یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

حکایت امروز ما حکایت آن مردی است که در حال عبور از جنگل مورد هجوم حیوان درنده‌ای قرار گرفت و پا به فرار گذاشت. در حال فرار اما چشمش به چاه آبی افتاد و اندیشید که برای نجات از حیوان درنده، خود را به درون چاه بیندازد غافل از که در آن‌جا نیز اژدهایی خطرناک دهان باز کرده بود تا او را ببلعد، مرد نگون‌بخت برای اینکه درون چاه سقوط نکند، بوته‌ی گیاهی که در دهانه چاه روئیده بود را محکم گرفت. اما همینکه از دست حیوان درنده و اژدها موقتاً امان یافت، متوجه شد که چند موش کوچک در حال جویدن ریشه‌ی بوته‌هایی هستند که او به آنها آویزان است. در همین حال وقتی برای فرار از این همه خطر اطرافش را نگاه می‌کرد و به دنبال راهی می‌گشت، چشمش به کندوی کوچکی افتاد که چند زنبور اندکی عسل در آن جمع کرده بودند. مرد حکایت ما نیز غافل از همه خطرات اطرافش در حالی که با یک دست بوته گیاهان را گرفته بود، با دست دیگر شروع به خوردن عسل کرد و فراموش کرد که چه خطراتی او را تهدید می‌کنند. 
این روزها پای درد دل هر کسی که بنشینیم خواهیم دید که از وضعیت موجود رضایت ندارد. کشاورزان از بی‌آبی می‌نالند و صنعتگران از رکود بازار فروش، دانشجو از آینده‌ی شغلی‌اش نگران است و استاد از پایین بودن سطح علمی دانشگاه‌ها، مسئولان از کمبود اعتبارات به ستوه آمده‌اند و کارشناسان اقتصادی معتقدند که ادارات بیشتر اعتبارات کشور را خودشان هزینه می‌کنند و چیز زیادی برای کارهای عمرانی و تولیدی باقی نمی‌گذارند، منابع آبی زیر‌زمینی را به حداقل ممکن رسانده‌ایم و از آسمان هم قطع امید کرده‌ایم.
 و درست در چنین شرایطی که همه می‌دانیم چه خطراتی دارد تهدیدمان می‌کند، به مسائل اساسی‌مان توجه نمی‌کنیم و چون غرق در حساب و کتاب‌های سیاسی هستیم، تهدیدها را یا نمی‌بینیم و یا به دلایل زیادی نمی‌خواهیم ببینیم! اینجا همه‌ی نگاه‌ها به صفحه‌ی شطرنج سیاست دوخته شده است تا ببینند کدام مهره جابجا می‌شود و کدام قلعه سقوط می‌کند. نمایندگان، استاندار، مدیران، سیاسیون، رسانه‌ها و حتی نخبگان و مردم غافل از آن همه مسئله و مشکلی که باید خواب را از چشم‌شان برباید، فقط متتظر انتصابات هستند تا ببینند وزن کدام جناح در ترازوی سیاست بالاتر می‌رود.
اینجاست که یک عنصر آگاه، مطالبه‌گر و پیگیر می‌تواند عاملی باشد برای تحرک و پویایی در جامعه! همان ابزاری که از قطع انگشتان مردم روستای ابراهیم‌آباد پلدختر برای عبور از رودخانه کشکان سخن به میان می‌آورد! از بیماری نادر و هزینه‌های بالای درمانی شهروند خرم‌آبادی که فقط ایستاده می‌خوابد می‌گوید و زندگی پژوهشگری را به تصویر می‌کشد که غاز چرانی می‌کند!
آری؛ هستند سوژه‌ها و موضوعاتی که در زندگی روزمره‌مان چه به طور مستقیم و یا بصورت غیر مستقیم با آن در ارتباط هستیم و بادیدن و لمس کردنشان، آه از نهادمان بلند می‌شود و اینجا، این رسانه است که در خاکستر خفته در زاگرس می‌دمد تا با دودش به مسئولان پیام دهد و آنان را برای جدی گرفتن محیط زیست مجاب کند.
این رسانه است که صدای مردم محروم، روستای ابراهیم‌آباد را که برای تردد به شهر معمولان، ناگزیر به عبور از "گرگر" نصب شده بر روی رودخانه کشکان هستند را فریاد می‌زند و انگشتان قطع شده اهالی این روستا را نماد محرومیتشان می‌داند.
این رسانه است که باعث می‌شود، پژوهشگر لرستانی مورد حمایت قرار بگیرد و جانباز لرستانی به آرزویش برسد. ابزار قدرتمندی که به دادخواهی مردم، مطالباتشان را از مسئولان در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، بهداشتی، آموزشی و ... فریاد می‌زند.
اما این موارد با وجود اینکه نمونه‌هایی از تاثیرگذاری رسانه را نشان می‌دهند هرگز به تنهایی کافی نیستند و اثربخشی رسانه زمانی در جامعه بیشتر خواهد شد که مسئولان نیز در مقابل، رسانه را بفهمند و اهمیتش را در دنیای مدرن درک کنند.
این رابطه‌ی دو طرفه‎ای است که اگر درست برقرار شود، خیلی از مشکلاتمان حل خواهند شد. حقیقت این است که هم رسانه باید رسانه باشد و هم مسئول باید مسئول باشد. این یکی فلسفه‌ وجودی‌اش تحقیق است و پژوهش و البته سوال و آن یکی هم وظیفه‌اش پاسخگویی است و شفاف‌سازی. هیچ کدام هم حق دخالت انگیزه‌های شخصی را در کارشان ندارند. بیان رسانه‌ای حکم می‌کند که رسانه به نمایندگی از مردم، همه جا سرک بکشد و مراقبت کند که خطا و اهمالی صورت نگیرد. مسئول هم باید رسانه را نماینده مردمی بداند که به او هویت بخشیده‌اند و برای خدمت به آنان حقوق می‌گیرد.
این روزها ارتباط بین رسانه‌ها و مسئولان ما قطع شده است. رسانه‌های ما چون رسانه‌گی نکرده‌اند نفوذشان را در افکار عمومی از دست داده‌اند و مسئولان هم چون در آسیاب رسانه آب نمی‌بینند بی‌خیال شده‌اند و به کارشان مشغولند.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد!حالا زمان آن فرا رسیده است که رسانه‌ها متحد شوند. متحد نه به این معنا که همه یک سخن بگویند. بلکه به این معنا که همه در مورد یک مسئله سخن بگویند. حالا زمان نشان دادن قدرت رسانه‌ها است. آنها باید مسئولان را پای میز مذاکره بنشانند. میزی که صفحه‌اش نه شطرنج سیاست یا عرصه درخواست‌ها و سلایق شخصی، که آیینه‌ی مصالح و منافع مردم باشد./ تحلیل رسانه شهر
 
 
امین جعفری | دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا