اضطراب مجموعهای از تظاهرات عضوي و رواني است و نمیتوان آن را به خطر مستقيمي نسبت داد که علائم آن بهصورت مداوم ادامه یابد.
اگر اضطراب را صرفاً هشداری تلقی کنیم که فرد را گوشبهزنگ کند، ظاهراً هیجانی با همان مبنای ترس است. اضطراب خطری بیرونی یا درونی را اعلام میکند، لذا موجب حفظ حیات میشود اضطراب از پایینترین سطوح بروز خطر وقوع صدمه جسمی، درد، بیپناهی، احتمال مجازات یا برآورده نشدن نیازهای اجتماعی یا جسمانی، خطر جدایی از محبوب، خطر بروز مانعی در برابر ارتقاء موقعیت یا منزلت فرد و سرانجام خطراتی را اعلام میکند که در برابر کلیت و یکپارچگی فرد وجود دارد. اضطراب باعث میشود فرد برای پیشگیری از آن خطرات و تهدیدها یا برای تخفیف عواقب آنها اقدام کند. اضطراب بهعنوان یک اختلال هیجانی میتواند محدود یا گسترده باشد. در بیشتر مواقع بزرگسالان ادراک جسمانی خود از اضطراب را با استفاده از اصطلاحات دلشوره و یا بالعکس بدحالی و وارفتگی توصیف میکنند. کودک نیز گاهی بهطور مستقیم به بیان حالات خود میپردازد اما اغلب ادراک جسمانی وی در رفتارش آشکار میشود، بدین معنا که یا بزرگسالان را جستجو میکند تا در پناه وی بتواند بر خود مسلط شود و یا بالعکس با توسل به برونریزی هیجانی، کوشش میکند تا خود را از حالت دلشوره و فشار ناشی از اضطراب به رهاند.
اضطراب چیست
اضطراب واژهای عربی به معناي تكان خوردن و لرزیدن است البته معاني متعددي مثل آشفتگي، تشويش، پريشاني و نگراني بیان شده است. براي اضطراب سه معنا ذكرشده است.
1- ترس مبهم 2- ترس ناشي از ناامني 3- نگراني از رفتار خود.
: اضطراب به معناي واكنش فرد در مقابل يك موقعيت تهديدآميز، يعني موقعيتي كه در آن فرد توانايي مهار محركات بيروني يا دروني را ندارد. سازمان بهداشت جهاني اضطراب را چنين تعريف میکند. مجموعهای از تظاهرات عضوي و رواني كه نتوان آن را به خطر مستقيمي نسبت داد و علائم بهصورت و حالت مداومي ادامه يابند.
منظور از اضطراب، هيجان ناخوشايندي است كه با اصطلاحاتي مانند دلشوره، نگراني، وحشت و ترس بيان میشود.
علل پيدايش اضطراب
افرادي كه مرتكب عملي میشوند كه باارزشهایشان همخواني ندارد، احساس گناه میکنند و سپس دچار اضطراب میگردند.
اضطراب گاه بر اثر مسائل و شرايط محيطي پديد میآید و اين حالت بيشتر در مواقعي پيدا میشود كه فرد بهوسیله ديگران مورد ارزشيابي قرار میگیرد.
گاه اضطراب معلول توجه زياد فرد به توانايي خويش در ارضاي انگیزهها و یا كنترل موقعیتها میباشد.
ناسازگاري والدين، تعارض و همچنين ناكامي میتواند منجر به اضطراب در افراد شود.
برخي از استرسها وجود دارند كه اگر مكرر و طولاني شوند ايجاد اضطراب میکنند. مرگ همسر، مرگ عزيزان، بیماریهای سخت جسمي خود فرد، بيماري والدين، معلولیتها، ارتقا، تغيير مدرسه و مسائلی از اين قبيل.
از ديگر عوامل مولد اضطراب، نداشتن تکیهگاه ديني است. باروك معتقد است افرادي كه داراي معتقدات ديني مستحكم نيستند زود در مقابل مشكلات زندگي دچار ياس و نااميدي و اضطراب میگردند.
همچنين عوامل وراثتي، تجربههای تلخ سالهای گذشته و محيط ناآرام و عصبي نيز از عوامل پيدايش اضطراب میباشند.
روانشناسان براي اضطراب علل ديگري ذكر کردهاند از جمله:
علل زيستي
عدم تعادل جسماني كه در مواردي ناشي از ترشح ناموزون غدد است.
كمبود گلوك در خون كه اين امر ممكن است موجب عصبانيت هم شود.
اختلال در وضع معدي بهگونهای ثابت و مداوم.
بیماریهای پیدرپی و مداوم كه بهتدریج موجب ياس و زمانی هم اضطراب و ترس از مرگ را در افراد پديد میآورد.
علل عاطفي
- كمبود محبت.
- عدم توان جلب نظر بهمنظور خودنمایی و تائید ديگران.
- حسادت بهویژه حسادتهای شديد با اين حساب كه توان مقابله با آن نباشد.
- احساس محدوديت و ناكامي در هر زمینهای كه براي او مهم باشد.
علل رواني
از ميان رفتن امنيت با اين تصور كه پناهگاه خود را ازدستداده توان بازيابي آن را ندارد.
جمع شدن عقدههای گوناگون در درون بهگونهای كه احساس میکند بار سنگيني بر دوش دارد.
احساس پشيماني از عملي كه انجام داده.
عدم لياقت در امري و يا عدم اعتمادبهنفس.
علل فرهنگي
- از امتحانات مدرسه بهویژه از آن بابت كه آبروي خود فرد در خطر است.
- احساس پديد آمدن اختلال در امر تحصيل بهگونهای كه راه فرار را براي خود نيابد.
- نوع فرهنگ خانواده.
دیدگاهها