جناب آقای ملکشاهی راد؛
نماینده محترم شهرستان خرم‌آباد
با سلام و تحیات
احتراماً پیرو اظهارات اخیر حضرت‌عالی در مورد نامه‌نگاری به وزارت مسکن و شهرسازی و تلاش آن جناب برای کلان‌شهر شدن خرم‌آباد بر خود لازم دانستم به‌عنوان یک شهروند تعریفی از کلان‌شهر و شرایط کلی و قوانین و ملزومات کلان‌شهر شدن، مزایا و مواهب و محدودیت‌های آن را به استحضار شما و همشهریان عزیزان برسانم،
«کلان‌شهر» در ایران به شهری اطلاق می‌شود که یک‌میلیون نفر یا بیشتر جمعیت داشته باشد. تعریف کلان‌شهر را در سال ۱۳۸۷، محمد سعیدی‌کیا، وزیر وقت مسکن و شهرسازی، در شورای عالی شهرسازی و معماری اصلاح کرد و طبق آن شهرهای با جمعیت بیش از ۵۰۰ هزار نفر کلان‌شهر محسوب می‌شوند به دلیل نداشتن تعریف حقوقی واحد از کلان‌شهر، در ایران فقط شهرهای دارای بیش از یک میلیون نفر می‌توانند از مزایای قانون مالیات بر ارزش‌افزوده بهرۀ بیشتری ببرند. با تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری، شهرهای زیر یک‌میلیون نفر می‌توانند به‌صورت قانونی و رسمی کلان‌شهر شوند، اما نمی‌توانند از قانون مالیات بر ارزش‌افزوده بهرۀ بیشتری ببرند. در حال حاضر شهرهای تهران، کرج، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز و اراک کلان‌شهر محسوب می‌شوند.



در دولت نهم و در یکی از سفرهای استانی که آقای احمدی‌نژاد به شهر رشت داشتند عده‌ای از مدیران ارشد و مردم گیلان از ایشان درخواست کلان‌شهر شدن رشت را نمودند، ایشان هم بدون مطالعه و بررسی کارشناسی قبول کرده و به‌صورت دستوری شورای عالی شهرسازی و معماری را موظف می‌کند که شهرهای بالای پانصد هزار نفر هم کلان‌شهر تلقی گردند.
 مدیریت وقت استان مرکزی هم با استفاده از فرصت پیش‌آمده، دو شهر کنار هم کرهرود و سنجان را با اراک ادغام کردند تا جمعیت کل اراک به حدنصاب برسد و تقاضای کلان‌شهر شدن نمودند.
 کلان‌شهر شدن برای شهرهای با جمعیت پانصد هزار نفر فقط یک امر روانی و تبلیغاتی است و برخی نمایندگان و مدیران شهری و شهروندان فکر می‌کنند که کلمه کلان‌شهر بر ابهت آن شهر و ویژه بودن آن می‌افزاید، اما این تصور که اگر شهری نام کلان‌شهر را یدک بکشد اعتبار و بودجه دریافت خواهد کرد کاملاً اشتباه است، بلکه فقط سهم کلان‌شهرهای بالای یک‌میلیون نفر از عواید متمرکز نزد وزارت کشور افزایش می‌یابد و اگر شهرهایی می‌خواهند از عواید متمرکز و عوارض ملی بهره بیشتری بهره ببرند ازلحاظ حقوقی نیازمند تصویب قانون در مجلس است.
در قانون مالیات بر ارزش‌افزوده مشخص‌شده که کلان‌شهر شهرهای بالای یک‌میلیون نفر می‌باشند، پس با فرض جمعیت بالای پانصد هزار نفر شدن نمی‌توان از امتیازات کلان‌شهر بهره برد مگر با تغییر قانون.
 اما در مورد اینکه آیا اصلاً در شرایط کنونی کلان‌شهر شدن شهرستان خرم‌آباد ممکن و مفید است یا خیر باید توجه داشت که در حال حاضر این شهرستان هیچ‌کدام از زیرساخت‌های لازم برای این موضوع را ندارد؛ لازمه کلان‌شهر شدن علاوه بر ویژگی‌های جمعیتی، پارامترهایی چون توسعه اقتصادی، صنعتی، گستردگی جغرافیایی، توسعه حمل‌ونقل عمومی، توسعه گردشگری و امکانات رفاهی و... می‌باشد.
در نظر گرفتن جمیع جهات این وقوع این اتفاق برای خرم‌آباد دور از ذهن می‌نماید، با دقت در ویژگی‌های شهرهای همدان اراک و رشت که با شرایط جمعیتی مشابه خرم‌آباد داعیه کلان‌شهر بودن دارند دیده می‌شود که تاکنون هیچ‌کدام از این شهرها بهرغم داشتن زیرساخت‌های لازم حتی در سطوح بالاتری نسبت به خرم‌آباد ویژگی‌هایی مانند توسعه کشاورزی و اقتصادی داشتن صنایع کوچک و بزرگ، حمل‌ونقل عمومی، امکانات رفاهی و غیره ولی هیچ‌کدام از این‌ها باعث نشده است که بودجه‌ای فراتر از ردیف‌های معمول استانی برای آن‌ها در نظر گرفته شود.
ازنقطه‌نظر اقتصادی تنها منبع درآمد این استان به غیر از اندک درآمد حاصل از کشاورزی ساکنان این دیار استفاده از ردیف بودجه مناطق کمتر توسعه و اختصاص سالیانه بودجه رشد شاخص‌های منطقه‌ای «توازن» می‌باشد و با توجه به اینکه شهرهای زاغه و بیرانشهر و سپیددشت و روستاهایی چون کاکاشرف و ازنا و ده پیر شمالی، رباط کرگاه شرقی و کرگاه غربی جزو مناطق کمتر توسعه‌یافته محسوب می‌شوند و با پیوستن این مناطق به شهر خرم‌آباد برای کلان‌شهر شدن از مزایا و مواهب مناطق کمتر برخوردار محروم خواهند شد.
 آیا شما به عنوان نماینده و پاسدار حقوق مردم خرم‌آباد هیچ مطالعه‌ای در زمینه عواقب کلان‌شهر شدن خرم‌آباد داشته آید؟
 هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که شهری هم جزو مناطق محروم باشد و با صنایع و حداقل امکانات رفاهی بیگانه باشد و کلان‌شهر هم باشد.
در پایان با توجه به جمعیت بالای 355 هزارنفری شهرستان خرم‌آباد شامل شهرهای سپیددشت، زاغه، بیرانشهر و 132 هزار نفری روستایی از حق داشتن سه نماینده در مجلس به صورت قانونی برخوردار می‌باشد و این موضوع هیچ ارتباطی با کلان‌شهر شدن ندارد.




 آرش کاظمی