جوامع توسعهنیافته همواره با چالشهای متعددی روبرو میشوند که بخش اعظمی از آن برخلاف تصور عوامالناس که دولتها را مسئول آن میدانند، به فرهنگ عمومی حاکم بر جامعه برمیگردد. البته بیان این سخن بهمنزله آن نیست که دولتها و نمایندگان پارلمانی حاکم مبرای از خطا هستند اما به نوعی چون همان دولتها و نمایندگان توسط جامعهی هدف منتخب میشوند، حجم عظیمی از قصور متوجه افکار عمومی است که در انتخاباتشان شایستهسالاری ملاک نبوده و نگاهشان به انتخاب فارغ از نگاه قبیلهای که پیشتر در مقالهای به پرداخته شد، گه گاهی پولی بوده و گه گاهی پلویی...
زمانی که این فرهنگ عمومی در عرصههای مختلف بهویژه در حوزه انتخابات، توسط نهادهای آموزشی و پرورشی که رسالتشان آموزش است و پرورش نوجوانان و جوانان و نه سیاسیکاری و ورود به بازیهای سیاسی! بارور نشود، انتخاب مسئولین اعم از مجریه و مقننه حالتی " پولی و پلویی"میگیرد...
و البته شایستگان و کارآمدان به حاشیه راندهشده، چون مخالف پرداخت هزینههای سنگین انتخاباتی هستند و از سویی با عنایت به اینکه معتقدند بهکارگیری اسپانسرهای مالی، معنایی جزء اجیر کردن و نوکر شدن نماینده منتخب برای شخص اسپانسر (حمایتکنندهی مالی) یا موسسه و شرکت وابسته به آن را ندارد، تن به ورود به این عرصه نمیدهند و یا اگر هم با هدف خدمت ورود کنند تا نوکری بیمزد و مواجب مردم محروم دیارشان را به عهده بگیرند، به علت بافت سنتی جامعه که همهچیز را متأسفانه در «پول و پلو» میدانند، با شکست مواجه میشوند...
این رویه آسیبزا و غلط که چترش بر فضای انتخاباتی مناطق محروم بهویژه در جهان سوم سایه افکنده است، نتیجهاش ورود افرادی ناتوان و نالایق به دستگاههای اجرایی و پارلمانی است که دستبهعصا راه میروند و گوش بهفرمان همان اسپانسرهای مالی هستند و آنان نیز در حال خرید و فروش جایگاههای مدیریتی هستند و با زد و بندهای و رانت خواهیهای خود نماینده را در حصاری قرار میدهند که بلهقربانگو شوند و فرد منتخب بهظاهر مردمی، چون این نقطهضعف بزرگ را در وجود خودمی بیند، هرگز نمیتواند نماینده مردم باشد بلکه نماینده اسپانسر است و اسپانسر نیز تصمیمات را بهگونهای جهتدهی میکند که در اول و آخر منافعش تأمین گردد...اینجاست که یک دوره رکود توسعهای در همان جامعه به وجود میآید و سامانه مدیریتی جهان سوم با این لغزش و فاجعه، جولانگاه تاختوتاز دلالان و سیاسیکاران منصب فروش میشود و همانان فردی را با ظاهری مثلاً اخلاق محور اما در پوستین گرگ خفته و با اجرای طنزی خیابانی و اصطلاحی مضحکانه بر سر زبانها میاندازند و چنان قدیسهای از او میسازند تا به منافع شوم خود و اطرافیانشان دست یابند...
اما وظیفه و رسالت قشر آگاه در اینگونه جوامع در این عبارت خلاصه میشود (روشنگری و آگاهی بخشی به افکار عمومی)
که هان ای مردم: به پول و پلو نگاه نکنید که این پول و پلو دادنها عاقبتی جزء شرایط نافرجام فعلی برای شما ندارد و به اندیشه و به صدا و جسارت و به نگاه معقول و به غیرت و تعصب افرادی که جانمایشان دلسوزی است و جان فدا کردن در راه مردم محرومشان نظر بی افکنید و نه شیفتهی «پول و پلویی بادآورده » شوید که چند وعده شکمتان را سیر میکند و عمری شما و فرزندانتان را از توسعه عقب میراند...
و بهراستی با پیشرفتهای گسترده تکنولوژی و با این گسترهی اطلاعات در جهان امروز، آیندگان در خصوص این نگاه غیرفرهنگی چگونه قضاوت خواهند کرد...! که صدالبته در فقه و شرع و در سفارشات مؤکد ائمهی معصومین و منویات رهبری معظم انقلاب اسلامی ما نیز ملاک هر انتخابی را شایستهسالاری دانستهاند و بهشدت مخالف بریز و بپاشهای آنچنانی هستند که میتواند خود بازنمودی از ورود برخی آقایان به مفاسد مالی و سیاسی باشد...
در پایان لازم است اشاره شود که در نگارش این یادداشت به هیچ وجه شخص یا اشخاص خاصی مدنظر نیست و صرفاً کلیاتی است برگرفته از نگاه ژورنالیستی نگارنده به موضوع مطروحه...
به امید حذف اسپانسرهای سودجو و منفعتطلب و حذف پول و پلو در انتخابات و میتینگهای سیاسی و جایگزینی عقل و شعور در انتخاب مسئولین و نمایندگان به ویژه در بلادی که اینگونه اند...
کیانوش معمر/ دکترای علوم سیاسی