بیست و هفتم شهریورماه 1396 "سید موسی خادمی" به عنوان استاندار جدید راهی لرستان شد تا مسؤولیت استانداری را بر عهده بگیرد.
ضمن خوش‌آمد به ایشان در زیر سخنانی از سَرِ درد در مورد وضعیت لرستان در خصوص بیکاری و توسعه‌نیافتگی و آسیب‌ها و مسائل اجتماعی استان، خدمت ایشان عرض کرده، سخنانی از روی دغدغه و کارهای مطالعاتی، تحقیقاتی و میدانی و نه صرفاً بر اساس آمارهای پشت‌میزنشینی و جلسات اداری که در همان‌جا مسائل باقی‌مانده و نه کنترل و نه حل می‌شوند!
نگاهی به استان لرستان در سه شاخص «فقر»، «بیکاری» و «نابرابری» نشان‌دهنده این واقعیت تلخ و گزنده است که این استان همچنان استانی کمتر توسعه‌یافته است و این توسعه‌نیافتگی در حال و روز و زندگی مردمان و جوانان این دیار جلوه‌اش به‌وضوح نمایان است.




در مباحث پیش‌آمده پیرامون توسعه در لرستان در بین نخبگان فکری و کوشندگان توسعه در سطح رسانه‌ها و مطبوعات با این پرسش همواره مواجه بوده و هستیم که چه عاملی باعث توسعه‌نیافتگی لرستان نسبت به استان‌های توسعه‌یافته‌تر در سطح کشور شده است؟ آیا وضعیت توسعه‌نیافتگی لرستان ناشی از نبود فرهنگ مطالبه گری مردم است یا ناشی از برنامه‌های بالادستی است که در سطح کلان، افق توسعه را در کشور در استان‌های مختلف ترسیم می‌کنند و به‌نوعی آیا مشکلات توسعه‌نیافتگی در لرستان ناشی از عاملیت افراد و فرهنگ مردمان این دیار است یا ناشی از ساختار ناعادلانه در توزیع ثروت و قدرت در جامعه است؟!
 هر چند در تحلیل توسعه‌نیافتگی لرستان بین سطوح کلان و میانه و خرد ارتباط وجود دارد و این سطوح بر روی هم تأثیرگذارند و مجموعه این عوامل باعث توسعه‌نیافتگی در استان شده است؛ اما به‌وضوح می‌توان دریافت که کفه ترازو ساختار ناعادلانه در توزیع ثروت و فرصت‌های پیش برنده در توسعه‌نیافتگی در لرستان سنگین‌تر از فرهنگ مطالبه گری است، اما این دو در کنار هم همدیگر را بیشتر تشدید می‌کنند. لذا توجه به هر دو مورد ضروری به نظر می‌رسد ولی نباید از ریشه‌ها و واقعیت‌هایی که در پیرامون توسعه‌نیافتگی در این استان تأثیر به سزا و انکار نشدنی دارد، همان‌طور که ذکر آن رفت غافل بود.
واقعیت امر این است که با توجه به متکی بودن کشور ما به نفت و دولتی بودن اقتصاد در جامعه ما، نگاه حاکمیت و دولت‌مردان می‌تواند در توسعه‌یافتگی و توسعه‌نیافتگی یک استان مفید واقع گردد تا جایی که به‌واسطه‌ی توزیع ناعادلانه قدرت و ثروت در بین استان‌های کشور و نداشتن برنامه‌ای توسعه محور و عادلانه در استان‌ها، لرستان به‌عنوان استانی کمتر توسعه‌یافته شناخته می‌شود.
نگاهی به وضعیت بیکاری در لرستان و آمارهای کشوری تا سال 93 نشان می‌دهد که لرستان همواره در بین سه استان اول در زمینه بیکاری در کشور مطرح بوده است. از سال 94 به‌واسطه لطف آمار سازی‌های مسؤولین محترم در سطح استان که همان موقع توسط نگارنده و برخی رسانه‌ها، این آمارها نقد شدند و موردقبول افکار عمومی قرار نگرفتند، لرستان چند پله‌ای دروغین از لحاظ اشتغال بالا آمد. این در حالی است که وضع مشارکت و اشتغال در لرستان همچنان بحرانی و نگران‌کننده و مشکل اصلی در لرستان است.
 
