هنوز چند هفته از اظهارات توهین‌آمیز دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، مبنی بر تروریست خواندن ملت بزرگ ایران نگذشته که ایشان در چرخشی روباه گونه و در هیر و بیر اعتراضات خیابانی، ایرانیان را ملتی «شجاع» قلمداد نمود!
این در حالی است که رئیس‌جمهور آمریکا از بدو ورودش به کاخ سفید همواره دشمنی خود را با ملت مسلمان ایران بارها و بارها نشان داده است. حال چه شده که یک‌باره دلسوز ما ایرانیان شده و برایمان اشک تمساح می‌ریزد!
دونالد ترامپ از زمان به قدرت رسیدنش به طور مستمر مشکل تراشی و مشکل سازی برای ایران را در دستور کار خود قرار داده و در این دشمنی آشکار هیچ‌گاه کوتاه نیامده است. او در سخنرانی علنی‌اش و پس از سرازیر شدن «ريال¬های عربی» به جیب‌های گشادش نا بخردانه خلیج‌فارس را خلیج عربی نامید و با این سخنان توهین‌آمیز حق مسلّم ملتی بزرگ و تاریخ‌ساز را نادیده گرفت. او حتی توافقنامه برجام را که توسط دولت پیشین آمریکا امضاء شده بود را تأیید نکرده و بنا به دلایل واهی خواستار لغو آن شده است! ترامپ با سیاست‌های قلدرمآبانه و با ظالمانه‌ترین شیوه‌ها تلاش می‌کند منافع نامشروع کشورش را به هر نحوی تأمین کند. به‌راستی دونالد ترامپ ضریب هوشی ما ایرانیان را در چه سطحی ارزیابی نموده که چنین اظهارات ضدونقیضی تحویلمان می‌دهد؟ آیا ما ایرانیان باید دشمنی‌های کور و قلدرمآبانه ترامپ را نادیده بگیریم و آن‌ها را به دست فراموشی بسپاریم؟
اما این روزها در کشور عزیزمان، از یک‌سو گرانی، تورم و بیکاری مردم را رنج می‌دهد و از سوی دیگر معضلات محیط زیستی و آلودگی هوا، مشکلات مالباختگان مؤسسات مالی ورشکسته، مصائب زلزله‌های متعدد در سطح کشور و مزید بر آن، اخبار مربوط به قانون بودجه پیشنهادی سال 97 بسیاری از مردم کشورمان را نگران ساخته و شرایطی «عصبی» و «تنش‌زا» را بر کشورمان تحمیل نموده است. در چنین اوضاع و احوالی ترامپ و هیأت حاکمه آمریکا دست بکار شده و طناب پوسیده‌شان را بیرون آورده و انتظار دارند ملت بزرگ و هوشیار ایران به آن تمسک جوید!
اگر عده‌ای از مردمان نجیب کشورمان در این شرایط سخت چاره کار را در اعتراضات خیابانی جُسته و برای رساندن پیامشان به خیابان‌ها سرازیر شده¬اند، چه دوستانه و صمیمانه پاسخ خود را از ریاست‌جمهور ایران دریافت نمودند. دکتر روحانی حق انتقاد و اعتراضات مردم را به رسمیت شناختند ولی تخریب اموال عمومی و خشونت را ناپسند و غیرقابل قبول دانستند. در حقیقت، پذیرش مشکلات گرانی، تورم و بیکاری نقطه مشترک مردم، حاکمیت و دولتمردان است. باید از این نقطه مشترک بهره‌برداری نمود و آن را به‌عنوان یک فرصت برای همدلی و حل معضلات و مشکلات جامعه به کار گرفت.
متأسفانه، اعتراضات و ناآرامی‌های چند روز گذشته خسارات جانی و مالی فراوانی به همراه داشته، ضرر و زیان بسیاری به تأسیسات و اموال بخش دولتی و خصوصی وارد آورد و موجب نگرانی اصناف، بازاریان، بخش خدمات و تولیدکنندگان گردید. چنین اقدامات و شیوه‌های غیراصولی و غیرمنطقی قطعاً موردپسند نخبگان، دلسوزان و کارآفرینان جامعه نیست و دستاوردی هم برای معترضین به همراه نخواهد داشت.
نعمت آرامش و امنیت داخلی که با تدبیر حاکمیت تثبیت گردیده بسیار ارزشمند و گران‌بهاست و باید با جان و دل از آن محافظت نمود. بدیهی است دشمنان و بیگانگان یارای تحمل امنیت و آرامش کشورمان را ندارند. آن‌ها تلاش می‌کنند آرامش داخلی کشورمان را به هم ریخته و آشوب و بلوا را جایگزین آن کنند. مردم هوشیار و متفکر ایران می‌دانند در شرایط آشوب و بلوا نه‌تنها کشورمان پیشرفتی نخواهد کرد، بلکه با از دست دادن سرمایه¬های انسانی، منابع مالی و نابودی تأسیسات و امکانات متحمل ضربات و خسارات جبران‌ناپذیری خواهد شد.
در پایان، دولت تدبیر و امید قطعاً می‌داند مردم نجیب کشورمان در دو انتخابات گذشته سنگ تمام گذاشتند و با تیزبینی و درک شرایط جامعه، سهم خود را تمام و کمال انجام دادند. در مقابل دولت، با وجود مشکلات عدیده، باید پاسخگوی انتظارات به حق مردم باشد.
اشک تمساح و طناب پوسیده ترامپاگر می‌خواهیم بیگانگان به حال و روزمان دست‌افشانی و پای‌کوبی نکنند و دونالد ترامپ با زیرکی خود را دلسوز ما ایرانیان جا نزند، در عوض دولت تدبیر و امید باید با کنترل تورم، کاهش نرخ بیکاری و کاهش نرخ ارز عزم جدی و اراده مصمم خود را برای حل مشکلات معیشتی مردم نشان داده، التیام‌بخش درد مردم بوده و اعتماد عمومی را تقویت نماید.

سیدمحمد قاسمی