سخن راندن در باب اهمیت مقوله «آموزشوپرورش» در تربیت نسلی پویا و کارآمد یکی از آسانترین، کاربردیترین و پرمصرفترین رویکردها در نظام سخنوری جامعه است و کمتر نویسنده، محقق، پژوهشگر و سخنرانی را مییابید که در این باب قلم نزده باشد یا تحقیق و سخنرانی نکرده باشد. چرا اساساً حرف زدن و سخن گفتن بهمراتب ارزانتر، آسانتر و کمهزینهتر از عمل کردن و به کار بستن است.
در طول چهار دهه گذشته که شاهد رشد علمی شتابنده در بسیاری از امور بودیم، کشورهایی که بهمراتب از نظر علمی و فرهنگی و اقتصادی در جایگاهی به مراتب پائین تر از ما بودند حرکت در مسیر توسعه را با جدی گرفتن مقوله آموزش آغاز کردند و در عوض سخنوری در باب آموزش و پرورش، برگزاری بیشمار همایش و نشست و سمینار بیحاصل و تغییرات مداوم سیستم و کتب آموزشی، اقدام به اجرای سیاستهای عملی مدونی کردند که ماحصل آن را ما در کنفرانسها، نشستها، سخنرانیها و همایشهایمان آرزو میکنیم!
آموزشوپرورش ورشکسته
بیهیچ تردید نگاه و دلسوزی تصنعی به مقوله آموزش و پرورش و اختصاص و واریز بودجه قطرهچکانی به این سیستم بیمار و ایجاد تغییرات غیرضروری فاقد ضمانت اجرایی، حال و روز این جایگاه مقدس و محترم را به حضیض ترین موقعیتش رسانده است.
اصلاح امورات در این آموزش و پرورش ورشکسته و در حال احتضار که تا کنون بیش از 12 وزیر به خود دیده به رؤیایی میماند که با ادامه روند کنونی هیچگاه تعبیر نخواهد شد. چرا که هر چند صباح این ساختار معیوب با انبوهی از گرفتاریهای پیشبینیشده و نشده وزیر جدیدی بر مسند بی یال و کوپال خود میبیند که تنها دغدغهاش باید پر کردن کلاسها با معلمانی خسته و فرسوده و تأمین حقوق بخور و نمیر آنان باشد!
کار تا جایی از خرک در رفته است که رسانه ملی از ساخت یک مدرسه سه توسط نیرویهای مسلح در نقطه صفر مرزی به وجد میآید و در چند وعده خبری آن را با آبوتاب و سایر مخلفات پخش و باز پخش میکند، در حالی داشتن مدرسه خوب و استاندارد حق همه دانش آموزان ایرانی است!
حال و روز معلمان نیز در این سیستم نا گفته پیداست. معلمانی که بدون تعارف تنها جسم شان در کلاس است و روحشان در آژانسها و تاکسیتلفنیها، داروخانه و مغازهها، زمینها کشاورزی و بنگاههای املاک و در خوشبینانهترین حالت در آموزشکدهها و دانشگاهها است!
دردمندانه این اضافهکاری و تلاش مضاعف فقط و فقط برای داشتن یک زندگی حداقلی و گذراندن امورات روزمره یک زندگی ساده و عادی است و تلاش برای کسب درآمد بیشتر بهمنظور تفریح یا خرید خانه و سفرهای داخلی و خارجی نیست!
در حالی که سایر ادارات بدون سر و صدا و جار و جنجال حقوق کارمندان را افزایش میدهند و گاهاً تاریخ اجرای حکم را از چند سال قبل لحاظ میکنند، در آموزش و پرورش برای افزایش حداقلی باید نظام رتبهبندی اجرا شود که بعد از گذشت چند سال از تدوین آن هنوز وارد فاز اجرا نشده است و زونکن اجرای نهایی آن از کشوی وزیری به وزیر دیگر منتقل میشود!
البته از نظام آموزشی که سهمش از رسانه ملی تنها پخش تیزرهای تبلیغاتی کلاسهای کنکور و آموزشگاههای علمی است، معلم نمونهاش سهمی در هیچکدام از تصمیمگیریهای نظام آموزشی ندارد، داشتن اضافهکار ذنب لایغفر محسوب میشود و هیچ معلمی حق داشتن اضافهکاری ندارد، معلمان تصادف کرده، سرطانی و سکته کرده باید تدریس کنند، انتخاب مدیران و معاونان مدارس سلیقهای و رفاقتی است و ... بیش از این انتظاری نیست و ماحصل چنین نگاه و سیستمی، پرورش و تعلیم، تربیت نسلی است که نه تنها درس خواندن اولویتشان نیست، بلکه حرمت مدیر و معلم را نیز بهاندازه پر کاهی نگاه نمیدارند و از توهین و درگیری و فحاشی و ضرب و شتم و حتی قتل معلم در کلاس درس ابایی ندارند!
سخن پایانی
بیهیچ تردید زیربنا و اساس توسعه هر کشور توجه جدی به همه ابعاد آموزش و پرورش است. اگر نوع نگاه و نگرش مسئولان نظام نسبت به آموزش و پرورش تغییر کند و از اجرای برنامههای کوتاهمدت، عاریهای، سطحی و نخنما نظیر استخدام معلم با قدرت شنوایی نجوا از فاصله شش متری، طرح کشدار و من در آوردی رتبهبندی، پر کردن کلاسهای درس تا 40 نفر، ضمن خدمتهای پولی، تدریس دروس توسط معلمان غیرتخصصی، تلاش در جهت حذف اضافهکاری از سفره فرهنگیان، تدریس اجباری مدیران و معاونین در مدارس و سایر مواردی که شرح آنها مثنوی هفتاد من کاغذ هستند، صرفنظر کنند و به اجرای برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدتی روی بیاورند که علاوه بر اختصاص بودجه دارای هدف و ساختار مشخصی باشند، شاید در آینده ثمرات و تبعات این برنامهریزی را ببینیم. البته به شرطی که در این بین کمبود بودجه را بهانه نکنند و با دست و دلبازی و سخاوتمندی بخشی از درآمدهای هنگفت این کشور را به «ساماندهی آینده و آیندهسازان کشور» اختصاص دهند!
وحید حاج سعیدی
وحید حاج سعیدی
دیدگاهها
www.shikhouse.ir