خادم را کنار بزند. اما به هر حال با اين اتفاق نصيري بين مردم "محبوب‌تر" شد و آن‌ها كه با هر بهانه‌اي قصد تخريب و كنار زدنش را داشتند، تا حد زيادي جايگاه‌شان را بين مردم از دست دادند.

نمی‌توان در این رابطه با مدعیان شهرداری خرم‌آباد نیز سخنی نگفت. شما که می‌دانستید نصیری از هر لحاظ بر شما برتری دارد، از چه روی با رایزنی‌های پشت پرده به خاطر خودتان، این سایه روشن امید را هم از مردم این شهر گرفتید!؟ مطمئناً به يمن وجود رونامه نگاران و مورخين دلسوز، کار ناشايست برخي اعضاي شورای شهر و مدعیان شهرداری خرم‌آباد به عنوان برگی تیره و تار در تاریخ عمران و آبادی خرم‌آباد براي آيندگان باقي خواهد ماند.

ناگفته پیداست که «بی‌تفاوتی» همه ما‌‌، کسانی که دغدغه به سامان شدن امورات شهرمان را داریم نیز دست کمی از «با‌تفاوتی» منفعت‌طلبانه کسانی که راه بر مراد سپهوندادامه خدمت نصیری در شهر خرم‌آباد بستند، ندارد! تا زمانی که ما  بی‌تفاوت هستیم و حداکثر مسوولیت خود را آه و افسوس می‌دانیم، به تک و توک افراد خدومی نظیر نصیری نیز رحم نخواهد شد ...

 

 برگرفته از وبلاگ : مهندس مراد سپهوند