 
جدول شماره 1: مقایسه نرخ بیکاری لرستان نسبت به کل کشور طی 20 سال اخیر (منبع دفتر امور اجتماعی استانداری 1395).


 

تقریباً در همه پژوهش‌های اجتماعی کشور از لرستان با عنوان استانی توسعه‌نیافته و کمتر برخوردار یاد می‌شود.
 از سوی دیگر همگی به نیکی می‌دانیم که " مطالبه گری " از جمله شاخص‌های مهم در روند پیشرفت هر جامعه محسوب می‌شود. جامعه‌ای که از نبود زیرساخت‌هایی اساسی و توسعه آفرین تهی و در مضیقه باشد نمی‌تواند فرهنگ مطالبه گری را در خود نهادینه سازد.
از دید نگارنده وظیفه رسانه‌ها و نهادهای مدنی در استان است که این نقیصه (مطالبه گری) را به گوش مسؤولین بالاتر برسانند تا نگاه ویژه‌ای به این استان از لحاظ مباحث اشتغال و بیکاری شود. پس می‌توان عقیده داشت که مطالبه گری می‌تواند نگاه مسؤولین حاکمیتی و دولت‌ها را به استان‌های کمتر توسعه یافته از جمله لرستان جلب نماید و باعث کارایی بهتر مسؤولین و پاسخگو بودن آن‌ها را به دنبال داشته باشد.

در پایان پیشنهاداتی خدمت استاندار لرستان، آقای خادمی عرض می‌کنم و امید که موردتوجه ایشان واقع گردد:
 
1- استفاده از ظرفیت و توانایی‌های نهادهای مدنی در راستای مشارکت و همفکری پیرامون موضوعات مختلف اجتماعی و توسعه‌ای و... در لرستان:
سازمان‌های مردم‌نهاد یا NGO ها به عنوان نهادهای مردمی، مشارکت بهتر و نظارت دقیق‌تر و قضاوت بی‌طرفانه‌‌تری را نسبت به اجرای برنامه‌های مختلف اجتماعی و توسعه‌ای و... دارند، لذا جا دارد که در دوران مسؤولیت شما، ارتباط و تعامل بهتری با نهادهای مدنی داشته باشید. متأسفانه در دوران مهندس بازوند توجه چندانی به نهادهای مدنی نشد و گوش شنوایی برای همفکری و گفت‌وگو پیرامون موضوعات مربوط از جمله مباحث اجتماعی و توسعه در استان وجود نداشت. لازم است که در حیطه مسائل اجتماعی و فرهنگی و توسعه‌ای در استان، از ظرفیت‌های نهادهای مدنی از جمله «انجمن جامعه‌شناسی لرستان» بهره گیرید.
 
2- ارتباط و تعامل بهتر با رسانه‌ها:
با توجه به نقش مهمی که مطبوعات در پیوند زدن میان قدرت سیاسی و منافع عمومی ‌دارد، رسانه‌ها را به‌درستی رکن چهارم دموکراسی و موتور محرکه آن می‌دانند. بدون حضور رسانه‌‌ها نه قدرت سیاسی به پاسخگویی وادار می‌شود و نه منافع و نیازهای اساسی مردم برآورده خواهد شد.
 
3- لزوم توجه ویژه به مسائل اجتماعی و فرهنگی و حضور افراد متخصص و کارشناس در حوزه علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی به عنوان مشاور در حیطه مسائل اجتماعی:
شواهد و مطالعات میدانی و تحقیقاتی گواه این است که وضع مسائل و آسیب‌های اجتماعی در لرستان نگران کننده است تا جایی که شاهد سونامی از آسیب‌های اجتماعی در لرستان (ازجمله تراکم جمعیت کیفری بیش از چهار هزار زندانی در استان، رشد تصاعدی شیوع مصرف مواد مخدر صنعتی در بین جوانان، نرخ بالای خودکشی و میزان بزهکاری در بین نوجوانان و ...) هستیم.
متأسفانه جایگاه و پست‌های مرتبط در خصوص مسائل اجتماعی در سطح استان در دست افرادی قرار گرفته است که آشنایی چندانی با مسائل و آسیب‌های اجتماعی در لرستان نداشته و صرفاً بر اساس بده و بستان‌های سیاسی و رانت‌ها این پست‌ها را تصدی کرده‌اند. امید که در دوران مدیریت شما، توجه جدی و نگاه کارشناسانه در خصوص مسائل اجتماعی وجود داشته باشد.
 
4- لزوم توجه ویژه به مناطق حاشیه‌نشین و اسکان‌های غیررسمی
مسئله «حاشیه‌نشینی» از جمله مباحث اجتماعی مهمی است که در برنامه ششم توسعه هم به آن توجه لازم شده است و در این برنامه آمده است: «که شناسایی نقاط آسیب خیز و بحران‌زای اجتماعی در بافت شهری و حاشیه شهرها و تمرکز بخشیدن حمایت‌های اجتماعی، خدمات بهداشتی- درمانی، مددکاری، مشاوره اجتماعی و حقوقی و برنامه‌های اشتغال حمایت‌شده، با اعمال راهبرد همکاری بین بخشی و سامانه مدیریت آسیب‌های اجتماعی در مناطق یادشده» و «بهبود کیفیت زندگی ساکنان سکونت‌گاه‌های غیررسمی و توجه ویژه به این مناطق» از جمله موارد مهم در حوزه کنترل و پیش‌گیری از آسیب‌های اجتماعی است.
این گونه مناطق به لحاظ ساختار و شرایطی که بر آن وجود دارد در معرض انواع آسیب‌ها و نابه هنجاری‌ها از قبیل: (اعتیاد، بزهکاری، کودکان کار، کودک‌آزاری، خشونت خانگی و...) قرار داشته و در این حوزه‌ها نهادها و انجمن‌های فعال در استان وجود دارند و آمادگی و پذیرش این امر و مسؤولیت را دارند که در ارتباطی تنگاتنگ و دوسویه با مراکز و سازمان‌های ذی‌ربط با نگاهی دغدغه‌مند و حضور میدانی و توام با ابزار کارشناسانه بتوان هر چند اندک ولی گامی مهم و استوار در جهت شناخت و ریشه‌یابی و کاهش آلام و دردهایی که در این مناطق وجود دارد و خانواده‌ها و کودکان معصوم و بی‌گناه را در معرض انواع خطرات قرار می‌دهد برداشته و بسیاری از نابه هنجاری‌ها را در این مناطق کنترل و تا حدی کاهش داد.
حضور قشر عظیم حاشیه‌نشین در مناطق گل‌سفید با جمعیت (3068)، کوی علی‌آباد با جمعیت (9452)، پاچنار با جمعیت (13733)، فلک الدین با جمعیت (15818)، کوی شرافت یا اسدآبادی با جمعیت (19084)، اسبستان با جمعیت (12105) و پشته جزایری با جمعیت (29653) نفر، مسئله ساده‌ای نیست که به آن دیدی سطحی و گذرا داشت، علی‌الخصوص در جامعه‌ای که با اهداف فقرزدایی و شعار برابری و عدالت اجتماعی مدعی مبارزه با هرگونه اختلاف طبقاتی و فقر می‌باشد.
 
آمار زیر به صورت مصداقی گواه وضعیت تلخ و تأسف‌انگیز در خصوص حاشیه‌نشینی و اسکان‌های غیررسمی در سطح شهر خرم‌آباد است.

جدول شماره 2. آمار مناطق جمعیت حاشیه‌نشین در شهر خرم‌آباد (دفتر امور اجتماعی لرستان 95)

 

آنچه که در بالا به صورت آمار و ارقام ذکر گردید واقعیت تلخ و گزنده‌ای است که متأسفانه بر اثر سیاست‌های غلط و ناکارآمد گذشته، سایه شوم خود را بر این دیار افکنده و رمق تحرک و حرکت در مسیر پیشرفت و تعالی را در این خطه از کشورمان سلب نموده، امید است همان طور که در بالا ذکر گردید، جناب دکتر خادمی به عنوان استاندار جدید لرستان در مسیر و راهی حرکت نماید که ایشان بتواند با همکاری و هم فکری و مساعدت انجمن‌ها و نهادها و نیروهای دلسوز و توانمندی که حقیقتاً دغدغه و تعصب شهر و دیار خویش را می‌کشند، اقدامی جهش آفرین و امیدبخش در راستای زدودن این مشکلات که به ناحق بر این استان و مردم تحمیل شده انجام دهند.

با آرزوی موفقیت و بهروزی برای ایشان

 
 
امین روشنپور (کارشناس ارشد جامعه‌شناسی)



امین روشن پور/کارشناس ارشد جامعه‌شناسی